آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
بازارسیاهِ کاخ سفید!
کد خبر: 138172 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۸ جمعه ۶ دي - 20:39

نفوذ سرمایه‌داری در کمپین‌های انتخاباتی 2020

بازارسیاهِ کاخ سفید!

مصطفی رفعت/ مایکل بلومبرگ به‌تازگی اعلام کرده که به‌جهتِ برنامه‌های تبلیغاتی ریاست‌جمهوری در تلویزیون طی تنها یک‌هفته بالغ‌بر 31میلیون‌دلار هزینه کرده! رکورد قبلی دراین‌زمینه متعلق به باراک اوباما در سال 2012 بود. بلومبرگ به‌طورِ‌متوسط برای راه‌اندازی و مدیریت کمپین تبلیغاتی ضدِ‌ترامپ در انتخابات 2020 ایالات متحده، 100میلیون‌دلار کنار گذاشته که بااین‌حساب، رکورد پیشین دمُکرات‌ها در زمینه کمپین‌های مالی را خواهد شکست اما سؤال اینجاست که اساساً برای پیروزی در چنین کارزاری و راه‌یابی به کاخ سفید، پول لازم است و اگر بله؛ چقدر؟

 

ر گزارش 27 نوامبر 2019 مجموعه داده‌پردازی Howmuch آمده که کمپین انتخاباتی 2008 دمُکرات‌ها درمجموع درآن‌سال، روی دست این حزب، بیش از 1.3میلیارددلار هزینه گذاشت که البته بیشترین سهم آن نیز مربوط به هزینه‌های پروپاگاندای رسانه‌ای باراک اوباما (898میلیون‌دلار) شد تا بتواند بر رقیب سرسخت خود؛ یعنی جان‌مک‌کین پیروز شود و البته نتیجه این هزینه‌کرد هم کاملاً مشهود بود؛ سناتور مجلس سنا از ایالت آریزونا، با اختلاف زیاد، از نامزد حزب دمُکرات شکست خورد. می‌توان گفت که هیچ کمپین انتخاباتی دیگری در تاریخ آمریکا، به این عدد نزدیک هم نشد؛ حتی حضور دوباره خود اوباما در سال 2012 هم نتوانست به تکرار این اتفاق بینجامد و درآن‌سال، کل هزینه‌های حزب وی، به 858میلیون‌دلار رسید که از سهم هزینه‌کرد اختصاصی او در دوره قبلی نیز کمتر بود. درواقع، در کارزار 2012، سهم هزینه‌های تبلیغات اوباما 839میلیون‌دلار بود که می‌توان چنین استنباط کرد تیم همراه وی مطمئن بود که حضور او در کاخ سفید، حتمی‌ست و مبارزه‌اش مقابل میت رامنی، چالش خاصی محسوب نمی‌شود؛ گرچه رامنی یک بیزینس‌من موفق بود و میزان ثروت خالصش درآن‌سال، بین ۱۹۰ تا ۲۵۰میلیون‌دلار تخمین زده می‌شد؛ امری‌که تأمین بودجه کمپین‌های سیاسی‌اش را راحت‌تر می‌کرد. او درنهایت، با صرف 536میلیون‌دلار شکست خورد و عرصه را برای حضور مجدد باراک اوباما خالی کرد. هزینه‌کرد کلی جمهوری‌خواهان درآن‌سال، 694میلیون‌دلار بود.
در سال 2008، جمهوری‌خواهان و دمُکرات‌ها تقریباً بودجه‌هایی برابر را در رقابت‌های انتخاباتی، تأمین و هزینه می‌کردند و به‌تناوب، در هر دوره، کفه سرمایه‌گذاری آنها برای پیروزی نهایی، گاه برای حزب جمهوری‌خواه و گاه برای حزب دمُکرات بالا می‌رفت تا این مسیر، از تعادل خارج نشود؛ برایِ‌مثال، در جدال انتخاباتی سال 2000 ریاست‌جمهوری آمریکا میان جرج دابلیو بوش و ال گور، رقم هزینه‌کرد جمهوری‌خواهان 569میلیون‌دلار بود؛ درحالی‌که رقم هزینه‌کرد دمُکرات‌ها از 260میلیون‌دلار تجاوز نکرد. درعینِ‌حال، در کارزار 2004 درحالی‌که رقم هزینه‌کرد جمهوری‌خواهان (با کاندیداتوری نهایی جرج دابلیو بوش) به 493میلیون‌دلار رسید، برای دمُکرات‌ها (با کاندیداتوری نهایی جان کری) 697میلیون‌دلار ثبت شد. نمونه این ماجرا را می‌توان در کارزار سال 1980 نیز مشاهده کرد که جمهوری‌خواهان باحضورِ رونالد ریگان و درمجموع، 347میلیون‌دلار هزینه کردند اما دمُکرات‌ها باحضورِ جیمی کارتر، به مجموع رقم 181میلیون‌دلار رضایت دادند و در دور بعد؛ یعنی در 1984، بازی برعکس شد؛ به‌طوری‌که حزب جمهوری‌خواه (بازهم با کاندیداتوری رونالد ریگان) تنها 189میلیون‌دلار وسط گذاشتند اما دمُکرات‌ها (با کاندیداتوری والتر ماندیل) 366میلیون‌دلار سرمایه‌گذاری کردند.
سال‌ها این بازی ادامه یافت اما دیگر رقم هنگفت دور اول حضور اوباما در مقابل مک‌کین تکرار نشد؛ درآن‌سال، هردو جناح روی‌هم‌رفته دومیلیارد و 390میلیون‌دلار پیاده شدند که برای یک جدال انتخاباتی، یک‌جور خرج‌تراشی لوکس بود. سال 2016 بود که پایِ یک تاجر دیگر به این میدان باز شد؛ دونالد ترامپ که از غول‌های سرمایه‌داری مدرن به‌شمار می‌رود، سعی کرد مقابل محبوبیت هیلاری کلینتون قد علم کند که البته برای این‌کار، تلاش و جهد بسیار کرد. درنهایت، وقتی او و حزب همراهش (جمهوری‌خواهان) به پیروزی رسیدند، 708میلیون‌دلار پول صرف فعالیت‌های انتخاباتی خود کرده بودند که 176میلیون‌دلار کمتر از سرمایه دمُکرات‌ها برای این اقدام بود؛ حتی رقم منحصر به کمپین ویژه کلینتون (621میلیون‌دلار) نیز از رقم منحصر به کمپین ترامپ (364میلیون‌دلار) بیشتر و تقریباً دوبرابر بود. این مسئله به‌خوبی نشان می‌دهد که صرف پول بیشتر، همیشه نتیجه مطلوب‌تری به‌همراه ندارد؛ دستِ‌کم درموردِ انتخابات کاخ سفید که برآیند 40ساله آن، چنین نشان می‌دهد و مرور خروجی سال‌های 1984، 1996 و 2016 نمونه‌های بارز این ادعا هستند.
آیا با هزینه‌کرد 100میلیون‌دلاری بلومبرگ مقابل جبهه ترامپ، این رقابت، وارد فاز جدیدی خواهد شد؟ ازسویی، ورود تام استیر را داریم؛ میلیاردر و مدیر صندوق پوشش ریسک، خیر، طرفدار محیط زیست، فعال لیبرال و جمع‌آوری‌کننده کمک مالی که او هم از نامزدهای رقابت‌های مقدماتی ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ حزب دمُکرات است. این ثروتمند 62ساله، مؤسس و شریک مدیریتی ارشد سابق فرلن کپیتال و از مؤسسین بانک وانکلیفرنیاست که بعدها ازطریقِ ادغام تبدیل به بانک ایالتی بنفیشال، از بانک‌های توسعه‌ای مستقر در اوکلند شد. استیر همچنین، بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ از اعضای هیئت‌امنای دانشگاه استنفورد بود. او تا اینجای کار، 47میلیون‌دلار را وارد بازی کرده؛ درحالی‌که عدد هزینه‌های تبلیغاتی ترامپ تاکنون به 90میلیون‌دلار رسیده. فعلاً دمُکرات‌ها درمجموع، با 348میلیون‌دلار نسبت به جمهوری‌خواهان با مجموع 96میلیون‌دلار هزینه تبلیغات، جلو هستند.
نتایج تحقیقات اخیر Federal Election Commission که به‌شکلِ اینفوگرافیک در ادامه مطلب مشاهده می‌کنید؛ نشان داده که گران‌قیمت‌ترین کمپین‌های انتخاباتی آمریکا به‌ترتیب چنین است:
1. دمُکرات‌ها در سال 2008: 1.3میلیارددلار (برنده)
2. دمُکرات‌ها در سال 2016: 884میلیون‌دلار (بازنده)
3. دمُکرات‌ها در سال 2012: 858میلیون‌دلار (برنده)
4. جمهوری‌خواهان در سال 2008: 739میلیون‌دلار (بازنده)
5. جمهوری‌خواهان در سال 2016: 708میلیون‌دلار (برنده)
برهمین‌مبنا؛ پنج نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا که بیشترین هزینه را کرده‌اند، عبارتند از:
1. باراک اوباما در سال 2008: 898میلیون‌دلار (برنده)
2. باراک اوباما در سال 2016: 839میلیون‌دلار (برنده)
3. هیلاری کلینتون در سال 2016: 621میلیون‌دلار (بازنده)
4. میت رامنی در سال 2012: 536میلیون‌دلار (بازنده)
5. جرج دابلیو بوش در سال 2004: 493میلیون‌دلار (برنده)
هنگام بررسی این موارد به‌خاطر داشته باشید که جریان تبلیغات سیاسی؛ به‌ویژه برای انتخابات ریاست‌جمهوری، کاملاً متفاوت از گذشته بوده و تأمین هزینه‌های آن نیز از روش‌های مختلفی صورت می‌گیرد. مثلاً از سال 2010 و به‌یمنِ تصمیم مجموعه Citizens United که بر روند تبلیغات در انتخابات، نظارت‌ها و محدودیت‌هایی اعمال می‌کند، سیاسیون می‌توانند بر کمک‌های مالی خارج از اعضای حزب که از گروه‌هایی موسوم به Super PACs می‌آیند نیز تکیه کنند. درواقع، در ایالات متحده آمریکا یک کمیته اقدام سیاسی (PAC) وجود دارد که مشتمل‌بر 527 زیرمجموعه است و همه آنها در زمینه جمع‌آوری و اهدای کمک‌های تبلیغاتی برای تأمین، تکمیل یا افزایش بودجه کمپین‌ها فعالیت می‌کنند. برنامه‌های کمپین‌ها نیز به‌روز شده و طی چنددهه‌اخیر روبه‌تحول گذاشته؛ به‌طوری‌که دیگر منحصر و متمرکز بر ویژه‌برنامه‌های تلویزیونی مانند مناظره‌ها یا نشست‌های رادیویی نیست که در آن، نامزدها مستقیم یا با واسطه، به بازگویی اهداف و اعلام برنامه‌های آتی خود پرداخته یا شعارهایی را روی پوسترها با ژست‌های خاص به‌تصویر بکشند. حالا عصر ارتباطات سرعت‌گرفته است و فضای مجازی می‌تواند تأثیری خارق‌العاده در روند نتایج و کسب آراء ایفاء کند. ربات‌های هوشمند در جهان آنلاین، نقشی فعال دارند که موردِ‌توجه دولتمردان قرار می‌گیرد. این مسئله البته باعث افزایش هزینه‌های تبلیغات نیز شده؛ تاجایی‌که قبل از سال 2000، صرف بودجه‌های بالا رایج نبود و توجیهی هم نداشت اما این‌روزها بودجه‌های حمایتی و تبلیغاتی حتی گاه از پنج‌برابر هزینه‌کرد سیاسیون در دهه 80، فراتر می‌رود. نکته مهم این‌است‌که آیا صرف هزینه‌های هنگفت دراین‌اندازه اصلاً لزومی دارد؟ آمریکایی‌ها در سال 2017 تنها برای خرید کره بادام‌زمینی بیش از 1.8میلیارددلار هزینه کردند و این یعنی انتخابی بزرگ‌تر درموردِ کسی‌که بر مسند ریاست کاخ سفید بنشیند، بی‌شک نیاز به صرف بودجه بیشتری هم دارد؛ دستِ‌کم درمقامِ‌مقایسه، انتخاب رئیس‌جمهوری آینده تصمیمی مهم‌تر، جدی‌تر و حیاتی‌تر است. بااین‌حال، ورود ثروتمندان و سرمایه‌داران بزرگ آمریکایی به این کارزار، گویا تغییراتی بنیادین در بازی‌های بعدی این انتخاب ایجاد کند. فقط نگاه کنید که آمدن مایک بلومبرگ که ثروت خالص وی اینک 53میلیارددلار تخمین زده می‌شود و ازاین‌منظر، نسبت به دونالد ترامپ نیز فردی ثروتمندتر به‌شمار می‌رود، چگونه قواعد بازی را تغییر خواهد داد. او معتقد است که نامزدهای فعلی دمُکرات، توان ایستادن مقابل ترامپ را ندارند و حالا که مسئله استیضاح هم درمیان است، می‌تواند برنده این میدان شود. بلومبرگ، یک کارآفرین 77ساله است که ثروت خود را ازطریقِ سرمایه‌گذاری در بخش فناوری که بانکداران و بازرگانان برای دستیابی به داده‌های بازار، از آن استفاده می‌کنند، به‌دست آورده. وی پس از ساختن یک تجارت موفق در زمینه اطلاعات مالی، به سیاست روی آورد و رسماً در سال 2001 وارد رقابت انتخاب شهردار نیویورک شد. بلومبرگ باوجوداینکه کاندیدای جمهوری‌خواهان در یک شهر کاملاً دمُکراتیک بود، در انتخابات پیروز و دوبار هم انتخاب شد. او در دوره دوم، حزبش را تغییر داد و مستقل شد و در سال 2018، دوباره به حزب دمُکرات پیوست.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه