سخن مدیرمسئول
هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز
علیاکبر بهبهانی
سال 99 با تمامی مصائب آن دارد شرش را از سر ملت نجیب ایران کم میکند. سالی که در آن تا بود، درد و رنج بود. سالی که کرونای منحوس، جهان را دراینسال مملو از غم و گرفتاری کرد؛ خانوادههای بسیاری را داغدار کرد؛ میلیونهانفر را مبتلا کرد و در یک کلام، تاروپود زندگی مردم را از هم گسیخته کرد و نظام خانواده را مختل. اگر این ویروس را بلای آسمانی بپنداریم و نقش بشر را در آفرینش آن ناچیز بدانیم، در کنار آن، کمکاری بسیاری را ازسوی مسئولین شاهد بودیم. بهویژه در گرانی اقلام غذایی که در برخی از آنها، شاهد رشد صددرصدی قیمتها بودیم. بسیاری از شرکتها و کارخانههای تولیدی متأثر از تحریمها، بهناچار و علیرغم میل باطنی مجبور به تعطیلی شدند. پارهای از اقلام اساسی خوراکی از سفره خانوار حذف شد تا در اصطلاح، خانواده ادامه حیات داده و تا اندازهای دخلوخرج متعادل و متوازن شود؛ اما ما مطبوعاتیها هرسال که میگذرد، در آغاز سال بعدی و در پای سفره هفتسین و در لحظه ملکوتی تحویل سال و هنگام شمارش معکوس تحویل سال نو، آرزو میکنیم که سال پیشِرو توأم با سلامتی و موفقیت برای همه مردم کشور باشد و این طلب آرزو بیش از 15سال است که تکرار میشود و همچنان با امید، ادامه حیات میدهیم؛ گواینکه هرروز برای جامعه مطبوعات یا رسانههای مکتوب، روزگار سختتر از روز پیش بهتصویر کشیده میشود؛ ازجمله اینکه در سال 99، کاغذ یعنی وسیله اصلی و اساسی یک روزنامه، از شمول کالای قابلاستفاده از ارز دولتی خارج و بهمثابه میخی بود که بر تابوت مطبوعات زده شد؛ تاجاییکه هماکنون که اینجانب قلم را بهواسطه فشاری که بر من و ما وارد شده با قهر بیشتری بر روی کاغذ فشار میآورم. قیمت هرکیلو کاغذ روزنامه و در اصطلاح عوامل کاغذ، کممقدار گاهی به 18هزارتومان رسیده است و این یعنی آخرین ضربه کاری برای تعطیلی مطبوعات نوشتاری. اگرچه قبل از حذف کاغذ دولتی، زینک بهیکباره از هر قطعه 22هزارتومان به 60هزارتومان افزایش یافته بود. سایر تجهیزات و افزایش حقوق برای مطبوعات جدید حذف، پرداخت 10درصدی و پرداخت 30درصدی حق بیمه کارکنان و درنتیجه جمع این افزایشها، فشارهای مضاعف بر مدیران مطبوعات که دیر یا زود اکثریت مدیران مطبوعاتی عاشق به کار باید از عشق خود دست بکشند. با تمام این مشکلات، من نویسنده وقتی میدانم در 31 منطقه یا استان کشور و دهها شهرستان بزرگ و درجه یک کشور، نمایندگانی دارم که زندگی بخورونمیر خود را به این روزنامه گره زدهاند و در کنار آن چاپخانهها، سامانههای توزیع، دکههای روزنامهفروشی و موزعین و دهها نمونه دیگر آن از بامدادان تا پاسی از شب گذشته، به کار مشغول هستند، لابد میشوم تا همچنان ادامه کار دهم. اگر که توازن در دخلوخرج نباشد، بههرروی با همه وجود، و بهنام فردیکه چندیندهه است، در خانواده مطبوعات حضور فعالی داشتهام. از همه همکاری صدیق، سرپرستان روزنامه سراسری سایه، در استانها، نمایندگان در شهرستانها، از چاپ ریحان و شخص آقای فدایی؛ مدیر این چاپخانه که با عزتنفس و با حفظ حرمت، هیچگاه قادر نیست از بدهکاری کاغذ و چاپ، مستقیماً مرا مخاطب قرار دهد، نهایت امتنان و تشکر را دارم که همچنان مرا تحمل میکند. از همکاران محترم اداری و تحریریه که حتی در روزهای تعطیل جمعه، یا حتی عاشورا باید در دفتر روزنامه به کار مشغول باشند تا روزنامه، ساعت هفت صبح در اختیار خوانندگان قرار گیرد و از سیستم توزیع آقای جراری و بالاخره از نویسندگان محترمی که ما را در راه این خدمت ناچیز یاری میدهند، صمیمانه سپاسگزاری میکنم. از معاونت محترم مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همه کارکنان زحمتکش آن مجموعه که در راه رفع مشکلات، برای جامعه مطبوعات از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند نیز با تمام خلوص تشکر و سپاس دارم؛ و از سایرین که نامی از آنان برده نشده نیز تشکر و قدردانی میکنم و برای همگان سال جدید را تبریک و فرخندهباش میگویم.