آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
رسانه‌های کاغذی‌ به آخر خط رسیده‌اند؟
کد خبر: 149759 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱ بهمن - 08:27

رسانه‌های کاغذی‌ به آخر خط رسیده‌اند؟

علی‌اکبر بهبهانی

در این دو‌دهه که آن را انفجار اطلاعات نامیده‌اند و سرعت مبادلات درزمینه اطلاع‌رسانی با سرعت نور برابری می‌کند، یک خبر، اطلاع‌رسانی یا دست‌نوشته می‌تواند در کمتر از یک‌ثانیه، پنج قاره عالم را پیموده و دنیا را آگاه کند. اگر به گذشته‌های دورتر بنگریم، مطبوعات یکه‌تاز دنیای خبر و اطلاعات بوده‌اند و به‌لحاظ اهمیتی که روزنامه‌نگار در کشور ما داشت، صدور مجوز نشریه، چندین‌سال به‌درازا می‌کشید و به‌اصطلاح، تأیید صلاحیت و صدور مجوز توسط وزارت ارشاد، سدی بود که باید از هفت‌خوان آن گذر می‌شد؛ درنتیجه دریافت‌کننده در مقام صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول، به‌نام قشر فرهیخته و ارزشمند در جامعه از اعتبار ویژه‌ای برخوردار بود و مطالعه نشریات برای باسوادان، به‌صورت اپیدمی و عادت درآمده بود. مرور ایام و گذشت زمان، ورود رادیو و تلویزیون و سپس شبکه‌های مجازی و اجتماعی به زندگی مردم، تبادل‌افکار و اطلاعات را بسیار سریع‌تر از آنچه توسط مطبوعات صورت می‌گرفت، در دسترس افراد قرار داد و چنین شد که متولدین دهه‌های 20، 30 و 40 دچار یک دوگانگی شده‌اند. نوستالژی گذشته با آن کبکبه‌و‌دبدبه، جای خود را به یأس و حرمان و ترافیک همکاری و تزاید مدیرمسئول با حدود 14‌هزار مجوز داد؛ تاجایی‌که شیفتگان مطبوعات گذشته را به دل‌زدگان این‌روزها بدل کرده است. حمایت‌های درخور توجه توسط دستگاه‌های مسئول، سبب دلگرمی برای مدیران مسئول می‌بود؛ اما این‌روزها، جامعه رسانه‌های کاغذی، بدجوری دچار مخمصه‌ای به‌نام چه کنم شده‌اند. رؤیاهای گذشته همه بسان سرابی از دیدگان محو شده و دیگر جلو کیوسک‌های روزنامه‌فروشی، کسی توقف نمی‌کند و صبح‌های زود، نوجوانان و جوانان حرص‌و‌آز خرید روزنامه‌های ورزشی را ندارند و تا دلمان بخواهد، کیوسک‌ها پر شده از تنقلات، شکلات، سیگار و فندک. به‌راستی، اهالی مطبوعات چه باید بکنند؟ تنها کاری که از دستمان ساخته است، استغاثه به درگاه خدای رحمان است که بگوییم «خدایا مپسند»... و اما باید اندیشید و صبر کرد که شاید لغو تحریم‌ها، کاغذ و ملزومات چاپی را ارزان کرده و مقداری از فشار بر قشر ما کم شود و یک‌بار‌دیگر مردم با رسانه‌های کاغذی آشتی کنند و دگرباره بساط ما رونق بگیرد و نویسندگان و همکاران صدیقی را که از سر نداری، با آن‌ها قطع رابطه کرده‌ایم و به‌ناچار گوشه عزلت گزیده‌اند، مجدداً به‌کار گرفته و ما باز‌هم حرف‌های زیادی با خوانندگان بزنیم تا باور کنیم که دوره رسانه‌های کاغذی به سر نرسیده است؛ یادمان بیاید روزهایی که مطبوعات و رادیو پیش‌قراولان عرصه اطلاع‌رسانی بودند و به‌خاطر بیاوریم زمانی را که وقتی جعبه جادویی تلویزیون آغاز‌به‌کار کرد، بسیاری را عقیده بر آن بود که دوران رادیو تمام شد؛ اما دیدیم و شاهد بودیم که اگرچه از مخاطبان رادیو در ظاهر کم شد، اما در حقیقت رادیو مخاطبان خود را از دست نداد که هیچ، بلکه بر شمار شنوندگان رادیو افزوده هم شد؛ یعنی هنوز هم هرکدام مخاطبان خود را دارند. رادیو مخاطبان خود را در سفرها، در گردش‌ها و مسافرت‌ها و به‌خصوص درطول سفر حفظ کرده و حتی بر شمار آنان افزوده هم شده است. پس جامعه ما هم نباید تسلیم شود و میدان را خالی کند. مطبوعات اگر مطالب و جاذبه‌های خبری خود را افزون کنند، باز‌هم می‌توانند مخاطب داشته باشند و بر مردم و طبقه مطالعه گر اثرگذار شوند؛ کما اینکه در جهان مترقی و جوامع پیشرفته که استفاده از کامپیوتر و رونق اینترنت آنان از ما بسیار بیش‌تر و مدرن‌تر است، هنوز روزنامه‌هایی با تیراژهای چندمیلیونی وجود دارند. در آخر اگر وزارتخانه‌ها، بانک‌ها، نهادها و سازمان‌های دولتی اجازه دهند که مطبوعات، وظیفه نشر اخبار را داشته باشند و از هزینه‌های زیاد برای انتشار مجلات ماهانه، بولتن‌های خبری و تبلیغات ویژه خودداری کنند؛ درواقع اگر دراین‌حوزه که جزو وظایف مطبوعات است، ورود نکنند، رسانه‌های کاغذی همچنان زنده بوده و حضور پررنگی خواهند داشت.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه