کد خبر:
180289
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۴ خرداد -
05:48
نقد و بررسی «خون شد»؛ ساخته مسعود کیمیایی
باران که میبارد، تو میآیی
در جلسه کمیتههای تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا با حضور رئیسجمهوری؛ حسن روحانی در روز 16 اردیبهشتماه 1400 اعلام شد که محافل هنری ازجمله تماشاخانههای تئاتر، سالنهای سینما و نگارخانههای هنرهای تجسمی از روز شنبه، 18 اردیبهشتماه امکان بازگشایی دارند و با اطلاعرسانی این خبر، آثار بهنمایشدرآمده در بازه اکران نوروزی 1400، شامل فیلمهای سینمایی «خورشید» (مجید مجیدی)، «هفتهای یهبار آدم باش» (شهرام شاهحسینی)، «لاله» (اسدالله نیکنژاد)، «خون شد» (مسعود کیمیایی) و «تکخال» (مجید مافی) مواجه شده با تعطیلی حدود سهماهه رویدادها و محافل هنری پیرو شیوع موج چهارم کرونا، دوباره به چرخه اکران بازگشتند.
«خون شد» بهنویسندگی و کارگردانی مسعود کیمیایی و با بازی سعید آقاخانی، نسرین مقانلو، لیلا زارع، مریم عباسزاده، ماهور احمدی، اکبر معززی، سیامک صفری، سیامک انصاری، هومن برقنورد، شاهپور کلهر، پوریا قاسمی؛ نخستینبار در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و با انصراف مسعود کیمیایی؛ کارگردان آثاری نظیرِ «قیصر» و «گوزنها» از حضور در فیلم فجر و با ابراز تمایل جواد نوروزبیگی تهیهکننده برای ماندن این فیلم در جشنواره، در بخش کارگردانی مورد داوری قرار نگرفت؛ هرچند در بخشهای بهترین نقش مکمل زن و بهترین چهرهپردازی، نام لیلا زارع برای نقش «فاطمه» و محمدرضا قومی میان نامزدها مطرح شد که درقابتبا دیگر نامزدها، از کسب سیمرغ بلورین بازماندند. در «باران که میبارد، تو میآیی» که برگرفته از ترانهای از اهورا ایمان و با صدای احسان خواجهامیریست، به نقد و بررسی فیلم سینمایی «خون شد» تازهترین اثر کارگردان صاحب سبک سینمای ایران؛ مسعود کیمیایی خواهیم پرداخت. «خون شد» با عناصر نامآشنای فیلمهای مسعود کیمیایی آغاز میشود: بازی با سایهها، صدای باران، قدمهای استوار یک مرد لوطی و هدفی که با بازگشت به خانه و با پلانهای چشمان اشکآلود فضلی در نگاه به خانه سرد و تاریک با ماهی گلیهای مُرده در حوض تعریف میشود. سکانس بازگشت به خانه و تعریف هدف برای فضلی با دیالوگهای آقاخان و خانمجون، دچار افتوخیز ریتم و ضرباهنگ میشود و نمیتواند رفتوبرگشتهای پینگپنگی را برای مخاطبان بهدرستی جا بیندازد. ازاینرو، بهعلت مطولبودن سکانس و ناهمسانی ریتم و ضرباهنگ تدوین پلانها با دیالوگها، تماشاگران دچار خستگی شده و بخشی از دیالوگها را از دست میدهند. جداازاینکه تعریف یکباره همه داستان خانه در یک سکانس را میتوان به سرریزکردن بینندگان از اطلاعات داستانی تعبیر کرد که دراکثرمواقع، اتخاذ چنین روندی ازسوی نویسندگان، به موفقیت در خروجی نهایی اثر نمیانجامد. فیلمنوشت «خون شد» نسبت به آثاری که در چندسالگذشته از کیمیایی اکران شدهاند، از فیلمنامه بهتری برخوردار و توانسته چفتوبست روایت و گرههای داستانی را تاحدامکان به درستترین شکل پیش ببرد. ایراداتی که به نوع و سیر روایت فیلمنامه وارد است، دراکثرمواقع، خُرده به فیلمنامهنویس و صاحب اثر؛ کیمیاییست که در چهاردههگذشته، باوجوداینکه زمان فیلمها در آثارش در دوران معاصر میگذرد، همچنان، در بستر روایت، در فضای روایت دهههای 40 و 50 شمسی سیر میکند و فضای معاصر نشاندادهشده در فیلمها را میتوان قدمی برای نزدیکی با مخاطب امروزه سینمای ایران و جهان و دورافتاده از فضای ذهنی و سبک فیلمنامهنویسی و کارگردانی کارگردان «جُرم» برشمرد. از نکات بارز این اثر میتوان به طراحی چهرهپردازی مثالزدنی محمدرضا قومی اشاره کرد که ویژه، در شخصیت «فاطمه» با بازی قابلتقدیر لیلا زارع و نمایش سیر تحول او نمود مییابد و چشم همگان را خیره میسازد. طراحی صحنه و لباس شخصیتساز و فضاساز سعید آهنگرانی کنار موسیقی ستار اورکی؛ همسو با فضای روایت با صداگذاری قابلستایش اسحاق خانزادی و عرفان یزدی، از دیگر ارکانیست که «خون شد» را ازلحاظ بصری و زیباییشناسی به اثری قابلتأمل بدل میسازد. هرچند قاببندیها و تمرکز بیشازحد بر کلوزآپ سوژهها و نماهای بسته علیرضا زریندست کنار افتوخیز ریتم و ضرباهنگ تدوین پلانهای هایده صفییاری و سارا آهنگی بهطورخاص، در دقایق ابتدایی تا میانی اثر، از مهمترین اشکالاتیست که به جنبه بصری اثر قابل الصاق است. «خون شد» در روزگاری که قتل رومینا اشرفی بهدست پدرش در خردادماه 1399 و قتل بابک خرمدین، آرزو خرمدین و همسرش (فرامرز) بهدست پدرومادر با انگیزههای اخلاقی در خردادماه 1400، سرتیتر اخبار روز رسانههای مکتوب و تصویریست، میتواند حامل ایننوع نگاه باشد که اعضای خانواده با هرنوع نگاه به زندگی و شرایط ازسرگذرانده، باید در مأمنی بهنام «خانه» آسایش بگیرند، چراغهای آنجا را روشن نگه بدارند و باهم از پس مشکلات برآیند؛ همانگونه که «فاطمه» از اعتیاد به مواد مخدر و رابطه اسارتگونه با مردی سلطهجو با دست یاری فضلی؛ برادرش به آغوش مادر، خانمجون بازمیگردد؛ زیرا همانقدر که اعضای خانواده در موقعیتهای بهوجودآمده دخیلاند، پدرومادر بهعنوان کسانیکه بستر را برای ایجاد این موقعیتها فراهم میآورند، نیاز به پاسخگوبودن و بازخواستشدن دارند. درنهایت، مطلب را با ارجاع به ابیات آغازین ترانه «باران که میآید، تو میآیی» پایان میدهم تا حاوی نتیجهگیری من از نقد و بررسی فیلم سینمایی «خون شد» مسعود کیمیایی باشد:
فرزاد جمشیددانای