آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
کاهش یک‌میلیون دانشجو در پنج‌سال
کد خبر: 149869 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۷ بهمن - 07:15

کاهش یک‌میلیون دانشجو در پنج‌سال

علی‌اکبر بهبهانی

دانشگاه و دانشجو در تمام کشورهای جهان جایگاه ویژه و معتبری دارند که توجه به آن و سرمایه‌گذاری بیشتر در‌این‌جایگاه به‌یقین اعتلای بیشتر مردم و کشور را باعث می‌‌شود و براساس چنین باوری، کشورهای بزرگ و ابرقدرت، با سرمایه‌گذاری بیشتر در‌این‌زمینه، ارزش و اعتبار علمی بیشتری یافته‌اند. پیش‌از‌انقلاب، دانشگاه و قبول‌شدن در کنکور، از آرزوهای سخت و دست‌نیافتنی اکثر خانواده‌ها به‌شمار می‌آمد و درنتیجه وقتی فردی در دانشگاه پذیرفته می‌شد تا‌اندازه‌ای موجب فخر و شادمانی خانواده را فراهم می‌کرد. افراد متمول و سران کشور و مسئولین عالی‌رتبه که بضاعت مالی داشتند، فرزندان خود را برای نیل به تحصیلات عالیه، به اروپا و آمریکا می‌فرستادند؛ اما اکثریت جامعه که سرمایه کافی نداشتند، فرزندانشان با همه استعداد و توانایی، در‌مواجهه‌با سدی به‌نام کنکور، موفق به راه‌یابی به دانشگاه نمی‌شدند. خوشبختانه و پس از پیروزی انقلاب، به‌یک‌باره نه؛ ولی در یک دوره 10‌ساله، ورود به دانشگاه و اخذ مدارک تحصیلات عالیه برای خانواده‌ها امکان‌پذیر شد. در سال 1364 و با شروع‌به‌کار دانشگاه آزاد اسلامی که حتی با دوبرابر ظرفیت دانشگاه‌های دولتی، دانشجو می‌پذیرفت، کم‌کم سد کنکور برداشته شد؛ تا‌جایی‌که درکنار دانشگاه آزاد اسلامی، مؤسسات عالی غیرانتفاعی، دانشگاه‌های جامع علمی، کاربردی و ایجاد دانشگاه‌های مستقل و وابسته به پاره‌ای از نهادها، از عظمت گذشته‌ کنکور کاملاً کاسته و ورود به دانشگاه بسیار ساده‌تر از گذشته شد؛ به‌نحوی‌که از اواسط دهه 90 حتی بسیاری از صندلی‌های دانشگاه‌ها خالی از دانشجو شد؛ تاآنجا‌که براساس اعلام وزیر علوم، در سال 94 در کشور ما 4.5میلیون دانشجو مشغول به تحصیل بودند. ولی متأسفانه اینک در سال 99 تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل در کشور با یک افت یک‌میلیون‌نفری به 3.5میلیون‌نفر تقلیل پیدا کرده است. حتی نمودار تحصیلی از‌نظر جنسی نیز کاملاً تغییر پیدا کرده؛ تا‌جایی‌که در سال تحصیلی جاری، 52‌درصد پذیرفته‌شدگان در دانشگاه را خانم‌ها تشکیل می‌دهند که این نمودار و این تعداد، حکایت از عدم اشتیاق آقایان برای طی تحصیلات دانشگاهی دارد که در درازمدت می‌تواند اثر سوء داشته باشد. اگر بپذیریم که تحریم‌ها موجب ضعیف‌شدن اقتصاد کشور و به‌تبع‌آن اوضاع نامساعد مالی خانواده‌ها و بیکاری جوانان تحصیل‌کرده شده است، عدم اقبال مردان به تحصیلات عالیه که با موج مهاجرت آنان همراه بوده است، باعث عدم رغبت جوانان به تحصیلات دانشگاهی شده است و درنتیجه افت یک‌میلیونی تعداد دانشجو در کشور طی پنج‌سال، شاید عادی به‌نظر برسد. در‌همین‌راستا؛ بسیاری از دانشگاه‌های جامع علمی، کاربردی و واحدهای دانشگاه‌های آزاد اسلامی، ناچار به تعطیلی و عدم پذیرش شده‌اند. به‌نظر می‌رسد اگر اوضاع بد مالی بیش از 60‌درصد مردم کشورمان بهبود یابد، چه‌بسا مجدداً دانشگاه‌ها رونق دوباره را بازیابند؛ البته نباید از نظر دور داشت که عدم بضاعت مالی نسل جوان مانع و رادع اصلی تشکیل خانواده شده است و سختی معیشت، اشتیاق آنان را برای ازدواج از بین برده است؛ درنتیجه آمار موالید نیز از رشد لازم برخوردار نیست. باید آرزو کنیم که زمامدار فعلی کاخ سفید با اتخاذ یک روش اصولی و منطقی، زورگویی رئیس‌جمهوری پیشین را نفی کرده و هر‌چه‌سریع‌تر با لغو کامل تحریم‌ها، فصل جدیدی را آغاز کرده و پول‌های بلوکه‌شده ملت ایران را هر‌چه‌زودتر رفع توقیف کرده و گام مثبتی را برای زدودن اختلافات موجود بردارد که به‌یقین به نفع صلح جهانی، ثبات و امنیت منطقه آشوب‌زده خلیج همیشگی فارس می‌شود. ان‌شاءالله.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه