آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
روز خبرنگار در دوره کمون مطبوعات
کد خبر: 139045 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۹ مرداد - 07:40

روز خبرنگار در دوره کمون مطبوعات

علی‌اکبر بهبهانی

یاد باد آن روزگاران یاد باد! یادش به‌خیر روزگارانی که روزنامه‌نگاری، ازجمله مشاغلی بود که این قشر و طبقه را قشر فرهیخته می‌دانستند و در تمام جهان، خبرنگار از تکریم و جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. هرجا حضور پیدا می‌کرد، با احترام با او برخورد می‌شد؛ نه از جنبه ترس از افشاگری و مسائلی ازاین‌دست؛ بلکه، این احترام جزئی از ذات حرفه خبرنگاری شده بود. در خاورمیانه وقتی سخن از روزنامه می‌شد، نمونه عینی این مثال، روزنامه‌نگار مصری «حسنین هیکل» بود که هم‌صحبت‌شدن با او جزئی از افتخارات رهبران کشورهای اسلامی و حتی سایر قاره‌ها بود. در کشور عزیز ما نیز روزنامه‌نگاری از آرزوهای سخت دست‌نیافتنی بود؛ چراکه دادن مجوز روزنامه به افراد به‌این‌راحتی‌ها نبود. متقاضی سال‌ها در نوبت کسب مجوز منتظر می‌ماند. تائید صلاحیت علمی و اخلاقی از واجبات یک مدیر روزنامه بود و به‌همین‌لحاظ وقتی فردی روزنامه‌دار می‌شد و ده‌ها خبرنگار و نویسنده گرد او جمع می‌شدند تا نشریه‌ای به چاپ برسد؛ این طبقه را فرهیخته جامعه می‌گفتند؛ اما در برهه‌ای درهای باز اعطای مجوز، به‌سادگیِ آب‌خوردن باعث شد که هم‌اینک 14هزار مجوز روزنامه و مجله صادر شده و به‌دست متقاضیان داده شود؛ حال‌آنکه به زحمت شمار نشریات فعال به 1500عدد می‌رسد که این وضعیت و رشد قارچ‌گونه شبکه‌های اجتماعی و مجازی، روزگار غریب و تأسف‌باری را برای جماعت مطبوعاتی‌ها رقم زده است. قیمت فیلم و زینک از هر عدد 30هزارتومان دوبرابر شده و درهمین‌راستا، هزینه چاپ هم دوبرابر شده؛ کاغذ دولتی به‌اندازه کافی نیست و روزنامه‌ها ناچارند که کاغذ را به‌جای هر کیلو 51000ریال به قیمت 120000ریال خریداری کنند؛ حقوق‌ها افزایش پیدا کرده، در مقابل تیراژها کم شده؛ دکه‌ها روزنامه توزیع نمی‌کنند و به‌جای 80 روزنامه در دوسالِ‌اخیر، تعداد روزنامه‌ها به 400 مجوز رسیده است که باعث شده میزان آگهی به یک‌پنجم تنزل کند. بدین‌لحاظ، مطبوعات در حالت جمود نعشی به‌سر می‌برند و در این دوره کمون، مدیران نشریات مجبور شده‌اند بسیاری از نویسندگان و خبرنگاران خود را جواب کنند. طبیعی‌ست که درنتیجه چنین شرایطی وضعیت مالی و امنیت شغلی خبرنگاران نیز دستخوش تغییرات بسیار شود. دولت هم به‌هیچ‌نحوی نمی‌تواند برای کمک به خبرنگاران اخراجی اقدامی کند. در چنین حالتی باید گفت حال‌وروز مطبوعاتی‌ها بسیار ناخوش است و به‌مرور راهی به‌جز تعطیلی ندارند و این سرنوشت بدی‌ست که دراختیار این قشر زحمتکش جامعه قرار گرفته است و به‌نظر می‌رسد که از آن گریزی نیست؛ اما باید خدا را شکر کنیم که بعضی از مقامات به‌بهانه روز خبرنگار در هر سال در مردادماه، این روز ویژه را تبریک می‌گویند. در اوضاع و احوال فعلی، اگر تمام‌مدت، به‌ویژه در شهرستان‌ها، از خبرنگاران از مسئولین دولتی تعریف و تمجید کنند و مدیر روزنامه هم به احترام خبرنگار خود، آن خبر را پوشش دهد، این جماعت آن‌را وظیفه خبرنگار می‌دانند و حتی به‌صورت شفاهی هم از خبرنگار، تشکری خشک‌وخالی نمی‌کنند؛ اما اگر همین خبرنگار که در طول سال بارها از زحمات آن مدیر قدردانی کرده است، فقط یک‌بار راجع به آن مسئول نقدی، کاملاً منصفانه کند، مورد عتاب و خطاب قرار گرفته و ازآن‌به‌بعد او را به جلسات راه نمی‌دهند و از مدیرمسئول روزنامه هم به‌عنوان نشر اکاذیب و تشویش اذهان، به دادگاه شکایت می‌برند. این یک مورد استثنائی نیست؛ بلکه مشکلی‌ست که اکثر روزنامه‌نگاران کشور به آن مبتلا بوده و خواهند بود. به‌هرروی، از افق پیشِ‌رو، به‌هیچ‌وجه روزهای خوش استنباط نمی‌شود؛ گواینکه پاره‌ای را اعتقاد براین‌است‌که چون شبکه‌های اجتماعی به میدان آمده‌اند، به‌زودی باید شاهد تعطیل‌شدن مطبوعات مکتوب باشیم. حال‌آنکه در گذشته وقتی بعد از رادیو، تلویزیون به بازار آمد، عده‌ای معتقد بودند که به‌زودی رادیو، جمع‌آوری می‌شود، اما رادیو همچنان مخاطب خود را دارد و تلویزیون هم مخاطب خود را؛ بنابراین، مطبوعات هم می‌توانند همچنان مخاطب خود را داشته باشند. خبرنگار! روزت مبارک.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه