پای استانداردسازی معابر عمومی شهری میلنگد
وحید حاجسعیدی
جلوی بانک ایستاده و به رمپ (سطح شیبدار) ورودی بانک خیره شده است؛ چندبار تلاش میکند که با صندلی چرخدار از رمپ بالا برود اما شیب نامناسب و غیراستاندارد رمپ مانع میشود. بالاخره با کمک چندنفر وارد بانک میشود اما گیشه بانک بهقدری بالاست که حتی نمیتواند تحویلدار بانک را ببیند! با کمک اطرافیان، کارِ بانکیاش را انجام میدهد و بازهم بهکمک عدهای دیگر از هموطنان، از بانک خارج میشود اما این پایان راه نیست؛ حالا باید با اعمال شاقه از خیابان عبور کند و این یعنی مشکلات تمامنشدنی معلولان در سطح معابر عمومی شهری ... در کشور ما نیز بعدازانقلاب و بروز جنگ تحمیلی، تعداد افرادیکه از معلولیتهای مختلف رنج میبرند، به فزونی گرایید و شمار بسیاری از هموطنان ما که به درجه پرافتخار جانبازی نائل شدند، در زمره افراد توانخواه جامعه قرار گرفتند؛ لذا آمار معلولیت در کشور سیر صعودی پیدا کرد. جانبازان و معلولان در سطح جامعه با دشواریها و گرفتاریهای بسیار دستوپنجه نرم میکنند: عبورومرور، خرید از فروشگاهها، سوار یا پیادهشدن از خودرو، عبور از پل هوایی، ورود به اماکن دولتی یا ساختمانهای چندمرتبه و سایر مشکلات ریزودرشت دیگر که پرداختن به همه آنها از حوصله اینمقال خارج است؛ اما یکی از اساسیترین مشکلات معلولان درحالحاضر، نبود گذرگاه، پیادهرو و پل مناسب برای عبور جانبازان و معلولان در اکثر معابر عمومی شهرهای کشور است؛ تاجاییکه بسیاری از توانخواهان بهتنهایی قادر به تردد در سطح پیادهروها و عبور از معابر شهری نیستند.
معابر استاندارد
در اکثر جوامع دنیا معلولان به سه دسته تقسیمبندی؛ و معابر پیادهرو طبق نیازهای آنها ساماندهی میشوند که عبارتاند از 1. معلولان دارای مشکلات بینایی؛ 2. معلولان دارای مشکلات شنوایی؛ 3. معلولان دارای مشکلات جسمی-حرکتی؛ بنابراین، لزوم مطالعه و برنامهریزی متناسب با نیازهای فیزیکی معلولان براساس معلولیتهای سهگانه بیشازپیش ضروری بهنظر میرسد. دراینکشورها باتوجهبه میزان رفتوآمد معلولان و درنظرگرفتن ترافیک منطقه، از امکانات و وسایل موردنیاز معلولان استفاده میشود. نصب علائم هشداردهنده صوتی و تصویری، نصب میلههای هدایتکننده، تعیین مسیرهای محل عبور معلولان، نصب چراغ کنترلشونده فردی بهمنظور قرمز نگهداشتن چراغ راهنمایی و ازهمهمهمتر، معماری اصولی و ساخت معابر استاندارد با شیب و عرض مناسب، از جمله اقدامات اولیه در خدمترسانی به جامعه معلولان است؛ اما متأسفانه در کشور ما در سالهای اخیر تلاش جدید و منسجمی در رفع مشکل آمدوشد جانبازان و معلولان صورت نگرفته و بیشتر شاهد حرکتهای نمادین و موقتی بودهایم؛ تا شاهد تلاشهای جدی و ماندگار. برایناساس؛ همهساله در «روز جهانی» معلولان عدهای از مسئولان در برخی شهرها بهطور نمادین روی صندلی چرخدار (ویلچر) مینشینند و با لبخند، لحظاتی از زندگی دردناک معلولان را تجربه میکنند؛ و وعده بازسازی و اصلاح معابر و گذرگاهها و ... را میدهند؛ اما معلولان نیک میدانند وعدههای روی صندلی چرخدار دوام و قوام چندانی ندارد و بعد از پیادهشدن مسئول مربوطه از صندلی چرخدار، به فراموشی سپرده میشود یا در پیچوخم بروکراسی اداری، عقیم میماند. محسن زنگانه؛ یکی از توانخواهان بهزیستی علیآباد کتول دراینباره میگوید: «هرچند بنده بیعصا و صندلی چرخدار در سطح خیابانها رفتوآمد میکنم ولی بهدلیل معلولیت نیمهشدیدی که دارم، نمیتوانم مانند سایر شهروندان، بهتندی از معابر عبور کنم. نبود خط ویژه معلولان و عدمرعایت سرعت مطمئنه ازسوی رانندگان، باعث میشود هنگام عبور از خیابان، با مشکلات جدی مواجه شوم و همواره احتمال تصادف برای من و افرادی نظیر من وجود دارد». یکیدیگر از توانخواهان که دچار عارضه کمبیناییست؛ از نبود پیادهروهای استاندارد در سطح خیابانها خبر داد و گفت: «در اکثر خیابانها علاوهبراینکه عرض پیادهروها استاندارد نیست؛ مالکان متعددی درحالساختوساز بوده و کلِ پیادهرو را برای انجام امور بنایی و قراردادن مصالح خود اشغال میکنند. ازاینرو، مردم باید برای تردد وارد خیابان شوند که اینامر برای بنده و سایر معلولان دشواری زیادی را بهوجود میآورد».
مقصر اصلی کیست؟
قدر مسلم اینکه رفع برخی عیوب شهری که طی سالها بهوجود آمدهاند، با صدور یک بخشنامه یا اجرای چند طرح ضربتی امکانپذیر نیست؛ اما جالب اینجاست که هیچگاه سعی نمیشود جلوی ضرر و دوبارهکاری گرفته شود و حتی در ساختوسازهای جدید هم اصول و موارد ایمنی و مقررات مختلف؛ بهویژه بخشنامههای مربوط به عبورومرور معلولان جدی گرفته نمیشود؛ مثلاً بعدازاینکه یک ساختمان دولتی احداث شد، پیمانکار درصدد اجرای تعبیه «رمپ» برمیآید که بهدلیل کارشناسینبودن و عدم همخوانی با سازه، این رمپها عمدتاً کارایی ندارند و بلااستفاده میمانند یا در برخی ادارات مشاهده شده که ورودی سطح شیبدار، از چنان شیبی برخوردار است که حتی اگر ویلچر دارای موتور با قدرت چند اسببخار هم باشد، قادر به بالارفتن از رمپ نخواهد بود! بماند که سطوح شیبدار در برخی ادارات نیز با زنجیر مسدود شدهاند! از برآیند مشاهدات میدانی و گفتوگو با معلولان چنین استنباط میشود که اقدامات شکلگرفته طی اینسالها چندان جدی نبوده و نگاه به مسئله آمدوشد معلولان در کشور، یک نگاه دارای اولویت نیست و هرازگاهی بهمنظور خالینبودن عریضه، طرحهایی در برخی نقاط کشور اجرا میشود تا زونکن اقدامات انجامشده درباره پیگیری مسئله آمدوشد معلولان خالی نباشد! هرچندکه در برخی نقاط اقدامات ارزشمندی صورت گرفته و مقابل برخی بانکها شاهد نصب بالابر حمل ویلچر و موارد مشابه هستیم؛ اما آنچه مدنظر جامعه معلولان است، با اقدامات موضعی و موقتی، منافات دارد. وقتی در بسیاری شهرها بهمنظور جلوگیری از پارک خودرو، پیادهروها با میلههای فلزی یا بتنی مسدود شدهاند، بهنظر شما یک معلول چگونه باید در پیادهرو با صندلی چرخدار تردد کند؟ بهنظر شما ساخت پیادهروی استاندارد با مسدودکردن همان پیادهرو با میلههای فلزی در وسط پیادهرو، میسر است؟!
سخن آخر
شاید خیلی از شهروندان عادی نیز از وضعیت معابر عمومی؛ بهویژه پیادهروها راضی نباشند ولی بههرطریق امکان تردد (هرچند دربرخیموارد بهسختی) برای افراد عادی وجود دارد اما باور کنیم که عبورومرور برای جماعتی با عصای سفید، دو عصا، صندلی چرخدار، بینایی متوسط و ... سختتر از آنچه است که فکر میکنیم. امید است که مسئولان استان و متصدیان امور معلولان دچار روزمرگی نشوند و به اعلام گزارش درخصوص توزیع سمعک و عصا و صندلی چرخدار و ... به معلولان بسنده نکنند. کافیست تنها چندساعت مسئولیت هُلدادن صندلی چرخدار یکی از جانبازان و معلولان شهرمان را در معابر شهری بهعهده بگیریم تا متوجه دشواری تردد جامعه معلولان و توانخواهان شویم. شاید داشتن معبری که یک توانخواه بتواند در آن بدون استعانت از دیگران طی طریق کند، از هر هدیه دیگری برایشان شیرینتر و گواراتر باشد.