کد خبر:
190356
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۹ خرداد -
08:26
دانشگاه آزاد اسلامی را دریابید
علیاکبر بهبهانی
دانشگاه آزاد اسلامی، از بدو ایجاد، همیشه با اما و اگرهای بسیار دستوپنجه نرم کرده است. آنقدر سد و مانع بر سر راهش قرار دادند که ذکر فقط اسامی آن به یک مثنوی 70من کاغذ نیاز دارد. دانشگاهی که در آغازین روز، با یک نهال ضعیف کاشته شد و افتخار بنیانگذار آن، کمک اولیه امام راحل است، در معرض گردباد، امواج سنگین و طوفانهای هولناک قرار گرفت؛ ولی هرگز این نهال نحیف، سر خم نکرد و آنقدر ادامه داد تا اینکه واقعیت خود را به کل جامعه اثبات کرد. وزارت علومیهای همیشه مخالف، بالاخره سر تسلیم فرو آوردند؛ تااینکه درختی سترگ، با شاخ و برگ بسیار، اگر نه همپای وزارت علوم، با دنیایی از سرمایه دولتی، بلکه با سرمایه ملت، دارای هزاران ملک، با میلیونهامترمربع ساختمان شد؛ و حتی توانست شعباتی در فراسوی مرزها بنیان بگذارد. یکی از افتخارات اصلی این دانشگاه، ایجاد شعباتی حتی درون بخشها و روستاهای بزرگ کشور بود که دانشجو ناچار نشود از خانه و کاشانه خود دور شده و هزینه سرشاری را متحمل شود. شاید اوج این افتخار، شکستن سد کنکور و تحقق آمال و آرزوهای خانوادههایی بود که بهعلت قلت پذیرش دانشجو در دانشگاههای دولتی، راهی به دانشگاه نداشتند؛ اما با وجود تمام ناملایمات، کارکنان و استادان این دانشگاه با پشتسرگذاشتن درد و رنج تبعیض همیشگی دستگاهها، در مواقع استخدام و دریافت حقوق، همچنان پایدار و مستحکم، رنج این نابرابری را به جان میخرند و از علایق آنان به دانشگاه آزاد اسلامی، ذرهای کاسته نمیشود. اینک و در برههای که خط فقر را بسیاری از مردم در حد 10میلیونتومان میدانند، این دانشگاه درمورد کارکنان و استادان خود نهتنها همراهی نمیکند؛ بلکه جفا هم روا میدارد؛ بهنحویکه با وجود اعلام افزایش حقوق در همه سازمانهای کشوری، بهخصوص افزایش سهبرابری حقوق استادان در دانشگاههای دولتی، استادان این دانشگاه در پایه حقوق یکدومی یا حتی یکسومی از استادان دانشگاههای دولتی، همچنان وفادار، ادامه خدمت میدهند. مثلاً دریافتی حقوق یک استادیار با پایه 16 و با مدرک دکتری، 70میلیونریال است که اگر بیمه و بازنشستگی هم از آن کم شود، بسیاری از آنان در حد پنجمیلیونتومان حقوق خالص دریافت میکنند. اینجاست که به عمق تبعیض بین یک استاد در دانشگاه دولتی و دانشگاه آزاد اسلامی، آگاه میشویم که مایه تأسف بسیار است. بهراستی باید به این عزیزان استاد که بسیاری از آنان، جوانی خود را در این دانشگاه سپری کردهاند، چه لقبی داد که بتواند اجر و پاداش خدمت صادقانه آنان را پاسخگو بوده باشد؟ از مسئولین و دستاندرکاران محترم این دانشگاه انتظار میرود خود را بهجای استادان و کارکنان بگذارند و بگویند آیا با پنج، شش و هفتمیلیونتومان، میتوان زندگی کرد؟ حتی به قیمت کوچککردن سفره خانوار؟ بههرروی امیدواریم هیئتامنا، هیئتمدیره، ریاست دانشگاه و تصمیمگیران اصلی این دانشگاه و حتی رؤسای دانشگاهها که برخی از آنان بهیقین با دریافت حق ریاست و اضافهکاری دریافتی ماهانهای چندبرابر یک استادیار دکتری دارند، لحظهای خود را بهجای این زحمتکشان بگذارند و سزاوار ندانند که یک استاد، حقوقی زیر خط فقر دریافت کند؛ درحالیکه خود مسئولین با وجود این تبعیض آشکار بین پرداختیها در دانشگاههای دولتی و آزاد، بیتفاوت فقط نظارهگر باشند.