کد خبر:
127269
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۸ دوشنبه ۱۶ ارديبهشت -
07:20
تورم، چند درصدیست؟
علی اکبر بهبهانی
یکی از شعارهای دولت کنونی کاهش و ثبات تورم بود که بسیار از آن سخن گفته شد و دولت روحانی توانست آنرا از شعار به عمل برساند؛ بهطوریکه تورم بیش از 40درصدی دولت قبلی را در یک پروسه دوساله تقریباً تکرقمی و به حدود نهدرصد رسانید که یک موفقیت برای این دولت بود که به یکی از وعدههای انتخاباتی خود جامه عمل پوشانده است. اما در یکی،دوساله اخیر و با تنگتر کردن حلقه تحریمها ازسویِ رئیسجمهوری آمریکا، اوضاع و ثبات اقتصادی دچار مشکل شده؛ تاجاییکه هماکنون بهگفته بعضی از کارشناسان آماری کمکم تورم از 40درصد فراتر رفته و مشکلات و گرانی پیش پای مردم، بسان سدی غیرقابل عبور درآمده است و مردم ازنظر معیشت و گذران زندگیِ بدون دغدغه در تنگنای شدید گیر افتادهاند. ادامه این وضعیت و ایجاد مشکلات برای مردم کشور ما، توسط آمریکا، فاصله و نفاق بیشتر بین ما و آمریکا را موجب شده و دنیا متوجه شده است که ابرقدرت جهانی، وقتی در کشور ما به منافع خود نرسیده است، فشار زایدالوصفی را به مردم تحمیل کرده است. متأسفانه مجامع بینالمللی و دهها نهاد و سازمان حقوق بشری، در این وضعیت هیچ عکسالعملی از خود بروز نمیدهند. گروه سهنفره مشاوران ترامپ که بویی از رأفت و مهربانی نبردهاند، آنقدر از دایره آن نیت خارج شدهاند که همچنان مشغول برنامهریزی و ایجاد توطئه برای کشورهای آزاد جهان هستند. اینان از قماش همانهایی هستند که عراق، سوریه، لیبی، یمن و اینک ونزوئلا را میدانی برای تخریب یافتهاند و همچنان دارند به کمک اقمار خود، خاورمیانه را شخم میزنند؛ آنهم شخمزدنی توسط بیلهایی از جنس ملک سلمان، زاید و نتانیاهو! متأسفانه آنچنان، جنگ نفاق و تخریب، بر این منطقه از کره زمین سایه انداخته است که گویی تمامی ندارد. در نتیجه، حاصل خواست زورمداران جهانی، اوضاع بد اقتصادی کشور ماست که چون مثل سلمانها، زایدها و دیگر نوکران و سرسپردگان آمریکا و دیگر ابرقدرتان رفتار نکردهایم، باید تاوان آزادیخواهی خود را بدهیم. مطلبی که اینک باید با صراحت گفته شود، ایناستکه ابرقدرتان که مرتباً بر شیپور آزادیخواهی میزنند، با اعمال و رفتارشان باعث سلب آزادی دیگران میشوند. اکنون که به این مرحله رسیدهایم، بر دولت روحانی فرض است از همه نیروهای موجود بهره ببرد تا افسار لجامگسیخته تورم کنترل شود؛ چراکه وقتی تورم افزون میشود، بهتبعِآن هزینه زندگی بالا میرود و وقتی که خرج و دخل هماهنگ نمیشود، فشار بر مردم؛ بهویژه مردم فرودست و افرادی که زیر خط فقر هستند زیادتر شده، موجبات نارضایتی اقشار مختلف جامعه را فراهم میکند. یادمان باشد وقتی تعداد افراد فقیر در جامعه بیشتر شود، مشکلات روحی زیادی را درپی خواهد داشت که از جمله خشم و عصبانیت و حتی دستزدن به کارهای خلافی چون دزدی، میتواند نظام جامعه را بهطورِکلی بههم بزند. گو اینکه مردم شریف و خداجوی ما، درطول تاریخ نشان دادهاند که در برابر ناملایمات و مشکلات فراوان هم تحمل بسیار دارند و هیچگاه حاضر نمیشوند برخلاف مصالح دین، نظام و مقدسات کشور، قدمی به مخالفت بردارند. درپایان آرزو میکنم این دوران مشکل را همچون گذشته پشتِسر گذاشته و کشور و ملت سرافراز ما همچنان، با عزت و کرامت و سربلندی روزگار بگذرانند.