کد خبر:
139440
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۴ آبان -
07:28
کمبود؛ اینبار روغن خوراکی
علیاکبر بهبهانی
قصه کمبودها و حتی نبودها دست از سر کشور برنمیدارد. بعد از گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخممرغ و دهها کالای دیگر، با اقدام محتکران ازخدابیخبر و مدیران غیرکاردان، همراه با بروکراسی یا کاغذبازی ادارات کشورمان و اینبار گمرک کشور، یکقلم کالای اساسی دیگر با نام «روغن»، کمیاب شد. خبرها حکایت از دپو روغن بهمیزان بسیارزیاد در گمرک دارد که گرفتار مقررات خشک گمرکی کشور شده تا مردم بپذیرند که اگر سیستم توزیع مواد و کالاها علمی و اصولی باشد، حتی منِ نویسنده وقتم برای نوشتن از کمبود یک کالا صرف نمیشود و خواننده عزیز این روزنامه نیز مجبور به خواندن مقالهای که از کمبود حکایت دارد، نخواهد شد! نمیدانم وزارت بازرگانی، وزارت اقتصاد و دارایی، بانک مرکزی، وزارت صمت و درنهایت دولت تدبیر و امید دراینمورد مقصر است یا بهتر بگویم مسئول مقصر است یا بازهم باید بگوییم که امان از دست تحریمهای آمریکا؟ و این قصه بسیار تکراری ماست. وقتی میگوییم که تخممرغ یک محصول کاملاً وطنیست و حتی در روستاها مرغداریهای کوچک ایجاد شده و تولیدات تخممرغ ما به کشورهای همسایه هم صادر میشود، نمیتوانیم بپذیریم و قبول کنیم که تحریم باعث کمبود شده؛ کمااینکه برای روغن هم حق نداریم بگوییم مشکلات واردات و قوانین دستوپاگیر ارزی و مقررات خشک و بیروح گمرکی مزیدبرعلت شده و نواقص و کمبودهای مصنوعی ایجاد میکند تا هرچندگاه یکبار، کمبود را در یک کالای اساسی بپذیریم؛ یا برای کمبود و گرانی گوشت گوسفند، نبودن مرتع و علوفه را بهانه کنیم؛ حالآنکه ایراد اصلی خود مردم هستند که وقتی گوسفند زنده را از راه مرزهای غربی به عراق و ترکیه بهصورت قاچاق صادر میکنند، دیگر نمیتوان دولت را مقصر دانست یا باید پذیرفت وقتی گوجهفرنگی، پیاز و سیبزمینی، بیرویه و غیرضابطهمند ازطریق منطقه آزاد اروند، به عراق صادر میشود، گرانی و کمبود گاهوبیگاه محصولاتی ازایندست را شاهد خواهیم بود؛ اما چون بحث امروز ما درمورد روغن خوراکیست، علت و عامل این کمبود را باید در مقررات گمرکی جستوجو کنیم؛ چراکه روغن وارداتی خریداریشده در گمرک دارد خاک میخورد و مردم بهواسطه کمبود، فروشگاهها را درنوردیدهاند؛ اما چرا ما باید واردکننده روغن باشیم؟ کارخانههای متعدد داخلی، همچون ورامین، قو، شاهپسند و دهها کارخانه کوچک و ریزودرشت تولیدکننده روغن، به چه سرنوشتی دچار آمدهاند؟ اگر تولیدات آنان کم است، به چه علت دولت برای افزایش تولید این کارخانهها اقدامات لازم را معمول نمیکند؟ یا اگر مواد اولیه روغن که از خارج وارد میشود، برای بهرهبرداری صددرصدی این کارخانههای روغنسازی وطنی، کم شده است، چرا مسئولین اقتصادی، به فکر تأمین ارز موردنیاز نبودهاند؟ یا اگر این تولیدکنندههای داخلی، پسازانقلاب دچار مشکلات مالی شدهاند، به چه علت ازطریق دادن تسهیلات مالی، به نجات آنان اقدام نکردهاند؟ و اصولاً چگونه است که دولت بانکها را وادار نمیکند با پرداخت وامهای کمبهره، به کمک این کارخانههای وطنی که در گذشته با حداکثر تولید به کار مشغول بودند و کمبودی ازاینحیث نداشتهاند، بپردازد؟ نیکو خواهد بود که دولت در هشتماهی که از عمر هشتساله خدمتگزاری او مانده، با فراخوانی تعدادی از علمای اقتصادی و ایجاد اتاق فکر، با همه توان و با یک برنامهریزی منسجم، برای راهاندازی همه کارخانههای داخلی که با مشکل مالی مواجه هستند، به هر تدبیر ممکن، آنان را یاری دهد تا مجدداً به چرخه کامل کشور برگردند که دراینصورت تعداد زیادی از بیکاران هم به جمع کارکنان میپیوندند و نظام اقتصادی ما فعالتر شده و با وجود ادامه تحریمها، کار در کشورمان به روال عادی همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.