• شماره 2155 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۴ دي

شاخ‌یاب‌ها در‌حال‌تکثیرند

فردین علیخواه

رشد و گسترش فن‌آوری‌های جدید ارتباطی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی مختلفی در‌پی داشته که عرصه شغل و حرفه، یکی‌ازآن‌هاست. اساساً با ظهور هر فن‌آوری، مشاغلی به‌تدریج ناپدید می‌شوند و مشاغلی نوظهور جای آن‌ها می‌نشینند. در سال‌های اخیر، اینستاگرام بیش‌ازپیش در جامعه ایرانی رونق یافته است و باتوجه‌به اقبال گسترده مخاطبان ایرانی از آن، هرروز شاهد شکل‌گیری و ورود کسب‌وکارهای جدید و خلق‌الساعه به آن هستیم. آنچه در عنوان این نوشتار آن‌را «شاخ‌یاب» نامیدم یکی از مشاغلی‌ست که به‌تدریج درحال‌شکل‌گیری و شکوفایی‌ست. فعلاً با مسامحه آن‌را شغل می‌نامم؛ ولی ممکن است درباره شغل دانستن آن شک و تردیدهای جدی وجود داشته باشد؛ و اما شاخ‌یاب دقیقاً به چه‌کاری مشغول است؟ شاخ‌یاب می‌داند که این‌روزها برای آدم‌های معمولی هم می‌توان شهرت کسب کرد. به‌تعبیری بهتر؛ با سازوکارهای ساده‌ای می‌توان یک آدم معمولی را درمعرض‌دید همگان قرار داد و مشهورش کرد. او می‌داند: تنها کمی جذابیت، تنها کمی شیرین‌کاری، تنها کمی بامزه بودن، تنها کمی مضحک بودن، تنها کمی لوس‌بازی، تنها کمی عجیب‌وغریب‌ بودن، تنها کمی مهیج بودن، تنها کمی جلف بودن، تنها کمی خوش‌صحبت بودن، تنها کمی لاقید بودن، تنها کمی فحاش و هرزه‌دهان بودن، تنها کمی مستهجن بودن و ... می‌تواند سکوی پرتاب یک فرد معمولی به‌سمت قله‌های شهرت باشد. البته نکته مهم آن‌است‌که شاخ‌یاب، نگاهی سراسر اقتصادی به موضوع دارد. وقتی شاخ‌یاب، فردی با ویژگی‌های یادشده در بالا را می‌بیند، ابتدا با تمرکز بیشتر و با نگاه یک مشتری به سوژه خیره می‌شود؛ سپس با خاراندن چانه خودش، امکان درآمدزایی از سوژه را در ذهن ارزیابی و مجسم می‌کند. اگر او به‌این‌نتیجه دست یافت که سوژه موردنظر برای درآمدزایی قابلیت‌های مناسبی دارد، فعالیت‌هایش را کلید می‌زند. مهم‌ترین وسایل شغلی شاخ‌یاب‌ها درواقع، یک تلفن‌همراه مجهز به دوربینی مناسب و توصیه‌هایی بسیارساده به سوژه‌هاست. مثلاً به سوژه‌ای توصیه می‌شود که در مقابل دوربین به‌شکلی ولنگارانه و خاص برقصد، به پیرمرد بیچاره‌ای توصیه می‌شود که به این‌وآن فحش‌های رکیک بدهد، به جوانی که معلولیت ذهنی دارد گفته می‌شود که رو به دوربین آنجایش را به همه نشان دهد، از پیرمرد خواروبارفروش درخواست می‌شود که درباره ترامپ تحلیل بدهد، به کودک خردسال گفته می‌شود مانند بزرگ‌سالان حرف بزند، به فردی‌که ‌تصادفاً در مصاحبه‌ای گفته است: «معتادا کرونا نمی‌گیرن» گفته می‌شود که در موقعیت‌های مختلف چیزهایی بی‌ربط بگوید. هدف اصلی همه این فعالیت‌ها کسب آگهی تجاری، یا فروش صفحه پس از جذب فالوئرهای انبوه است. شاخ‌یاب، معمولاً با سوژه‌هایش قرار و مداری می‌گذارد دراین‌خصوص که از هر آگهی چنددرصد نصیب آن‌ها شود. شاخ‌یاب‌ها به‌سرعت در‌حال‌تکثیرند. آن‌ها اینجا، آنجا، همه‌جا حضور دارند. شاخ‌یاب‌ها زندگی روزمره ما را تبدیل به موضوعی اقتصادی می‌کنند. شاخ‌یاب‌ها سراسر زندگی روزمره را کالایی برای فروش و چانه‌زنی می‌کنند. ازنظر آن‌ها همه آدم‌های معمولی به‌شکل بالقوه می‌توانند مشهور و پول‌ساز شوند؛ فقط باید این یا آن‌کاری را که شاخ‌یاب می‌گوید، انجام دهند. شاخ‌یاب‌ها «تهیه‌کنندگان» معمولی آدم‌های معمولی در فضای مجازی امروز ما هستند. آنان براساس آزمایش و خطا پیش می‌روند و فاقد حداقل سواد رسانه‌ای‌اند. سوژه‌های شاخ‌یاب‌ها موقعیتی بسیار گذرا و شکننده دارند. بسیاری از سوژه‌های آنان خیلی‌زود از دور خارج؛ و ستاره بخت بسیاری‌ازآن‌ها خیلی‌سریع کم‌نور می‌شود. به‌همین‌دلیل، شاخ‌یاب‌ها بسیار دلال و دلال مسلک‌اند؛ چون نیک می‌دانند که شهرت بادآورده به بادی بسته است. برخی از سوژه‌ها به توصیه‌های شاخ‌یاب‌ها عمل می‌کنند و هرروز رفتارهایی مضحک و مضحک‌تر مرتکب می‌شوند تا شاید چندروزی بیشتر دراین‌عرصه باقی بمانند. شهرت، شیرین است و خداحافظی از آن تلخ. آنچه عیان است آنکه همیشه بخشی از رفتارهای جنون‌آمیز یا مضحک شاخ‌های اینستاگرام، نتیجه توصیه‌های احمقانه شاخ‌یاب‌هاست. آن‌ها در‌حال‌تکثیرند؛ اینجا، آنجا، همه‌جا. سخن آخر آنکه، باید نگران شاخ‌هایی بود که با هر ساز شاخ‌یاب‌ها می‌رقصند و سرانجام در راه کسب شهرتی گذرا قربانی می‌شوند.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه