آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
تئاتر پس از کرونا؛ و ده‌تا، بیست‌تا، دویست‌تا مشکل...!
کد خبر: 190465 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ چهارشنبه ۹ تير - 08:13

سجاد داغستانی:

تئاتر پس از کرونا؛ و ده‌تا، بیست‌تا، دویست‌تا مشکل...!

«جنون»، یکی از مسائل مهمی‌ست که در حوزه روان‌شناختی، سرفصل‌های خاص مطالعاتی داشته و ابتلای یک فرد به این بیماری می‌تواند زمینه‌ساز بروز اختلالات شخصیتی جبران‌ناپذیر باشد. قرارگرفتن این دستمایه در بازتولید یک نمایش به‌قلم و اجرای سجاد داغستانی؛ باعنوان «پس از برخورد جسم سخت به سر»، یکی از نکات قابل‌توجه و تفکر موجود در روزهایی‌ست که شاید مخاطبان تئاتر، به‌دلیل شیوع بیماری کرونا، ازاین‌فضا دور هستند. باز‌اجرای این نمایش در سالن «استاد انتظامی» خانه هنرمندان ایران، روایتی جذاب و دغدغه‌مند از جنون است که می‌تواند هر مخاطب، با هر اندیشه‌ای را با خود همراه کند.

سجاد داغستانی؛ نویسنده، کارگردان و طراح نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» با ابرازتأسف از کم‌شدن فضای اجرای نمایش به‌دلیل شیوع بیماری کرونا، بااذعان‌به‌اینکه فضای تئاتر پس از کرونا را در دو جهت تماشاچی و گروه‌های اجرا می‌توان بررسی کرد، گفت: «یکی از این دو قطب، تماشاچی‌ست که هنوز سالن‌های تئاتر را امن نمی‌داند؛ این‌درحالی‌ست‌که همان تماشاچی، از مترو و اتوبوس استفاده می‌کند، به رستوران‌ می‌رود و ...؛ اما این‌گونه نیست؛ چراکه من به‌عنوان یک متصدی و تولیدکننده حوزه هنرهای نمایشی می‌بینم سالن‌های تئاتر ضدعفونی؛ و قبل از ورود اعضای گروه به سالن‌های نمایش، تمام نکات و پروتکل‌های بهداشتی رعایت می‌شوند. فاصله‌گذاری‌ها نیز رعایت می‌شوند و سیستم تهویه مناسب است». وی با ابرازتأسف از اینکه مخاطب به‌خود اجازه نمی‌دهد به‌دلیل رعایت مسائل بهداشتی در سالن‌های تئاتر که تمام قوانین و قواعد در آن رعایت می‌شود، حضور پیدا کند؛ اما در مترو و اتوبوسی که فاصله‌های افراد در آن به کمتر از نیم‌متر می‌رسد، بدون رعایت پروتکل‌ها حضور پیدا می‌کند، افزود: «اینکه به‌ روشی برسیم که امنیت ذهنی مخاطب را فراهم؛ و اعتماد او به سالن‌های تئاتر را جلب کنیم، زمان بسیار می‌برد». وی بااذعان‌به‌اینکه این‌روند در مخاطب نیز موجب شکل‌گیری فاصله‌ای بسیار شده که سه‌سال او را از سالن‌های تئاتر دور نگه داشته و بازگشت به این‌روند، سخت بوده و با مشکل همراه است، ادامه داد: «گویی مخاطب، عادتی را ترک کرده و از آن دور شده؛ حال باید بپذیریم که برگشتن به عادت ترک‌شده‌ای که انسان از قبل داشته، برای او سخت خواهد بود». وی باتأکیدبراینکه در‌این‌بازگشت، تئاتری‌ها موظف‌اند سطح تولیدات خود را در حوزه جذابیت به‌اندازه‌ای بالا ببرند تا مخاطبی که می‌خواهد دوباره به تئاتر بازگردد، به‌نمایش اطمینان کند، گفت: «خوشبختانه در نمایش پس از برخورد جسم سخت به سر، این اتفاق می‌افتد و مخاطب، به این اثر نمایشی اطمینان کرده و با استقبال بسیارخوب سراغ این نمایش می‌آید. دراین‌میان، مخاطبانی هستند که چندبار به دیدن این اجرا آمد‌ه‌اند؛ زیرا سلیقه‌شان حداقل در بخشی از این اجرا تأمین شده. این بدان‌دلیل است که دراین‌نمایش، سه اپیزود داریم که هر‌یک‌از‌آن‌ها، نماینده تفکر بخشی از جامعه است؛ اپیزود اول، به‌گونه‌ای طراحی و اجرا شده که خانم‌ها با آن ارتباط بهتری برقرار می‌کنند. در بخش دوم، سلیقه عامه مخاطب درنظر گرفته شده؛ و درنهایت در اپیزود سوم، ممکن است کسانی‌که از ما سن بیشتری دارند، به‌رغبت آمده و با آن ارتباط بیشتری برقرار کنند». وی بااذعان‌به‌اینکه مخاطب «پس از برخورد جسم سخت به سر»، پس از خروج از سالن اجرا و دریافت حس نمایش، اگر تحت‌تأثیر دو اپیزود آن قرار نگرفته باشد؛ حداقل با یکی‌ازآن‌ها ارتباط خوبی برقرار کرده؛ گفت که این باعث می‌شود تا مخاطب بخواهد آن‌را به‌عنوان محصولی خوب برای ذائقه عامه، به سایرین معرفی کند و درنهایت نیز این‌کار را انجام می‌دهد. وی تصریح کرد: «این، وظیفه من است که به‌عنوان تولیدکننده تئاتر، یک اثر با کیفیت بسیاربالا تولید کنم تا بتوانم مخاطب خویش را راضی نگاه دارم و براساس تخصص خود این‌کار را خواهم کرد. ازسویی، مرکز هنرهای نمایشی و درنهایت دولت ما باید از گروه‌های تولیدکننده حمایت کنند؛ زیرا دراین‌شرایط حتی اگر پس از تمدید و با فروش بیش از روال یک نمایش عادی، همه بلیت‌های این نمایش را بدون تخفیف و با بهای کامل نیز بفروشیم، قطعاً هزینه‌های تولید ما درنمی‌آید». این شاعر و نویسنده بااذعان‌به‌اینکه دکور این اثر چیز خاصی نبوده و تنها چندتکه چوب است که به‌هم متصل و رنگ شده و سپس در به آن‌ها اضافه شده؛ و تنها همین بخش از نمایش، 10میلیون‌تومان هزینه برده؛ با طرح این سؤال که اگر مثلاً کل فروش اجرای این اثر به 12میلیون‌تومان برسد، چه دلیل منطقی برای ادامه روند تولید در حوزه هنرهای نمایشی هست؟ افزود: «به‌همین‌خاطر، چیزهایی مثل کمک‌هزینه و حمایت‌ مرکز هنرهای نمایشی بسیارمهم است. مرکز هنرهای نمایشی باید فهرستی از تولیدکنندگان مداوم تئاتر داشته باشد و بداند که این عزیزان، حداقل سالی یک نمایش تولید می‌کنند و درنهایت، مانند دیگر کارمندان مجموعه، حقوقی ثابت دریافت کنند». این کارگردان بااشاره‌به‌اینکه اگر یک فرد بخواهد در یک شغل ثابت مشغول‌به‌فعالیت شود، حداقل ماهانه دومیلیون‌تومان درآمد خواهد داشت و این‌رقم، در سال به 24‌میلیون‌تومان خواهد رسید، گفت: «مرکز هنرهای نمایشی می‌تواند 100‌نفر از همین اهالی تئاتر مانند سجاد داغستانی را که حداقل 10 اثر نمایشی باکیفیت تولید کرده‌اند، انتخاب؛ و سالانه به آن‌ها چنین رقمی را پرداخت کند تا اثری را روی صحنه بیاورند؛ نه‌اینکه این پول را در جیب خود بگذارند و خرج خود کنند؛ که اگر این اتفاق بیفتد، من دیگر هرگز نگران این نخواهم بود که وای اگر الآن من لباس برای بازیگرم تهیه کنم، هزینه آن بسیاربالا خواهد شد و از پس آن بر نخواهم آمد. برهمین‌اساس است که لباس برای بازیگرم نمی‌گیرم، از کیفیت کار کاسته می‌شود و درنهایت، آن‌میزان تماشاگری که انتظارش را داشتم، به دیدن اثرم نخواهند آمد». داغستانی، تئاتر را زنجیره‌ای عجیب‌وغریب دانسته که همه اجزای آن به‌هم متصل هستند و دراین‌میان، مرکز هنرهای نمایشی، گروه، بازیگر، کارگردان، طراحان صحنه و لباس و سایر عوامل گروه و نهایتاً سالن باید پا‌به‌پای هم راه بیایند تا سرانجام، یک اثر فاخر نمایشی تولید شود و به‌روی صحنه برود که مخاطب از آن استقبال کند، یادآور شد: «اگر جنس مرغوب تولید شود که مخاطب از خرید آن پشیمان نشود، رفتار او به‌گونه‌ای رقم خواهد خورد که می‌رود و یک‌نفر دیگر را با خود به دیدن همین نمایش می‌آورد؛ اما متأسفانه تازمانی‌که جنس نامرغوب دست مشتری می‌دهیم، مخاطب می‌رود به مابقی دوستان و آشنایان خود می‌گوید که به دیدن این نمایش نیا! یک سمت دیگر این‌قضیه اینکه کسی اعلام مسئولیت نمی‌کند تا نیازهای تولید یک‌ گروه را برای روی‌صحنه‌آوردن یک نمایش برطرف کند و خود گروه را مسئول این‌کار می‌داند؛ نهایتاً همه این‌عوامل دست‌به‌دست هم می‌دهند تا مرگ برای این هنر اتفاق بیفتد». وی با اظهار امیدواری از اینکه مشکلات موجود در حوزه هنرهای نمایشی به‌زودی مرتفع شود، گفت: «من به‌عنوان یک تولیدکننده باید اثر خود را با کیفیت تمام تولید کنم. در تئاتر، همه رفقای من دارند این تلاش را به‌کار می‌گیرند تا اثری خوب و باکیفیت به دست مخاطب برسانند؛ این امنیت خاطر درنهایت باید به گوش مخاطب برسد و آن‌را باتمام‌وجود لمس کند تا بتواند دوباره به سالن‌های تئاتر بازگردد و به تماشای اثر بنشیند». وی بااذعان‌به‌اینکه در سینما به‌دلیل‌اینکه پول بیشتری وجود دارد، در تبلیغات به مخاطبان این‌فضا القاء می‌شود که تمامی موارد و نکات بهداشتی در سالن‌های سینما رعایت می‌شود و مخاطب می‌تواند با امنیت خاطر بیشتر به تماشای یک فیلم سینمایی نسبت به تئاتر بنشیند. داغستانی افزود: «ایجاد زیرساخت‌های هزینه‌ای، مهم است و باید بپذیریم دراین‌شرایط، سالن‌های خوب و استاندارد تئاتر به 10تا نیز نمی‌رسد. ازسوی‌دیگر، هنرمندان بسیارخوب و کهنه‌کار دراین‌حوزه بسیارند و حداقل در همین سالن، 50‌نفر از بدنه تخصصی تئاتر مشغول‌به‌فعالیت، تولید و تمرین هستند. حالا این سؤال مطرح می‌شود که اگر به این ‌گروه‌های در‌حال‌تمرین سالن نرسد و عرضه سالن نسبت به تقاضای آن کمتر باشد، گروه‌ها باید کجا به اجراهای خود بپردازند؟» این نویسنده باسابقه، بااشاره‌به‌اینکه سالن‌ها در شرایطی مانند شرایط فعلی، برای کسب درآمد مجبورند اجاره‌بهای خود را در مقابل گروه‌ها بالاتر ببرند، ادامه داد؛ اگر مثلاً 20 سالن تئاتر مثل سالن استاد انتظامی در تهران وجود داشته باشد تا تولیدکنندگان حوزه نمایش، بی‌دغدغه به تولید اثر و روی‌صحنه‌آوردن آن بپردازند، ادامه داد: «اگر تولیدکنندگان تئاتر دغدغه‌ مالی نداشته باشند، می‌توانند هزینه‌های خود را در حوزه‌های دیگر نمایش صرف کرده و همین موجب می‌شود تولید آثار نمایشی بالاتر رفته و مردم حق انتخاب بیشتری داشته باشند» این کارگردان باتأکیدبراینکه تئاتر، این‌روزها هنری‌ست که رنگ و روی رونق را به‌خود نمی‌بیند، افزود: «این‌روزها باید میان تئاتر آزاد و جدی که روی صحنه می‌رود، تفاوت قائل شد و از خود پرسید؛ چه در دوران شیوع کرونا و چه در شرایط سلامت جامعه چند تئاتر خوب روی صحنه می‌روند و آیا این‌عدد به 50‌مورد می‌رسد یا خیر؟ و این‌عدد در کل کشور است. در تهران نیز اگر 10 سالن فعال داریم که هر‌یک سه اجرا را بپذیرند، درنهایت جامعه فرهنگ‌وهنر ما مخاطب حداقل 80 تئاتر در کشور خواهد بود که این‌عدد برای این‌میزان مخاطب، بسیارکم است». داغستانی بااذعان‌به‌اینکه اجراهایی مانند «لانچر 5» و «زندگی در تئاتر» به‌قدری قوی عمل کردند که پس از گذشت مدت‌زمان بسیار از اجرا و تعداد اجرای متعدد؛ مثلاً بالای 100 و استقبال خوب مخاطبان، اگر دوباره پا به میدان اجرا بگذارند، باز مورد هجوم تماشاگران فهیم تئاتر قرار خواهند گرفت و مخاطب در آن‌ها حدومرزی نخواهد داشت، تصریح کرد: «این‌امر نشان‌دهنده این‌است‌که مخاطب به تولید یک اثر نمایشی خوب، رغبت نشان می‌دهد و اگر اثر من مورداستقبال این‌دست مخاطبان قرار نمی‌گیرد، به‌این‌دلیل است که من در جایگاه تولیدکننده، به‌جهت کاهش هزینه‌ها، پله‌پله از قطعات پازلی که باید درکنارهم قرار بگیرد تا اثری فاخر به مخاطب ارائه شود، حذف کرده‌ام تا به‌این‌جایگاه در اجرا و ارائه رسیده‌ام. من برای کاستن هزینه‌ها در یک اجرا؛ مثلاً از طراحی صحنه و لباس فاخر استفاده نکرده‌ام. به‌جای بازیگر حرفه‌ای، از خواهر و برادرم استفاده کرده‌ام. گریمور نیاورده‌ام که کمتر هزینه کنم و در یک سالن، با کیفیت پایین اجرا رفته‌ام و در همه این‌شرایط انتظار دارم تماشاچی‌های بسیاری به دیدن کار من بیایند؛ نه منظور من چنین آثاری نیست و من با این محتواها کاری ندارم. اعتقاد دارم این تولیدات را حتی نباید تئاتر بدانیم؛ اما در‌مقابل، باید این پرسش را مطرح کرد که سالانه چند تئاتر خوب دراین‌مملکت تولید می‌شود؟ من می‌گویم این‌عدد به پنج اجرا هم نمی‌رسد؛ اما همین گروه‌ها درطول‌سال اجرا می‌روند، خوب می‌فروشند و خرج خود و گروهشان را نیز درمی‌آورند. این‌ها باید بیشتر شود». وی با ابرازتأسف از اینکه مرکز هنرهای نمایشی، از بدو تصمیم تولیدکننده یک اثر نمایشی در کنار او نیست تا بتواند پله‌پله و پا‌به‌پای او پیش بیاید تا در بازبینی و اجرا دچار مشکل نشود، گفت: «در حال‌واحوال این‌روزهای تئاتر، مرکز هنرهای نمایشی، متن اجرا را می‌خواند، اثر را بازبینی می‌کند و می‌گوید آری یا نه؛ این‌درحالی‌ست‌که من به‌عنوان تولیدکننده اثر، شش‌ماه تمرین کرده‌ام و اعتقادم این‌است‌که قبل‌ازاین شش‌ماه باید مرکز با من باشد و این‌موضوع را با او در‌میان بگذارم که این متن را می‌خواهم شروع به تمرین کنم. از او بپرسم که بله یا خیر؟ اگر خیر؛ که این شش‌ماه هدر نمی‌رود و اگر بله؛ یکی از عزیزانی که می‌خواهد درنهایت اثر را بازبینی کند، بیاید و به‌عنوان مشاور گروه، کنار ما باشد و حداقل هر یک‌ماه در کنار گروه حاضر شود و موارد منفی بازبینی را به ما تذکر دهد تا گروه با امنیت خاطر به تولید یک اثر نمایشی بپردازد». داغستانی در پایان تأکید کرد: «یک ناظر ازسوی مرکز هنرهای نمایشی می‌تواند در کنار گروه‌ها قرار بگیرد تا بر روند تولید نظارت داشته باشد و حتی بتواند ببیند این کمک‌هزینه‌ای که به گروه داده شده، چگونه مورداستفاده قرار می‌گیرد؛ اما این‌روند نباید طوری باشد که کار با ممیزی‌های بیانی مواجه شود و همین امر، از کیفیت اثر بکاهد».
عکس: مینا قانع

امین کردبچه چنگی

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه