کد خبر:
210500
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۶ تير -
08:27
سخن مدیرمسئول
شروع مدارس و حرفهایی از نوع باد
علیاکبر بهبهانی
در کشور ما و بهخصوص در مدیریتهای اجرایی از نوع دولتی و خصوصی آن، هرکس و با هر میزان که اراده کند، حرف میزند؛ وعده میدهد و بهگفته قدیمیها، در ذهن خود راجع به فروش محصول میوه زمینی که هنوز نخریده است و در آیندهای حداقل 10ساله، بهبار مینشیند، حرف میزند. اگر به او بگویید از حرف تا عمل و تحقق، فاصلهای بس بعید و طولانیمدت نیاز دارد، پاسخ خواهد داد که 50درصد آن به من ارتباط دارد که راضی هستم! گفتارهایی ازایندست، توسط مسئولین و غیرمسئولین در کشور ما فراوان رواج دارد. امروزه میخواهم از آموزش حضوری، بهویژه در مدارس حرف بزنم؛ چراکه آقای وزیر، وعده آغاز حضوری کلاسهای درس را برای اول مهرماه داده است. حال تصور کنیم که این موج جدید کرونا، نبود واکسن، سیل روزانه مبتلایان به کرونا، نبود امنیت شغلی و معیشتی، بیکاری ناشی از اثرات تحریم، چه دورنمایی را برای دوماه دیگر به ما میدهد تا با اطمینان، وعده غیرعملی آغاز حضوری کلاسهای درسی را بشارت بدهند؛ آنهم توسط بالاترین مسئول آموزشوپرورش کشور؟ ازسویدیگر، از سازمان تجهیز و نوسازی مدارس، نقل میشود که در تهران، 40درصد کلاسهای درسی مدارس از امنیت کافی برخوردار نیست. حالا اگر مسئولی بگوید که در مهرماه، کلاسهای درسی، حضوری خواهد بود، جای شکرش باقیست؛ ازاینجهت که وزیری آنقدر تواناست یا حداقل آرزو میکند که در دوره وزارت او، پس از دوسال، آموزش از شیوه اینترنتی و مجازی به سیستم حضوری مبدل شود و این از خیرخواهی و علاقه قلبی این مسئول حکایت میکند که ایکاش در کشور ما و در همه سطوح چنین باشد. نه اینکه هر مسئولی بهمحض شروعبهکار، پایان کار خود را مجسم کند و روش باریبههرجهت را در آیینه کارش بداند؛ اما بسیار نیکو خواهد بود که حداقل از آغاز دوره ریاست جدید جمهوری که یکماه دیگر رسماً باید آغازبهکار کند، همه باهم به درگاه ایزد منان دعا کنیم که وزرایی برگزیده شوند که برای یکدوره چهارساله، مجموعه وظایفی را برای خود ترسیم کنند و ملزم به انجام آن باشند و دیگر وزرا وعدههای سرخرمنی و غیرقابلتحقق را به خلقالله القا نکنند؛ که القایی از این نمونه را القای شبهه میگویند و مردم ایران دیگر خریدار آن نیستند. کمااینکه براساس وعدههای دادهشده، در همین دولت که تدبیر و امید نام داشت و عشق و علاقه به خدمت هم در آن بهحد وفور جریان داشت، درمورد مهمترین مشکل 18ماههاخیر که کروناست، آنقدر وعده امروز و فردا دادند که خدا میداند؛ مثلاً بنا بود تا اردیبهشتماه تمامی افراد بالای 50سال کشور واکسینه شوند که هرگز محقق نشد و در راه وعدهدادن، حداقل پنج وزیر، دو سخنگو و دهها پزشک مدیریتی، قبل از عید سال جاری، دم از شکست قطعی کرونا در کشور میزدند که نهتنها چنین نشد؛ بلکه شدت و تعداد مبتلایان افزایش معنیداری پیدا کرد. اینک و چون همیشه بازهم باید امیدوار باشم و آرزو کنم که اولاً شر این ویروس منحوس از سر مردم عزیز کم شود؛ ثانیاً برای دولت بعدی که رایزنیهای بسیاری برای تشکیل آن در جریان است، از میان قشر جوان برگزیده شوند تا با انرژی سرشاری که دارند، انشاءالله و به لطف خداوند رحمان و همکاری صمیمانه مردم، در محیطی مملو از صفا و حسننیت و در کنار هم برای ساخت ایرانی سربلند و قدرتمند، همت کنند که این اصلیترین خواست مردم، همیشه در صحنه کشور ماست.