کد خبر:
1663
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۵ پنج شنبه ۱ مهر -
14:17
نگاهی به تصویب ساخت سد شفارود در پربارانترین استان کشور
سدی که روی حیات میبندند
نرجس بهشتیان/
«بلندترین سد غلتکی ـ بتنیِ ایران در حالی - در کمالِ شگفتی- در پربارانترین استان کشور در حال ساخت است که صدها هکتار از بهترین جنگلهای باستانی هیرکانی را هدف قرار داده است؛ جنگلهای بسیار باارزشی که از هیچ راهی نمیتوان آنها را احیا کرد. شوربختانه از سال ١٣٣٤ تا سال ١٣٨٦ خورشیدی سالانه ٣٠٠٠ هکتار از جنگلهای شمال کشور از بین رفتهاند و ساخته شدن این سد نیز به این فاجعه سرعت میدهد». این بخشی از بیانیهی ٧٠ انجمن محیط زیستی و تشکل دوستدار محیط زیست در اعتراض به ادامه ساخت سد شفارود بر روی رودخانهای به همین نام در سال ٩٤ است. برنامهریزی و سیاستگذاری برای حوزههای مهمی همچون سیاست و اقتصاد بسیار چالشبرانگیز است. گاهی طرحهایی به اجرا میرسند که چند مشکل را حل میکنند اما پیامدهای ناخوشایندی را به بار میآورند که هیچگاه دیگر نمیتوان آن را اصلاح کرد. یک اصل کلی وجود دارد که بهویژه برای کشورهای در حال توسعه بسیار مهم است و آن چیزی نیست جز اقتصاد پایدار. اقتصاد پایدار اول از همه باید تولیدات و محصولات استراتژیک را در بر بگیرد و هیچ محصولی مهمتر و استراتژیکتر از محصولات کشاورزی و غذا نیست. از اینرو در طرحهای کلان کشور باید این مسئله مدنظر قرار گیرد. متاسفانه گاهی اوقات مسئولان ناخواسته و برای رفع نیاز و برآورده ساختن خواستهی مردم یک منطقه ستور اجرای طرحهایی را میدهند که در درازمدت اثری سو خواهد داشت. در بسیاری از این مواقع راههای جایگزین دیربازدهتر اما کمریسکتری هست که متاسفانه دیده نمیشوند. یکی از این موارد ساخت پتروشیمی ایلام در دشت عباس بوده است. در حالیکه ایلام دارای ٤ درصد منابع نفتی و ١٥ رصد منابع گاری کشور است اما در عین حال دشتهایی چون دشت عباس بسیار حاصلخیز بوده و برای بدنهی اقتصادی و تامین امنیت غذایی کشور بسیار مهم بودهاند لذا تاسیس پالایشگاه و ایجاد اشتغال در چنین زمینهای حاصلخیزی در نهایت زیان خواهد بود. از دست رفتن زمینها و در نتیجه تولیدات کشاورزی و گیاهی در آینده ما را به سمتی سوق خواهد داد که تولیدات پتروشیمی، نفت و گاز بفروشیم و گندم و دیگر مواد غذایی وارد کنیم. از سوی دیگر از دست رفتن زمینهای کشاورزی و دشتهای سرسبز اکوسیستم منطقه را هم تغییر خواهد داد و در مواقعی تبعاتی مانند ریزگرد مانند آنچه در هورالعظیم رخ داد را در پی خواهد داشت. در همین رابطه مصوبات بیست و پنجمین شورای آب در تاریخ ١٩ خردادماه میگوید: «با توجه به اینکه برای اجرای سد شفارود در استان گیلان، اعتبارات مورد نیاز مصوب شده و بر اساس توافقات انجام گرفته در کارگروه تشکیل شده با محوریت جناب آقای دکتر کلانتری، وفق مصوبات هجدهمین جلسه شورای عالی آب، تصمیمات نهایی در این زمینه اتخاذ و نیز ابلاغ شده است. لذا ضروری است عملیات اجرایی سد مذکور ادامه یابد و سازمان حفاظت محیط زیست کشور مانع از اجرای این پروژه نشود.» هدف از احداث این سد در پربارشترین استان کشور که سخنش حتی از قبل از پیروزی انقلاب بوده است بدین قرار است ١. تأمین آب شرب شهرستانهای رضوانشهر و پرهسر به میزان ٥/٧ میلیون متر مکعب در سال. ٢- تامین آب کشاورزی قریب ١٠٨٣٠ هکتار از اراضی منطقه طرح (٦٩٠٠ هکتار اراضی بهبود و ٣٩٣٠ هکتار اراضی توسعه) به میزان ٩٨ میلیون متر مکعب در سال. ٣- تامین آب صنعتی (صنایع چوکا) به میزان ١٢ میلیون متر مکعب در سال. ٤- تولید انرژی برقآبی (دو واحد نیروگاهی هرکدام به توان ٨/٣ مگاوات ساعت) ٥- کنترل سیلابهای فصلی. ٦- توسعه آبزیپروری. این اهداف برای تامین آب کشاورزی و صنعتی همراه با تامین برق قرار است با از بین بردن هکتارها جنگل دو میلیون ساله که به هیچوجه قابل جبران نیست احداث شود در حالیکه با روشهای بسیاری میتوان آب مورد نظر کشاورزی آن شهرستانها را تامین کرد و یا از کشتهای جایگزین بهره برد. از سوی دیگر یکی از اهداف مهم این سد صنایع چوبی منطقه است. در واقع قرار است از قدیمیترین گونههای گیاهی و اکوسیستم منطقه زیر آب برود تا اشتغال نیروی کار چوکا که هزار نفر هم نمیشوند تامین شود. البته قرار است در برخی از منابع طبیعی هم جنگلهای دستساز احداث شود. نکته اول این است که هیچگاه جنگلهای بشرساز با جنگلهای طبیعی قابل مقایسه نیستند، از سوی دیگر قرار نیست جنگلی از بین برود تا جنگل مصنوعی ایجاد شود بلکه بدون ساخت سد هم میتوان در زمینهای منابع طبیعی ایجاد جنگل کرد، مورد سوم این است که خود صنایع چوبی به درخت و چوب نیاز دارند و احتمالا در زمینهای منابع طبیعی زراعت چوب شکل خواهد گرفت لذا هیچچیز نمیتواند اکوسیستم منطقه را پس از احداث سد به حالت اول برگرداند. روزنامهی ایران به نقل از معاون اول رئیسجمهور نوشته است: «اسحاق جهانگیری، در جلسه اخیر شورایعالی آب بر نگرانی در مورد تأمین آب در استانهای شمالی اشاره کرد و اظهار داشت: اینکه در استانهای شمالی و پربارش کشور نیز مانند استانهای جنوبی و محروم، دغدغه تأمین آب داشته باشیم، اتفاق خوبی نیست و ایجاب میکند با مطالعه دقیق و مدیریت صحیح برای برونرفت از این شرایط اقدام شود. وی با قدردانی از اهتمام و جدیت سازمان حفاظت محیط زیست در موافقت نکردن با اجرای طرحهای ناسازگار با محیط زیست، تصریح کرد: این دغدغه نباید باعث متوقف شدن طرحهای در حال اجرا شود.» «سیف الله آقابیگی» مدیرعامل آب منطقهای گیلان هم به ایران گفته است: «براساس اقدامهای انجام شده میزان تخریب عرصههای جنگلی از ٣٥٤ هکتار به ١٧٦ هکتار کاهش پیدا کرده است» داود زارع، مدیرکل منابع طبیعی وآبخیزداری گیلان نیز بیان کرده: «ساخت سدشفارود با موازین زیستمحیطی منطقه مغایرت دارد و حیات ١٧٦هکتار از جنگلهای خزری به خطر میافتد و از بین میرود. متأسفانه در محل دریاچه سد، تعدادی از درختان با ارزش جنگلی از بین رفته است.» البته باید در نظر داشت که ایران کشوری خشک و نیمه خشک است و باید بتوان از منابع آبی حداکثر استفاده را برد اما این استفاده باید پایدار بوده و نسلهای آینده را هم مدنظر قرار دهد. برخی از طرحها هستند که تبعات آنها در آینده یک ضعف بزرگ و گلوگاه برای کشور میشود و لطمات جبرانناپذیر بههمراه خواهند آورد. ریزگردهایی که در سال ٩٤ و ٩٥ شاهد بودیم حاصل بسیاری از سیاستگذاریهای نادرستی است که سالهای پیشتر در ایران و عراق اتخاذ شده است و همین ریزگردها حتی فعالیت کارکنان وزارت نفت را هم مختل کرد لذا بهنظر میرسد در اجرای طرحهای مربوط به انرژی و اشتغالزایی آنها بهتر است تبعات ٥٠ سال آیندهی آنها هم دیده شود و تنها مقطع حال دیده نشود. گاهی اوقات برخی قولهای انتخاباتی بهویژه از سوی نمایندگان باعث میشود طرحها از کارشناسیهای دقیق محروم شوند.