کد خبر:
149709
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۷ دي -
08:18
تهران و هوای آلوده
علیاکبر بهبهانی
خوشبهحال من که دیرزمانی در هوای سالم تهران زیست کردهام. بهوقت دانشجویی، از میدان توحید، کوههای شمالغرب تهران را میدیدم. برعکس از همین میدان توحید، جنوب تهران، خیابان قزوین را میتوانستیم ببینیم؛ حتی در دهه اول انقلاب از برج تهران اتوبان تهران-قم را میدیدیم؛ اما اینروزها، این ماهها و سالها، چه میبینیم؟ تهران را به چه روزی انداختهاند. روزگار پایتخت کشورمان با سکنه بیش از 10میلیونی آن، چگونه تنفس میکنند؟ کافیست اینروزها در اتوبوسهای شرکت واحد یا اتوبوسهای شخصی مسافرکش و حتی درون قطار شهری، 10دقیقه بسر ببرید؛ صدای سرفه مسافرها، انسان را به یاد موزیکهای خشن بتهوون میاندازد. چرا چنین شده؟ چرا سینهها اینهمه خش دارد؟ چرا جوانان نیز دچار سرفه و حساسیت شدهاند؟ بهراستی ما در کدامین قفس، بدون هوا زیست میکنیم؟ چرا پزشکان قلب و ریه وقت ندارند که همه مراجعین را ویزیت کنند؟ چرا حتی به افرادیکه مشکل قلبی پیدا کردهاند، وقت ششماهه میدهند؟ مگر دستگاهی حساستر از قلب آدمی وجود دارد؟ بهراستی چرا باید تهران به قفس خودروهای بیکیفیت وطنی تبدیل شده باشد؟ اگر در گذشتههای دور، یکی،دوروز از سال هوای بد داشتیم و آنرا پدیده وارونگی میخواندیم، اینروزها و سالها باید چندروز هوای سالم تهران را بهخاطر بسپاریم و دیگر هوای سالم نداشته باشیم. این چه سرنوشتیست که برای ساکنین تهران رقم زده شده؟ اگر از مسئولین در مقام پرسش جهت آگاهی و نه از سر شکمسیری سؤال کنیم، در جواب ما میگویند که از تهران بروید؛ یعنی اینقدر در تهران ماشین و موتور نمره شود تا هوا از بین برود و مردم ناچار شوند برای ادامه حیات، ترک تهران کنند. این درمان این درد است؟ اینکه تهران را مملو از خودرو غیراستاندارد داخلی و موتورهای ناقصسوز کنیم، تا مردم علیرغم میل باطنی فرار را بر قرار ترجیح دهند؟ وقتی معاون حملونقل شهرداری تهران، آمار میدهد که 21.5درصد از هوای آلوده تهران یا 21.5درصد آلایندگی هوای تهران بهواسطه انبوه خودرو و موتور بدسوز تهران آنهم بهویژه تردد همیشگی، صدهاهزار پیک موتوری و کارگران حمل مواد و غذاست که معمولاً هرکدام بیش از 10ساعت مشغول تردد بوده و قسمت اعظم موتورها بدسوز و آلودهکننده اصلی هستند، چرا با آنان برخورد نمیشود؟ بهراستی کدامین موتور و موتورسوار را اجبار به معاینه فنی و پزشکی کردهایم؟ آیا یکصدم سختگیریهایی را که برای خودروسوارها داریم، درمورد موتورسواران معمول کردهایم؟ بهیقین پاسخ منفیست. ازسویدیگر، در ایستگاهها یا توقفگاههای اتوبوسهای درونشهری عمومی، فکر کردهاید که بعضی از آنها با توقف نیمساعته، درحالیکه موتورهایشان روشن بوده، تاچهمیزان اکسید سرب و کربن به حلق خلقالله وارد میکنند و هوای تهران را آلوده میسازند؟ چگونه باید با آنان برخورد شود؟ بهنظر میرسد که تردد روزانه کامیونها و کمپرسیهای ساختمانی و حمل زباله، حتی برای شهرداری هم باید ممنوع شود و بالاخره در تهران ازاینپس هیچ خودرویی شمارهگذاری نشود تا درآنصورت لااقل بتوان تنفس کرد، هوای تمیز، پیشکش!