آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
کارگران، کرونا و فقری که آن‌ها را می‌بلعد
کد خبر: 160200 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت - 07:23

کارگران، کرونا و فقری که آن‌ها را می‌بلعد

به‌نظر می‌رسد با گسترش و شیوع کرونا شبح مرگباری بر سر جامعه کارگری ایران و جهان افتاده است. این‌روزها با تشدید بیماری کووید-19 و تعطیلات پی‌درپی نهادهای صنفی و بازار، کارگران با مرخصی‌های طولانی و بعضاً بدون بازگشت‌به‌کار مواجه می‌شوند. این‌مسئله به‌ویژه درمورد کارگرانی که به‌شکل روزمزد یا با قراردادهای کوتاه‌مدت کار می‌کنند، بیشتر دیده می‌شود. طبق برخی برآوردها؛ تعداد کسانی‌که به‌خاطر کرونا بیکار شده‌اند، درحال‌حاضر به حدود دومیلیون‌نفر رسیده و سازمان تأمین اجتماعی اعلام کرده که در دوران کرونا یک‌میلیون و 230هزارنفر واجد شرایط دریافت مقرری بیمه بیکاری شده‌اند. براین‌مبنا؛ بسیاری از این کارگران براین‌باورندکه رفتن به سر کار و ابتلابه‌کرونا، بهتر از دست‌دادن قدرت خرید و گریبان‌گیر‌شدن فقر معیشتی‌ست. یک کارفرمای بخش خصوصی دراین‌باره می‌گوید:‌ «این‌روزها بیش‌از‌همه اصناف کوچک و مغازه‌دارهای اجاره‌ای با مشکل مواجه هستند؛ چراکه این‌دسته به‌دلیل ناتوانی در پرداخت اجاره محل کار و هزینه‌های بالای نگهداری مغازه‌ها، مجبورند برای کم‌کردن هزینه‌ها، عذر کارگران خویش را بخواهند». یک کارفرمای دیگر می‌گوید: «یک اغذیه‌فروشی در خیابان انقلاب دارم که پنج کارگر درآن‌کار می‌کردند؛ اما به‌دلیل تعطیلی‌های پی‌درپی و عدم توان پرداخت حقوق و نداشتن درآمد لازم، مجبور شدم سه‌نفر از کارگرهایم را اخراج کنم». براین‌مبنا؛ به‌نظر می‌رسد جامعه کارگری ایران و جهان، یکی از سخت‌ترین دوران تاریخی خود را سپری می‌کند؛ دورانی که می‌تواند برای آن‌ها تبدیل به‌انتخاب بین مرگ و زندگی باشد. یک کارگر روزمزد می‌گوید: «قبل از کرونا، من تمام سال مشغول‌به‌کار بودم؛ اما درحال‌حاضر صبح وقتی برای کار مراجعه می‌کنم، به‌ندرت اتفاق می‌افتد کارفرمایی ما را برای کارکردن انتخاب کند». این‌شرایط باتوجه‌به تورم لجام‌گسیخته‌ای که وجود دارد، شرایط را سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌کند. ازطرف‌دیگر، به‌نظر می‌رسد باتوجه‌به گسترش خط فقر براساس پیش‌بینی کارشناسان؛ بیش از 70درصدِ 40میلیون‌خانوار کارگر زیر خط فقر قرار گیرند. یک فعال کارگری می‌گوید که باتوجه‌به نرخ بالای بیکاری و افزایش هزینه‌های خانوار، بسیاری از خانواده‌ها وقتی در فقر قرار می‌گیرند، دو کار می‌توانند انجام دهند؛ یک‌گروه ممکن است به شغل‌های مافیایی یا عملیات زیرزمینی روی آورند. گروه دیگر ممکن است وارد مشاغلی مانند تن‌فروشی و ... شوند که پیامدها و نتایج ناگواری برای جامعه، همراه خواهد داشت. فقر به‌مرور قابلیت‌های انسانی را کمرنگ می‌کند و ممکن است به‌مرور فقر یک‌بُعدی تبدیل به فقری چندبُعدی شده و رفته‌رفته بر الگوی مصرف، معیشت، خوراک و استانداردهای زندگی خانوار آن‌ها آسیب‌های جدی وارد کند. یک فعال کارگری دیگر می‌گوید: «هر یک‌نفری که در فضای کارگری کار می‌کند و شاغل است، نان‌آور حداقل سه‌نفر دیگر است. حال تصور کنید این ‌بارِ تکفل سنگین اگر با بیکاری‌های موقتی نیز مواجه شود، تاچه‌حد می‌تواند فضای زیست انسانی را با خطر مواجه سازد». البته ناگفته نماند که این، طبیعی‌ست بیکاری در نظام سرمایه‌داری وجود دارد؛ اما وقتی بیکاری به‌دلیل کرونا، به امری طبیعی، گسترده و طولانی‌مدت مبدل می‌شود، می‌تواند زمینه‌های رشد بزهکاری و گسترش گرسنگی و اعتیاد را در جامعه به‌همراه داشته باشد. درحال‌حاضر، یکی از موضوعاتی که مسئله را پیچیده کرده، کوچک‌شدن سفره‌های خانوار و کاهش کالاهایی‌ست با ارزش بالای غذایی که باید در سبد غذایی خانواده‌ها وجود داشته باشد. درحال‌حاضر، گوشت قرمز و سفید تقریباً از سفره بسیاری از کارگران حذف شده و نگران‌کننده‌تر این‌است‌که دهک‌های فقیرتر ممکن است حتی در مصرف لبنیات نیز با محدودیت مواجه شوند. دراینجا، نقش دولت می‌تواند بسیار تعیین‌کننده باشد. ازطرف‌دیگر، پتانسیل‌ها و توانمندی ثروتمندان جامعه در کمک به دهک‌های پایین و فقیر جامعه، یک ضرورت به‌حساب می‌آید؛ اما ناگفته نماند تازمانی‌که توزیع نابرابری فرصت‌ها در جامعه وجود دارد، این نگرانی برای طبقه کارگر وجود دارد که نتواند از فقر و فلاکت رهایی یابد. اگر فرصت‌های زندگی برای همگان فراهم نشود، به‌مرور به‌دلیل ماهیت ذاتی سرمایه‌داری، شاهد ثروتمندشدن عده قلیلی از جامعه و فقیرتر‌شدن گستره وسیعی از مردم جامعه خواهیم بود. آنچه تاکنون مشاهده شده است، افزایش جریان سرمایه و تجارت درراستای انباشت سرمایه سرمایه‌داران بوده است. دراین‌راستا، تکنولوژی‌های ارتباطی نیز زمینه را برای گسترش بازارهای مالی فراهم کرده‌اند. نتیجه چنین روندی، قطبی‌شدن جامعه، حذف طبقه متوسط؛ و تضعیف طبقه کارگر خواهد بود. باید درنظر داشت در چنین فرایندی ازیک‌سو، گسترش بحران بیماری کرونا و ازطرف‌دیگر، رشد سرمایه‌ها به‌شیوه‌های غیرمولد، راه را برای تأمین معاش و زندگی طبقه کارگر بسیاردشوار کرده. ازطرفی، افول نقش مدیریتی دولت در سامانمندی وضع زندگی طبقات پائین، موضوع و مسئله‌ای بسیارمهم است. در روزهایی که کرونا شدت می‌گیرد، بی‌ثباتی اقتصادی، چهره زندگی را برای بخش اعظمی از کارگران بسیاردشوار کرده؛ به‌‌طوری‌که ‌اکنون تهدیدها از فرصت‌ها برای آن‌ها بیشتر شده است. یک کارگر می‌گوید: «هر کارگر روزمزدی که صبح از خواب بیدار می‌شود، نمی‌داند آیا می‌تواند درآمدی برای هزینه‌های روزمره داشته باشد یا خیر؟» درواقع، نبود حقوق کافی، امنیت شغلی، امنیت غذایی، گرسنگی و احتمال بیمار‌ی، بخشی از عواملی‌ست که اعضای کارگری را تهدید می‌کند. حال سؤال این‌است‌که چگونه می‌شود از فقر و عقب‌ماندگی طبقه کارگر جلوگیری کرد؟ به‌نظر می‌رسد که سیاست‌های کلی نظام سرمایه‌داری باید با اصلاحات اساسی مواجه شود. تازمانی‌که دولت‌ها بسترها و شرایط را برای تسهیل یافتن شغل برای کارگران فراهم نکنند، مشکلات پابرجا خواهند ماند. ازطرفی، نبود سیاست‌هایی مبنی‌براینکه شرایط مبادلات تجاری و مالی را تاحدی به‌نفع نیروی انسانی بچرخاند، موضوع مهمی‌ست. این همان موضوعی‌ست که کارل مارکس به آن اعتقاد دارد و معتقد است که ارزش اضافی هرچند توسط نیروی کارگر تولید می‌شود؛ اما این ارزش به طبقه سرمایه‌دار می‌رسد. در شرایط فعلی باتوجه‌به گسترش کرونا، غلبه سرمایه ‌بر کار نه‌تنها ارزش اضافی را به طبقه سرمایه‌دار رسانده؛ بلکه حق طبیعی زندگی را به‌مرور از طبقه کارگر سلب می‌کند. براین‌مبنا؛ باید به‌گونه‌ای به انتظارت میلیون‌ها انسان فقیر و گرسنه پاسخ داد. اکنون، تسلسل‌های باطلی وجود دارد، زنجیره‌هایی که باعث پائین‌آمدن قدرت حضور کارگران در بازارهای جهانی می‌شود و شرایط را به‌گونه‌ای سوق می‌دهد که منابع دراختیار گروه قلیلی قرار گیرد. به‌نظر می‌رسد باتوجه‌به روند بیکاری و عدم‌قرارگرفتن ایران در مسیر توسعه، توجه به محرومیت‌زدایی یک ضرورت است. ایجاد شرایط کار برای کارگران، حمایت آن‌ها در ایام کرونا، پیداکردن رویه‌هایی برای تعدیل نابرابری‌های درآمد و توزیع درآمد با رویکرد کاهش فقر، استراتژی‌هایی‌ست که می‌تواند مناسب به‌حساب آید. اگر ما نتوانیم از بحران کرونا و بحران اقتصادی فعلی عبور کنیم، تا یک‌دهه‌آینده با بحران‌های فراگیر و آسیب‌های اجتماعی بسیاری در حوزه کارگری مواجه خواهیم شد. براین‌مبنا؛ برای جلوگیری از شرایط بحران‌های پیچیده باید اصلاحات اساسی در حوزه اقتصاد صورت پذیرد. هیچ کشوری نمی‌تواند در شرایط فقر، زیاد دوام آورد. فقر و دسته‌بندی‌های نابرابری درآمدی، تعادل را در جامعه برهم می‌ریزد و جامعه کارگری را با افول و رکود و ضعف توانمندی مواجه می‌سازد. درحال‌حاضر، هوشمندی دولت این‌است‌که راهبردهایی درباره اتخاذ مالیات بر واسطه‌گران و دلالان اقتصادی بیابد؛ چراکه در شرایط فعلی، این‌گروه قلیل در جامعه درآمدهای کلان و هنگفتی را به‌خود اختصاص داده‌اند. درحال‌حاضر، بین نابرابری و فقر و بیماری کرونا ازیک‌طرف و عدم‌توسعه و رشد اقتصادی ایران، رابطه مستقیمی وجود دارد. نتایج بسیاری مطالعات نشان می‌دهد تنها راه عبور از این بحران، اولویت‌بخشی به ‌کارگران؛ به‌ویژه کارگران روزمزد و کسانی‌ست ‌که قراردادهای کوتاه‌مدت دارند. باتوجه‌به‌اینکه بین شاخص فقر و شاخص توسعه انسانی، رابطه وجود دارد، دولت ملزم است با نگاهی عمیق به ساختار نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، راهبردهایی جهت حمایت طبقه کارگر پیدا کند. به‌نظر می‌رسد تازمانی‌که کشورهای جهان با کرونا درگیر هستند و رکود اقتصادی وجود دارد، وجود چترهای حمایتی توسط دولت و کارآفرینان و سرمایه‌داران می‌تواند زندگی و معیشت کارگران را نجات دهد. بدون چتر امنیتی نمی‌توان انتظار تغییر در کیفیت زندگی کارگران را داشت. در یک جامعه فقیر، همه اقشار آسیب خواهند دید و برای‌آنکه به یک جامعه فقیر مبدل نشویم، باید تاحدامکان از فقیرتر‌شدن بخش آسیب‌پذیر جامعه جلوگیری به‌عمل آورد.
مهرداد ناظری - جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه