آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
خشونت و فروپاشی اخلاقی جامعه
کد خبر: 160284 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ شنبه ۱ خرداد - 07:24

سخن مدیرمسئول

خشونت و فروپاشی اخلاقی جامعه

علی‌اکبر بهبهانی

در هفته‌ای که گذشت، در کشور ما واقعه ناخوشایندی روی داد که در نوع خود بی‌نظیر و غیرقابل‌باور می‌نمود و می‌توان آن‌‌ها را فروپاشی اخلاقی جامعه نام نهاد. قساوتی را شاهد بودیم که باید آن‌را برای کشور ما تراژدی غم‌انگیزی دانست که باعث شد توجه همگان به آن معطوف شود؛ و اینک صدها سؤال در ذهن مردم با افکار متضاد و طرز تلقی متفاوت برجای‌مانده است. عمق این تراژدی زمانی بیشتر می‌شود که برخلاف روالی که گهگاه از‌طریق رسانه‌ها در دید افکار عمومی قرار می‌گرفته است و بر طبق آن معمولاً فرزندی حاضر شده که متأثر از مشکلات روحی، روانی یا مصرف مواد افیونی، اولیای خود را بکشد و از مرگ آنان بهره مالی بگیرد و چند صباحی بیشتر به عمر کثیف اعتیاد ادامه دهد؛ این‌بار پرده از قتلی برداشته شد که پدر و مادری حاضر می‌شوند فرزند خود را به وضع فجیع و دردآوری مسموم کرده، سپس جسم مدهوش او را با شدیدترین نوع ممکن مثله کرده، در کیسه و چمدان قرار دهند و آن‌را به دور بیندازند. این عمل در باور مردم مهربان و عاطفی و احساساتی ایران نمی‌گنجد؛ چرا‌که همیشه گفته‌اند؛ فرزندان پاره‌ای از جسم پدر و مادر هستند و هزاران داستان ساخته‌اند که مرگ فرزند، می‌تواند نابودی والدین را در‌پی داشته باشد. پس چگونه است که پدر و مادری آن‌قدر از خوی انسانی فاصله می‌گیرند که با‌وجود کهولت سن، فرزند جوان خود را که هنرمند بوده و کارگردان آرامی به‌حساب می‌آمده را با کمال خونسردی با تصمیم قبلی و نه از جنس جنون آنی، کشته و او را دور بیندازند. این موردی بوده است که سؤالات متعددی را در اذهان مردم ایجاد کرده است و متأسفانه پس از چندروز و در بازجویی اولیه از این دو قاتل که نباید به آنان پدر و مادر گفت، مشخص می‌شود که اینان سابقه جنایت قبلی را هم دارند؛ چرا‌که دختر و دامادشان را نیز بدین‌گونه سربریده و مثله کرده و اجساد مثله‌شده آنان را در بیابان رها کرده و تاکنون از افشای آن خودداری کرده بودند. اینک مردم ما بی‌صبرانه در انتظار رسیدگی به پرونده این دو جنایتکار هستند تا هر‌چه‌زودتر برای التیام آلام مردم مهربان ما، آنان به‌دست عدالت به سزای اعمال غیرانسانی خود برسند. خوشبختانه این‌بار قاتلین، خود را به دیوانگی نزده و پزشکی قانونی نیز سخنی از جنون آنی و القابی شبیه به آن بر زبان نیاورده است. متأسفانه و با صدافسوس دوهفته‌پیش نیز جنایتی شبیه به این‌مورد در خوزستان رخ داد که باز‌هم اولیاء، خود تصمیم گرفتند و رأی دادند که سر از تن فرزندشان جدا کنند. خارج از هر باور و برداشتی، جامعه به هیچ پدر و مادر یا اولیایی اجازه نداده است که به‌صرف ولی‌بودن در‌مورد فرزندشان تصمیم به ارتکاب جنایت بگیرند. این دو مورد به‌شدت به روح و روان جامعه آسیب رسانده است و به‌عبارت‌دیگر خشونت، باعث فروپاشی اخلاقی جامعه ما شده است که وظیفه دولت و مسئولین و بزرگان جامعه را سنگین‌تر کرده است تا قبح این‌قبیل مسائل را از‌طریق رسانه ملی و سایر رسانه‌های گروهی و مجازی، بارها و بارها گوشزد کرده، شرایط آموزش لازم را برای ایجاد و ادامه یک همزیستی و انجام تعهدات دو‌جانبه میان اولیاء و فرزندان ایجاد کنند تا ان‌شاءالله کشور سرفراز ما که خوشبختانه ملبس به دین مبین اسلام است و آموزه‌های اولیای دین ما مبنی‌بر مهربانی، ملاطفت، حفظ احترام و تعهد به انجام‌وظیفه همواره راهگشا بوده است را همچنان سرلوحه راه و روش خود قرار دهیم تا دیگربار شاهد وقوع اتفاقاتی از‌این‌دست نباشیم و نگوییم که جامعه به بن‌بست رسیده است.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه