کد خبر:
139577
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۹ آذر -
08:15
بررسی مقایسهای مجموعه «گامبی وزیر» و فیلم سینمایی «سربازان پیادهنظام»
شکارچیان شطرنج!
سپهر گلمکانی/بیشک جذابترین و هیجانانگیزترین پرتره در یک اثر نمایشی و ادبی میتواند پرتره تقابل شخصیتِ خیالی «الیزابت هرمن» و «بابی فیشر» (اسطوره دنیای شطرنج) باشد؛ پرترهای نفسگیر که آرزوی هر بیننده و علاقهمند به مکعبهای جادوییست. جای تقدیر دارد که «اسکات فرانک» و «آلن اسکات» با اقتباسی منسجم و بیاغراق از رمان «گامبی وزیر» نوشته «والتر تویس»، توانست 60میلیون کاربر ناآشنا با دنیای شطرنج را به شبکه اینترنتی نتفلیکس رهنمود کند. البته مبحث زمان، نقش اصلی در موفقیت و محبوبیت اینمجموعه کوتاه دارد؛ زیرا پیش از «گامبی وزیر»، فیلمی پرالتهاب با نام «سربازان پیادهنظام» در سال 2015 بهنمایش درآمد که دستکمی از مجموعه مذکور ندارد؛ فیلمی که ازنظر بافت، محتوا و سیر قهرمانپردازی همانند «گامبی وزیر» حرکت میکند؛ ولی مسئله زمان منجر شد که ساخته «ادوارد زوئیک» آنچنان مورداستقبال همگان قرار نگیرد. دراینمتن، به بررسی مقایسهای مجموعه «گامبی وزیر» و فیلم سینمایی «سربازان پیادهنظام» میپردازیم. نکات مشترک و ضدمشترکی در هر دو اثر نهفته که بهتر است بیان شود. البته پیش از بررسی موشکافانه اعلام میکنیم که هر دو اثر نمایشی، آثار جذاب و دوستداشتنی هستند و به علاقهمندان به دنیای شطرنج پیشنهاد میکنیم که دو اثر مذکور را تماشا کنند.
مجموعه «گامبی وزیر» و فیلم سینمایی «سربازان پیادهنظام» با نمایش یک سکانس فلشفوروارد از گرفتاری قهرمان در موقعیتی غیرمتعارف آغاز میشوند. الیزابت، پس از تجربه یکشب عجیب و غرق در نوشیدنیهای الکلی، با چهرهای مضطرب و نادرست مقابل بورگوف برای کسب پیروزی مینشیند و بابی فیشر نیز بهعلت فشارهای عصبی، به خردکردن تلفن و ابزارهای ارتباطی در اتاقش میپردازد؛ ولی نقطه شروع سفر پرالتهاب هر دو قهرمان (الیزابت و بابی) از دوران کودکی آنهاست. فرانک و اسکات، شخصیت الیزابت را بهعنوان کودکی به مخاطب معرفی میکنند که شاهد یک حادثه تلخ بوده است و سپس ازسوی گروهی خاص به یتیمخانهای فرستاده میشود. او کودکی آرام و سربهزیر است و محیط اطرافش را بهخوبی تحلیل میکند. فرانک و اسکات با وفاداری قابلتأمل از رمانِ تویس، از همان ابتدا الیزابت را بهعنوان کودکی منحصربهفرد به مخاطب معرفی میکنند. در فیلم «سربازان پیادهنظام» نیز اولین ایستگاه آشنایی مخاطب با بابی فیشر افسانهای، مقطع کودکی اوست. الیزابت پنجساله ازطریق آشنایی با آقای شایبل (با بازی بیل کمپ) فراش یتیمخانه، شطرنج را میآموزد؛ اما کودکی بابی فیشر در فیلم «سربازان پیادهنظام» بهگونهای بهتصویر کشیده میشود که وی با تکاپو و استعداد ذاتیاش شطرنج را آموخته است (بااستنادبه دیالوگ مادر بابی به مربی شطرنج درراستای تمجید و تعریف از او). هردوی شخصیتها گوشهگیر و تنها بهنمایش گذاشته میشوند که برای رفع تنهاییشان به شطرنج پناه میبرند.
تعاریف و مختصات پیرامون بازی شطرنج در مجموعه «گامبی وزیر» با جزئیات بیشتری بهتصویر کشیده میشوند. اسکات و فرانک با نماهایی فانتزیگونه، ذهن درگیرکننده الیزابت با صفحه شطرنج را به مخاطب نشان داده و سپس، توسط شخصیت شایبل، بازی شطرنج را به الیزابت آموزش میدهند. نماهایی نزدیک و متمرکز بر صفحه شطرنج که باعث میشود مخاطب حرکات سنجیده و تمرینشده الیزابت و حریفهایش را تماشا کند. نماهایی که بهتدریج هیجان این میز جادویی را بیشتر میکند. اسکات و فرانک برای حقیقی جلوهدادن بازی شطرنج، به نام اساطیر و نوع روش بازیهای آنها ارجاع میدهند؛ درطول قصه، شخصیتها بارها از جزئیات حیرتانگیزی از سبک دفاعی سیسیلی (یکی از معروفترین گشایشهای شطرنج) و حتی از سبک گامبی وزیر برای شکستِ حریفهایشان صحبت میکنند. در سمت دیگر، فیلم «سربازان پیادهنظام» وقت خود را صرف توضیح روشن و واضح پیرامون مختصات بازی شطرنج نمیکند. زوئیک تنها در چند سکانس (بهجز نبرد نهایی با اسپاسکی)، تفکرات تاکتیکی بابی فیشر را پیرامون شطرنج بهنمایش میگذارد و بیشتر ترجیح میدهد با تلفیق فیلمهای آرشیوی از آن مقطع زمانی، موفقیت بابی فیشر را بهتصویر بکشاند.
گرچه هر دو اثر، قصه قهرمانمحوری را روایت میکنند؛ ولی وجهتمایز اصلی «سربازان پیادهنظام» با «گامبی وزیر»، وجود لایههای سیاسی-جاسوسی در فیلمنامه «استیون نایت» است. «سربازان پیادهنظام» دربرگیرنده تصویری سیاسی-رقابتی بین آمریکا و شورویست و بابی فیشر بهعنوان یک مهره سیاسی در مقابل اتحاد جماهیر شوروی در بحبوحه جنگ سرد قرار میگیرد. درواقع، «سربازان پیادهنظام» قصهاش را با سیاست گره میزند. غلظت سیاست در «گامبی وزیر» بهاندازه «سربازان پیادهنظام» نیست. گرچه اسکات و فرانک تاحدودی به استفاده ابزاری عدهای فرصتطلب از الیزابت درجهت پیشبردن اهداف سیاسی بلندبالایشان اشاره میکنند؛ ولی تا عمق مسئله پیش نمیروند و به همان دیدگاه انگیزشی، الیزابت را راهی مسابقات بزرگ شطرنج در مسکو میکنند.
بابی فیشر و شخصیت خیالی الیزابت، هردو کاریزماتیک هستند. روابط اجتماعی و عاطفی در الیزابت بروز پیدا نمیکند و به دنیای اطراف خود بیتفاوت است. بابی فیشرِ ادوارد زوئیک گاهگاهی از این مشکل رنج میبرد. او بیشتر عصبانی میشود و واکنشهای غیرمنطقی نشان میدهد، کنترلش را از دست میدهد؛ و البته هردو تشنه پیروزی هستند. موردی که در هر دو قهرمان آثار مذکور بهطور واضح دیده میشود، درگیری با یک معضل روانیست. استیون نایت تمام تلاش خود را میکند که رویکرد جنونآمیز و شکاک بابی فیشر را در فیلم «سربازان پیادهنظام» بهنمایش بگذارد. او مدام گمان میکند که توسط نیروهای دولتی آمریکا و شوروی تحتنظر است و تلاش دارند او را نابود کنند. معضل پارانویید بابی فیشر، رکن ارشد شخصیتپردازی او در فیلم است. ازسویدیگر، الیزابت به داروی آرامبخش اعتیاد دارد و اعتیاد وی با رویآوردن به مشروبات الکلی، تشدید میشود. در هر دو اثر، قهرمان در مقطعی، از عرش به فرش میرسد. در فیلم «سربازان پیادهنظام» این اتفاق در اواسط پرده سوم رخ میدهد؛ جاییکه بابی احساس امنیت نمیکند و به مرحلهای وخیم از توهم میرسد که گمان میکند همیارانش (مربی و وکیلش) نیز جاسوس هستند. الیزابت در «گامبی وزیر» نیز پس از ازدستدادن مادرخواندهاش و شکست از بورگوفِ روسی در مسابقات پاریس، موفقیت نسبی خود را از دست میدهد، دوستانش از وی حمایت نمیکنند و برای تسکین دردهایش، به نوشیدنیهای الکلی روی میآورد. نکته مشترکی در «سربازان پیادهنظام» و مجموعه «گامبی وزیر» وجود دارد که بهنوعی از زبان شخصیت مکملها بیان میشود. هردوی آنها در موقعیتی، سرگذشت یک اسطوره شطرنج را تعریف میکنند که در جوانی بهعلت رنجبردن از یک بیماری یا مصرف بیرویه از مواد مخدر جانشان را از دست میدهند. البته در «گامبی وزیر» مسئله مرگ در دوران جوانی، غیرمستقیم بیان میشود. پیرامون بابی فیشر باید گفت که او واقعاً در کنترل بیماری پارانویید ناموفق بود و باعث شد با اختلالات ذهنی زیادی مواجه شود.
یکی از نکات حسن هر دو اثر، انتخاب هوشمندانه گروه بازیگریست. هم «آنا تیلور جوی» در «گامبی وزیر» میدرخشد و هم «توبی مگوایر» پسازسالها دوری از سینما، نقشآفرینی بینظیری از خود بهنمایش میگذارد. آنا تیلور جوری، چشمان درشت و چهره مثلثی بهخوبی توانسته تا خودش را با کاراکتر «بت» به «ایزلا جانستون» که بازیگر نقش دوران کودکی الیزابت است، نزدیک و آنها را یکپارچه کند. او از گرمای وجود انسانی خود بهره میبرد و بهخوبی درگیر کاراکتر الیزابت میشود. توبی مگوایر هم کاملاً مشخص است که شناخت کاملی از شخصیت بابی فیشر داشته؛ بیشترین حساسیت را برای اجرای دقیق بابی فیشر گذاشته است. شاید در فهرستهای اخیر پیرامون بهترین هنرنماییهای دهه، به اسامی بزرگتری مثل «دنیل دی لوییس» و «فرانسیس مکدورمند» اشاره میشود؛ اما همانطورکه گفتیم؛ زمان باعث شد که نام مگوایر در چنین فهرستهایی دیده نشود.
درمجموع، «گامبی وزیر» یک مجموعه انگیزشیست که بهنوعی پدیده رؤیای آمریکایی را به حقیقت تبدیل میکند. سختیهای فراوان یک کودک که با استعداد و پشتکار، به مقام قهرمانی جهان در شطرنج میرسد؛ اما «سربازان پیادهنظام» بهندرت دست روی انگیزه میگذارد. این فیلم تمام تلاش خود را میکند که تصویری حقیقی از بابی فیشر افسانهای بهنمایش بگذارد و هم ابراز میکند که این فیلم یک عذرخواهی در قالب یک اثر نمایشی به شخصیت و اقتدار بابی فیشر است.