کد خبر:
149785
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۹ سه شنبه ۷ بهمن -
08:11
تورم 30 یا 40درصدی؟
علیاکبر بهبهانی
امروزه میزان تورم، بهعنوان شاخصی از پیشرفت یا پسرفت اقتصاد کشورها، مورد وثوق و اعتماد مردم است. در دودههاخیر، برد این شاخص، تقریباً جهانی و همهگیر شده است؛ نرخ پائین آن مؤید پیشرفت و سرآمدی اقتصاد است و افزایش آن، دلیلیست بر رکود و سستی اقتصاد کشورها و بدینروی وقتی کشور پیشرفتهای مثل یونان، درگیر نرخ بالای تورم میشود و تا آستانه فروریختگی یا ورشکستگی پیش میرود؛ تاجاییکه فروشگاههای غذایی آن تهی از اقلام غذایی میشود، جامعه جهانی به فکر ترمیم میافتد و کشورهای قویبنیه مالی،صنعتی به کمک یونان میآیند و صندوق جهانی با تخصیص وام، این کشور را مجدداً سرپا نگه میدارد تا بتواند همچنان بهعنوان یک کشور اروپایی، گردشگاه بسیاری از مردم جهان شود؛ یا کشور نفتخیز ونزوئلا با آن همه درآمد سرشار، متأثر از تحریمهای آمریکا و حصر آن کشور توسط دنیای سرمایهداری، دارای تورم سهرقمی میشود و مردم برای خرید یک قرص نان در مضیقه قرار میگیرند و کشور ما به یاری آن کشور همت میکند و مجدداً فروشگاههای آن مملو از کالاهای کشور ما میشود و یک دغدغه و نگرانی مهم را از مردمان کشورش حذف میکند. باید گفت ابرقدرتان جهانی، هرروز برای هر کشوری نقشهای میریزند و طرحی درمیاندازند تا جهان را مطیع و وابسته خود کنند؛ درمورد کشور ما نیز چنین بوده است. تحریمهای همهجانبه باعث شده که تورم به حدود 40درصد برسد و در پارهای از نقاط و پارهای از کالاها، حتی فراتر از 40درصد شود و خوشبختانه کشور بزرگ ما بهخوبی توانسته است در برابر اینهمه توطئه آمریکا و اروپا، تحریم را پشتِسر گذاشته و زیر بار زورگویی آنان قدمی به عقب نکشد. در سالهای اول و دوم دولت روحانی که وسعت تحریمها تااینحد گسترده نشده بود، دولت توانست تورم را حتی به نزدیک یکرقمی برساند که درمقایسهبا دولت قبلی که تورم 36درصدی حاکم بر ایران بود، موفقیتی قابلتوجه و درخورتقدیر برای دولت روحانی بهشمار میآمد؛ اما در ماههای اخیر و درحالیکه چندماهی بیشتر به پایان عمر این دولت باقی نمانده است، تورم بالا، مردم را در تنگنای شدید قرار داده است؛ تاجاییکه قدرت خرید مردم بسیار تنزل کرده و نرخ اجناس و کالاهای غذایی بهحدی گران شده که مردم، فشار و سختی را با گوشت و پوست خود حس میکنند؛ درنتیجه سفرههای مردم هرروز که میگذرد، کوچکتر میشود. دراینمیان، دولت تدابیر زیادی را اندیشید که موردتائید مجلس قرار نگرفت؛ ازجمله سیستم کوپنی را برای کالاهای اصلی پیشنهاد کرد که با مخالفت شدید مجلس به تصویب نرسید و درنتیجه سفره خانوار بسیار کوچک شده و هزینه درمان و بهداشت، بهحدی افزایش یافته که از توان اکثریت مردم خارج شده است. بسیاری از مواد غذایی مانند پروتئینها، ویتامینها از سفره خانوار حذف شده و نانآوران خانواده ناچار شدهاند که بسیار بیشتر از هشتساعت کار سخت و طاقتفرسا کنند تا بتوانند دخلوخرج را در حد پائین، متوازن و متعادل کنند. شاید دراینچندماه باقیمانده تا دولت بعدی، تنها راهی که میتواند مردم را در حد متوسط نگهدارد، اختصاص مجدد یارانه، به نان و چند قلم ماده غذایی ضروریست تا مردم بتوانند گذران زندگی کنند. معیشت، مسکن و هزینههای بهداشتی بهحدی گران شده است که از توان حتی افراد متوسط جامعه بهویژه حقوقبگیران و کارگرانی که زیر سهمیلیونتومان دریافتی آنان است، خارج شده و اگر بپذیریم که بیش از 70درصد مردم، درآمدی حولوحوش سهمیلیونتومان دارند و زیر خط فقر قرار دارند، باید پرسید که بهراستی چگونه زندگی میکنند؟ و این سؤالیست که پاسخ آن کاملاً واضح و مبرهن است؛ خرج، بسیار بیشتر از دخل است؛ پس باید کار بیشتری کرده و حتی دوکارگی و سهکارگی پیشه کرد تا دخلوخرج زندگی، متوازن شود.