کد خبر:
150060
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۱۷ فروردين -
08:11
ضرورت توجه به امنیت اجتماعی در ایران
یکی از موضوعات مهم که با شیوع کرونا گسترش فراگیری یافته است، پدیدآمدن اشکال گوناگون سرقت، آدمربایی، قتل، خشونتهای خیابانی، چاقوکشی، ایجاد باندهای مافیایی و ... است که از گوشه و کنار گسترش آن، شنیده میشود. وقتی به اینموضوع توجه میکنیم، بهایننتیجه میرسیم که گسترش خشونت و رفتارهای نابهنجار ناشی از پدیدآمدن یک وضعیت خاص در حوزه حفظ هنجارهای اجتماعی، شکلگیری عدمامنیت را تولید کرده و گسترش میبخشد.
اگر امنیت را در سطوح مختلف موردتوجه قرار دهیم، یکی از پایههای اساسی حفظ ثبات در یک جامعه امنیت اجتماعی خواهد بود. امنیتی که در سایه توجه به روندهای حاکم بر یک جامعه قابلتوجه و پیگیریست. وقتیکه نرخ جرائم در یک جامعهای بالا میرود و رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز گسترش مییابد، امنیت در بعد ذهنی با تهدید مواجه شده و درپیآن حضور افراد در جامعه نیز با شک و اماواگر مواجه میشود. بهعبارتدیگر عدمامنیت اجتماعی بهمعنای ایجاد فضاییست که در آن فرد حضورش را در جامعه هولناک و با هزینههای سنگین مواجه میبیند. در اینجا برخیاوقات گفته میشود که اگر پلیس بتواند در صحنههای نابهنجار حضوری جدی و پررنگ داشته باشد ما شاهد کنترل جرائم خواهیم بود؛ اما واقعیت ایناستکه هرچند پلیس و نیروهای انتظامی میتوانند دراینوضعیت نقش مهمی ایفاء کنند اما در امنیت اجتماعی عوامل عمیق و ریشهای وجود دارد که بیتوجهی به آنها میتواند آرامش را از یک جامعه سلب نماید. ازطرفدیگر باید درنظر داشت که ریشههای امنیت اجتماعی در امنیت روانی، فردیت و مجموعه احساس ثبات نسبت به زندگی خود در حال و آینده بستگی مستقیمی دارد. ازطرفدیگر امنیت اجتماعی پایه و اساس امنیت اقتصادی شهروندان یک جامعه است. وقتی افراد یک جامعه در دورانی که مشغولبهفعالیت و کار هستند مالیات پرداخت میکنند، آنها این تضمین را در آینده میخواهند که اگر روزی بازنشسته یا ازکارافتاده شدند، بتوانند از خدمات جامعه استفاده کنند. درواقع شاید بخشی از امنیت اجتماعی را در خدمات تأمین اجتماعی دانست که سازمانهای مسئول دراینزمینه باید آنرا مدنظر قرار دهند. درواقع ازاینمنظر امنیت یک مسئلهای مربوط به فردای زندگی هر فرد خواهد بود. اگر بخواهیم امنیت اجتماعی را بهعنوان یک پایه مهم در یک جامعه درنظر بگیریم، باید به امنیت اقتصادی، شغلی، سیاسی و قانونی و قضایی توجه ویژهای کنیم چراکه بقای نظام شهروندی در سایه توجه به همه بخشهای زندگی یک انسان مرتبط است. نکته دیگر اینکه در بحث امنیت اجتماعی آگاهی مردم نقش بسیار پررنگی دارد. در جامعهای که مردم با باورهای خرافی زندگی میکنند، شیوه و سبک زندگی آنها در درون خویش، امنیت را با تهدید مواجه میسازد. درواقع هرچه کیفیت زندگی فردی و جمعی یک جامعه بالا رود و مردم با دوراندیشی و هوشمندی زندگی کنند، گرفتارشدن در چرخههای معیوب کمتر بهوقوع خواهد پیوست. مسئله مهم در امنیت رهایی از اضطراب و تشویشهای درونیست. وقتی فردی دچار فقر میشود این امکان وجود دارد که او به رفتارهای نابهنجار روی آورد. در فیلم دزد دوچرخه فیلم نئورآلیستی ساخته ویتوریو دسیکا فیلمساز ایتالیایی، نشان میدهد که چگونه کارگر بیکاری بهنام «آنتونیو» که بهعنوان اعلامیه چسبان انتخاب شده بهسختی دوچرخه قدیمیاش را که درگروی بانک است، آزاد میکند و سرکار میرود؛ اما در روز اول دوچرخه او را میدزدند و او مجبور میشود که دوچرخه فرد دیگری را بدزد. این داستان بهخوبی نشان میدهد که هر فرد چگونه در چرخه معیوب سرقت و دزدی قرار میگیرد و یا داستایوفسکی در داستان معروف جنایات و مکافات نیز بهخوبی نشان میدهد که چگونه یک جوان دانشجو به قتل گرایش پیدا میکند. همه اینها نشان میدهد که امنیت اجتماعی در سایه امید به زندگی، اطمینان به آینده، عدم تهدیدشدن ازسوی گروههای اجتماعی، برابری و انصاف امکانپذیر خواهد بود. براینمبنا وقتی در جامعهای شرایط بحرانی حاکم میشود، ممکن است عده زیادی به رفتارهایی روی آورند که نقض حقوق شهروندیست. برخی هم ممکن است وقتی نمیتوانند زندگی خود را سامان بخشند به خرافات و سنگفکریها دل خوش کنند. نکته مهم دیگر اینکه وقتی امنیت اجتماعی با تهدید مواجه میشود، ممکن است بهمرور زمینههای درآمدزایی آن جامعه نیز با کاهش مواجه شود. مثلاً وقتیکه در کشوری امنیت وجود ندارد و اینموضوع توسط رسانهها تبلیغ میشود، گردشگران کمتر آن شهر یا کشور را برای سفر انتخاب میکنند؛ بنابراین مؤلفههای شکلدهنده امنیت عمومی میتواند بر توسعه پایدار و فرایند گردشگری تأثیر مستقیمی بگذارد. درحالحاضر در کشورهایی که جنگهای داخلی و آشوب و درگیری وجود دارد، امنیت اجتماعی افت کرده و میزان مسافرت به آن کشورها با تقلیل مواجه میشود. امنیت اجتماعی موضوعی بسیارپیچیده است که از حفظ حریم فقر و بهرسمیتشناختن ارزشهای او آغاز و تا سطح کلی یک جامعه را دربرمیگیرد. تهدید میتواند در قالبهایی مثل زبان، نژاد، طبقه اجتماعی، پرستیژ اجتماعی، دسترسی به منابع اجتماعی، اعتقادات و ... را شامل شود. درحالحاضر تحقیقات نشان میدهد که در ایران 28 موضوع که امنیت را با تهدید مواجه میسازد به شرح زیر است:
1. بیکاری 2. اعتیاد 3. فقر 4. رباخوری 5. رشوهخواری 6. تکدیگری 7. خانوادههای نابسامان 8. طلاق 9. فرار از منزل 10. دختران فراری 11. کودکان خیابانی 12. کودکان یتیم 13. کودکآزاری 14. مشکلات جوانان 15. ناهنجاری آموزشی 16. فرار مغزها 17. ترک تحصیل 18. آوارگی 19. مهاجرت 20. حاشیهنشینی 21. روسپیگری 22. همسرآزاری 23. بیوگی 24. سرقت 28. جنایت 26. خودکشی 27. اوباشگری و 28. زندانیان.
ایندرحالیستکه دراینلیست موارد مهم و ریشهای دیگری وجود دارد که دیده نمیشود. مثلاً در اینجا به مسئله وجود تبعیض بهعنوان یک مسئله ریشهای توجه لازم نشده است و یا مسائل زنان که جزو مهمترین مسائل قرن بیستویکم بهحساب میآید در قالبی مستقل مدنظر قرار نگرفته اما درهرحال باید درنظر داشت که گسترش هریک از اینموارد ذکرشده میتواند، پایههای هویتی یک جامعه را با تهدید مواجه سازد. درحالحاضر شبکههای اجتماعی نیز مسئله امنیت اجتماعی را با معضلاتی مواجه ساخته است. درواقع ارتباطات مجازی و گستره شبکههای تعاملی مردم در فضاهای اینترنتی باعث شده تا تهدیدهای دیگری نیز در جامعه پدید آید. بهنظر میرسد که ضمنآنکه شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی و تعامل و ارتباط انسانها مؤثر است میتواند حقوق شهروندان را با تهدید مواجه سازد؛ اما اگر بخواهیم خارج از مواردیکه باعث تهدید امنیت اجتماعی در ایران میشود موضوع را در بعدی جهانی درنظر بگیریم و نسبت آنرا با جامعه خود ببینیم باید به نابرابریها و عدم فرصتهای برابر توجه ویژهای شود. مثلاً وقتیکه آموزش برای همگان به یکسان وجود ندارد دراینحیطه سیکل معیوبی شکل میگیرد یا وقتیکه همگان به محصولات غذایی دسترسی ندارند، امنیت غذایی با تهدید جدی مواجه میشود. ضمناینکه باید دراینزمینه به تغییرات اقلیمی آبوهوایی نیز توجه ویژهای شود. طبیعت توسط انسان با تخریب و فرسایش مواجه است که همینمسئله باعث اثرگذاری بر حوزهها و لایههای امنیت اجتماعی میشود. ضمناینکه عدم وجود شفافیت در نظامهای اداری و دولتی، درگیریهای قومی-قبیلهای، عدم وجود صلح و بسترهای تقویتکننده آن بخش دیگری از عواملیست که کار حفظ زندگی را با دشواری مواجه ساخته است. درحالحاضر نگرانی مهم جامعه ایران مسئله کمآبیست که میتواند به تهدید امنیت اجتماعی و خشونت اقوام علیه یکدیگر منجر شود. نکته دیگر عدم امکان وجود شغل مناسب برای گذران زندگی که باعث کاهش دوام و توان مواجهه با مشکلات شده است. در اینجا و دراینشرایط دشوار، مدیریتی همهجانبه و تأثیرگذار لازم است تا بتواند راهی بهسوی کارآمدی و آیندهای مطمئن بیابد. اگر بخواهیم اینوضعیت با تغییر مواجه سازیم باید به رشد و توانمندیهای فردی توجه کنیم ضمناینکه اخلاق عمومی دراینزمینه حائزاهمیت است. ازطرفدیگر بالابردن دسترسی همه اقشار جامعه به منابع اجتماعی میتواند حمایت را در سطح جامعه بهصورت عادلانهتری توزیع نماید. ازطرفدیگر باید تلاش شود تا نهادهای اثرگذار مثل خانواده و آموزشوپرورش با روشهای متفاوت و نوآور راههایی برای رشد جوانان بیابند؛ اما اگر کجروی در خانواده یا مدرسه گسترش یابد نمیتوان انتظار بهبود شرایط را داشت. ضمناینکه باید دراینزمینه دولت نیز نقش پررنگی ایفاء کند. یک دولت پاسخگو و شفاف که با فسادهای اداری و مالی مبارزه میکند و سرمایه اجتماعی و فرهنگی را در جامعه ارتقاء میبخشد دراینزمینه میتواند نقش فراگیری ایفاء کند؛ اما از اینهمه اینها مهمتر توجه به هویت فرهنگی انسان ایرانیست. در هویت فرهنگی باید در میزان تعلق هر ایرانی به جامعه خویش و احساس ارزش و اعتبار او برای جامعه توجه ویژهای شود. درواقع فرهنگ معنایی عمیق زندگی، احساس وطنپرستی، دوستداشتن خود و دیگران، خودشکوفایی، همبستگی فرد با جامعه، توجه و احترام دولت به شهروندان بخشی از نکاتیست که دراینزمینه تأثیرگذار خواهد بود. درغیراینصورت نرخ تهدیدات روزبهروز بالا میرود و شرایط برای تحقق یک زندگی سالم با دشواری مواجه میشود. لذا لازم است کیفیت زندگی شهروندان با اولویتبخشی به شادی، مهرورزی، صلح، انسجام اجتماعی تغییر کرده و راه برای کارآمدی و بهینهسازی فراهم شود. دراینمسیر برای تحقق این خواستهها و اهداف باید شبکههای تنفسی جامعه را مدنظر قرار دهیم و با امکان ارتباطبرقرارکردن بین فرد و جامعه، راه رسیدن به موفقیت را برای همه شهروندان فراهم کنیم. ایجاد پایداری در امنیت موضوع بسیارمهمیست که همکاری و هماهنگی بین همه بخشهای یک جامعه را میطلبد. پس باید دراینزمینه با راهبردهای مناسب در تحقق و شکوفایی آن تلاش کنیم.
مهرداد ناظری/ جامعهشناس و استاد دانشگاه