کد خبر:
190347
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۱۸ خرداد -
08:15
افشین پیرهاشمی از موفقیت «کوکاکولا» در دوبی میگوید
ایام گالری دوبی در اتفاقی غیرمنتظره، سال ۲۰۲۱ را با نمایش مجموعه تازه نقاشیهای افشین پیرهاشمی آغاز کرد که با موفقیت بسیار همراه بود. وجه تشخص اینمجموعه که پیرهاشمی آنرا «کوکاکولا» میخواند رنگیبودن آناستکه پس از سالهای دراز آفرینشهای سیاهسفید این تحول توجهها را بهخود جلب کرد. پیرهاشمی درباره نحوه شکلگیری این نمایش انفرادی دراینزمان ویژه در دوبی گفت: «حقیقتاً خودم هم سورپرایز شدم. یکدفعه دیدم صفحه رسمی گالری ایام در اینستاگرام خبر داد ما سال ۲۰۲۱ را با هنرمند ایرانی؛ افشین پیرهاشمی شروع میکنیم. سیستم گالری ایام با سیستم گالریهای ایران فرق میکند. من از گالری ایام حقوق میگیرم و مانند یک کارمند، هر نقاشی میکشم به گالری ایام تعلق دارد؛ ازاینرو، طبق قراردادمان آنها تصمیم میگیرند کی و کجا و با چه آثاری از من نمایشگاه برگزار کنند یا اصلاً نمایشگاه برگزار نکنند، بههمینخاطر به من نگفتند که ما میخواهیم نمایشگاه بگذاریم». او گفت: «مجموعه بهنمایشدرآمده را خودم کوکاکولا نامگذاری کردهام. در کنار شخصیتهای آسیبدیده و معترضم، تایپوگرافی لوگوی جهانی کوکاکولا را نقاشی کردهام؛ با این کنایه معنایی که در روزگار کودکی یکی از خوشمزهترین نوشیدنیهایمان بود و در روزگار کنونی به انواع مضرات آن پی بردهایم؛ اما مدیران گالری ایام ترجیح دادهاند این نمایش را با نام بدنه جدید نقاشیهای افشین پیرهاشمی ارائه کنند». او درباره رضایتش از همکاری با «ایام گالری» گفت: «من سال ۲۰۱۲ با گالری ایام قرارداد بستم و از این همکاری خیلی راضی هستم. از مدیران گالری ایام خیلی متشکرم. آنها مهربانانه و دوستانه مانند خانوادهام هستند و هروقت مشکلی داشتم بهسرعت به من کمک کردند. راستش باید از آقای دکتر علیرضا سمیعآذر هم تشکر ویژه کنم؛ چون ایشان من را به آقای خالد سماوی (بنیانگذار ایام) معرفی کرد. 10سالپیش آقای سماوی در تهران بودند و آقای سمیعآذر ایشان را به گالری من آوردند. آقای سمیعآذر من را متوجه کرد که پیشنهاد این قرارداد با گالری بینالمللی ایام را بپذیرم؛ زیرا میتواند مرا بهروی هنرم متمرکز کند و ذهنم را از تجارت و عرصه فروش آسوده کند. در همان آغاز راه ایام گالری در سال ۲۰۱۴ یک نمایشگاه بسیارموفق در لندن برای من برپا کرد که انعکاس جهانی داشت و پلی شد تا آثارم از حراجی در نیویورک تا مسکو عرضه شود».
یکی از نوآوریهای نقاشانه افشین پیرهاشمی، استفاده او از چهره مهناز افشار و مهتاب کرامتی در کاراکترهای برخی آثارش است. او درباره چگونگی پیدایش اینسری کارهایش گفت: «تا اوایل دهه ۸۰، نقاشیهای من فضای بسیارتلخ و گزندهای داشت. هرچند ازمنظر هنری از آن بسیار استقبال شد و بخش بزرگی از این آثار در گنجینه ارزشمند دکتر امیر قیصری وجود دارد؛ اما بهجهت رویکرد بسیار سیاهش، بارها موردنقد قرار میگرفتم. فکر کنم سال ۱۳۸۶ بود؛ به ذهنم رسید که در نقاشی از فیگورها، چهرههایی را بکشم که مردم آنها را میشناسند. برای روزگار خودش، این کارِ بسیار عجیبی بهنظر آمد و دیده شد. دو سینماگر محترم آقایان کیوان علیمحمدی و امید بنکدار درحالساخت فیلم شبانهروز بودند. آنها گالری من را برای لوکیشنشان میخواستند. گفتم گالریام را دراختیارتان میگذارم؛ اما خانم مهناز افشار و خانم مهتاب کرامتی که دوره اوج معروفیتشان بود، دوساعت بیایند تا من از آنها عکاسی کنم و همچنین اجازه نقاشی از این دو بازیگر را به من بدهید. این همکاری شکل گرفت و چند اثر از همین سری در فیلم شبانهروز روی پرده سینما رفت و بعدتر نقاشیهایش روانه بازار هنر شد». او درباره واکنش مهناز افشار و مهتاب کرامتی به این آثار گفت: «خانم مهناز افشار، یکی از کارهاییکه جزو کارهای آخرم است را بهاشتراک گذاشت. تاجاییکه خاطرم هست؛ آن پست حدود ۴۰۰هزار لایک خورد. از خانم کرامتی سالهاست خبری ندارم؛ ولی تابلوهای بسیار زیبایی از ایشان کشیدهام. یکی از تابلوهایی که از خانم کرامتی کشیدم، سال ۲۰۰۹ روی جلد کاتالوگ کریستیز دوبی شد. آنموقع اولینبار بود که اثر یک هنرمند ایرانی روی جلد کاتالوگ کریستیز میرفت. بماند که نقاشی از چهرههایی مانند چهره خانم مهتاب کرامتی خیلیسخت است».
افشین پیرهاشمی دراینسالها از جوانان نقاش، کار خریده است و در مسیر کمک به نسل نوی هنر ایران حتی از کمک به موزیسینها هم دریغ نکرده است. او دراینباره گفت: «متأسفانه انبوهی از پیامهای درخواست کمک از هنرمندان جوان از سراسر ایران دریافت میکنم. برخی جوانها پول ندارند رنگ و بوم بخرند تا کار کنند؛ چه رسد به اینکه از راه هنر امرارمعاش کنند. با خود عهد کردم درصدی از درآمدم از هنر را برای هنرمندان جوان صرف کنم؛ اما طبعاً توان پاسخ به اکثریت آنها را ندارم. در توانم بود ۱۲۶ اثر هنری بخرم و به اجرای کنسرت و تولید آلبومی کمک کنم؛ اما باید برای این مشکل مهم، مسئولین چارهاندیشی اساسی کنند». سال ۱۴۰۰ شانزدهمین سالیست که افشین پیرهاشمی در ایران نمایشگاهی ندارد. او میگوید: «معلوم است که در همه اینسالها خیلی دوست داشتم آثارم پیشروی هممیهنانم ارائه شود؛ اما این امکان هرگز مهیا نشد. سال ۲۰۰۵ آخرین نمایشگاه کارهای جدیدم در گالری سیحون برپا شد. بعدازآن گالری هما تصمیم گرفت برای من نمایشگاه بگذارد که دوروز قبل از افتتاح، بهبهانههای بسیارخندهدار به کارهای جدیدم مجوز ندادند؛ بنابراین، بهاحترام مردم بهاتفاق گالری هما تصمیم گرفتیم یکسری از کارهای قدیمی را از دوستانم قرض بگیریم و نمایشی تکراری را ارائه کنیم که بالطبع آنرا نمایشگاه انفرادی خودم محسوب نمیکنم. اکنون نیز که کارهایم دراختیار ایام گالری است و اینکه آثارم در کجا بهنمایش درآید، دراختیار من نیست».
در نقاشیهای پیرهاشمی همچنان فقط زنان دیده میشوند؛ زنانیکه زخمخورده اما کنشمند و معترض هستند و هیچ مردی به این بومها راه نیافتهاند. او میگوید: «زن مادر، سمبل مهر و محبت، زن نماد زمین و باروریست؛ بااینوجود در سراسر دنیا همیشه با ظلم و نابرابری دستبهگریبان است. همین بهترین انگیزهام برای تمرکز به این جهان خاص است. ضمناً تمام این روایتها را من بهعنوان یک مرد بهتصویر میکشم».
گفتنیست؛ نام افشین پیرهاشمی سالیان گذشته بارها بهعنوان یکی از ۵۰۰ هنرمند پرفروش دنیا توسط «آرتپرایس» موردستایش قرار گرفت؛ او که بهجهت ارائه نگاه خاص و انتقادی به موضوعات اجتماعی در آثارش و شکلدهی مفاهیم معاصر در هنر موردتوجه است، توسط «هافینگتونپست» آمریکا در زمره شش هنرمندی انتخاب شد که در خاورمیانه الهامبخشاند؛ همچنین نام پیرهاشمی در فهرست مشترک «آرتپرایس» و «فیاک»، در زمره 1000 هنرمند برتر قرن ۲۱ جای گرفته است.
شهلا اسلامی