کد خبر:
104937
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۶ دوشنبه ۲۷ آذر -
08:08
بنزین ۱۵۰۰تومانی در راه است
علی اکبر بهبهانی
اگر طی سالهای اخیر، ما در بسیاری از عرصههای جهانی، صاحب مقام و عناوین بسیار شدهایم و در ورزش به قلههای رفیع دست یافتهایم، درزمینه بنزین و حاملهای انرژی با تحت فشار قراردادن مردم کشور از اعتبار و عظمت گذشته نفت به میزان بسیار زیادی در کشور کاسته شده و در ابعاد جهانی نیز با کشف منابع جدید و ابداعی غیر از نفت به میزان قابل توجهی، نفت ارزش خود را در معاملات بینالمللی از دست داده است. در گذشته وضعیت نفت و نیاز آمریکا، اروپا و جهان به نفت باعث شده بود که کشورهای نفتی خاورمیانه در معاملات جهانی به حساب بیایند و حرفی برای گفتن داشته باشند؛ اما در کشور ما و از دید مردم حاملهای انرژی، تاثیری انکارناپذیر بر روی زندگی عمومی مردم داشته و دارد، بهنحویکه اقتصاد عمومی، هزینه زندگی، تورم و یک زندگی بخورونمیر در گرو قیمت نفت و میزان صادرات و مصرف داخل دارد. متاسفانه مدتهاست سخن از افزایش ٥٠درصدی قیمت بنزین است که اگر محقق شود، میتواند سفرهای مردم را تهیتر کند و زندگی طبقات متوسط و مستضعف جامعه را بیشاز گذشته در فشار و سختی قرار دهد. اگر بپذیریم که در اقتصاد سالم، افزایش قیمتها بهندرت و حداقل یک تا پنجدرصدی صورت میگیرد و کشورهای جهان را مد نظر بگیریم که برای افزایش یک ماده غذایی در حد چند سنت افزایش بها پیدا میکند و اگر غیر از این شود، با عکسالعمل بهموقع مردم روبهرو میشوند و نمونه عینی آن را افزایش دودرصدی قیمت گوشت در کشور فرانسه ملاک قرار دهیم که برای نمونه گوشت از ١٠٠تومان به ١٠٢تومان افزایش قیمت داشته و یک رستاخیز توسط زنان فرانسوی مبنیبر عدم خرید گوشت بهعنوان یک غذای اصلی در طول یک هفته، چگونه باعث ضرر و خسارت هنگفتی به این صنف شد و قصابان ناچار شدند قیمت را مجددا به حالت اول برگردانند، یک مثال عملیست که میتواند ملاک و سرمشقی برای همه دنیا باشد که بهعنوان غذای اصلی میتوان یک هفته کمتر خورده شود، بهچهعلت بعضی از مردم زیادهخواه و راحتطلب ما حاضر میشوند با مصرف نفت و بنزین کشور که سرمایه نسلهای آینده نیز هست، باعث کمبود و نقصان فراوان در کشور شوند؟ درحالیکه میتوان بهجای مصرف بیرویه در داخل، بخش بیشتری را به خارج از کشور صادر کرد تا کمک بیشتری به اقتصاد کشور شود و بسیاری از کمبودهای موجود را برطرف کند؛ اما باید در نظر داشت که اگر قرار باشد بهجای این مصرف زیادی ما مردم خود را جریمه کنیم و بهواسطه این جریمه، مردم ضعیف و فقیر کشور را بیشتر در فشار قرار دهیم، نه انصاف است و نه شرط عقل و بازهم اگر قرار است حاملهای انرژی افزایش قیمت پیدا کند، چرا این افزایش ٥٠درصدی باشد؟ کدامین منطق حکم میکند که مصرفکننده داخلی را نقرهداغ کرد؟ اگر بنزین گران شود، تمام مایحتاج اعم از غذایی و غیرغذایی بهنحو بیسابقهای گرانتر میشود. سبزیفروش، میوهفروش، مسافربریها، تاکسیها و بهطور کلی، تمام صنوف ناچار هستند اجناس خود را گران کنند. در اینصورت، مردم عادی و مصرفکننده که براساس آمارهای موجود بیشاز ٧٨درصد طبقه حقوقبگیر هماینک در زیر خط فقر قرار دارند، با گرانی پساز افزایش قیمت بنزین، اینآما ر به ٩٥درصد جامعه تسری پیدا میکند و قدرت خرید مردم بهشدت تنزل کرده و دامنه فقر غذایی بهنحوی افزایش مییابد، آیا برای کشور قدرتمند ایران زیبنده خواهد بود که مردم آن در فقر غذایی روزگار بگذرانند؟ ازسوی دیگر، دولت تدبیر و امید که به پشتوانه همین مردم به ریاستجمهوری رسیده است، میتواند به همین مردم پشت کند؟ و بازهم از افتخارات دولت روحانی، کمکردن نرخ تورم از حدود ٣٨درصد به زیر ١٠درصد است، حال اگر افزایش نرخ انرژی بدیننحو جریان پیدا کند، هر آن ممکن است که مجددا نرخ رشد تورم دورقمی شود و مجموعه اقدامات دولت تدبیر و امید برای ثبات نرخ تورم، باد هوا شود و اوضاع و احوال مردم تا بهحدی بهسختی گرایش کند که بیاعتمادی عمومی نسبتبه دولت را موجب شود که اینوضعیت نه شرط صواب است، نه خواسته عمومی. امیدواریم دولت و مجلس برای یک بودجه متعادل به وفاق کامل برسند و رضای مردم، مد نظر قرار گیرد.