شکاف و فاصله بین مردم و مسئولان در هر حکومتی، یکی از مهمترین و راهبردیترین مباحث بوده که بر بسترهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قابلطرح است. از نگاه صاحبنظران، عوامل گوناگونی دراینباره دخیل است؛ ازجمله فرهنگ، سبک زندگی، فاصله سطح معیشت و رفاه اقتصادی تا شیوههای مدیریتی، دیدگاههای فکری و سیاسی و البته خصومتورزیهای خارجی. بهگزارش ایرنا؛ در یک تقسیمبندی کلی، زمینهها و عوامل شکاف را بین جامعه و مدیران، میتوان در نهمورد برشمرد:
۱. بروز منازعات سیاسی و جناحی
۲. شکاف عقیدتی و فکری
۳. کاهش اعتماد
۴. رشد فاصله طبقاتی
۵. دوری از سادهزیستی و افتادن در ورطه اشرافیت
۶. ناکارآمدی مدیریتی
۷. بحرانهای اقتصادی
۸. غلبه حرف و شعار بر عمل
۹. زمینهسازیهای رسانهای دشمن
بدیهیست حذف یا کاهش هریک از اینعوامل نهگانه، باعث رشد همدلی و نزدیکی مزدم و مسئولان و کاهش مؤثر فاصله میان آنها خواهد شد.
شکاف فکری و منازعات سیاسی
از بارزترین وجوه و شاخصههای نظام جمهوری اسلامی، در ایدئولوژی و مبانی فکری آن نهفته است که هم در شعارهای انقلاب متجلی بود و هم در روح اصول قانون اساسی جاریست. بهطورخلاصه میتوان دو عنصر جمهوریت و اسلامیت را بهعنوان نمادها و نمایندگان فکری و عقیدتی نظام نام نهاد. هرگونه انحراف از این دو اصل میتواند باعث پدیدآمدن شکافهای گسترده ملت-دولت شده و زمینه را برای گسلها و شکافهای دیگر فراهم کند. در ۴۲سالگذشته تأکید همه مقامهای ارشد نظام بر پایبندی به این دو اصل بوده و در دورههای مختلف وجوه مهم آن تشریح شده. در آخریننمونه، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی تلویزیونی بهمناسبت سالگرد رحلت امام(ره) به آن پرداختند و مهر پایان زدند بر هرگونه تلاش برای انحراف یا شبهه در مبانی جمهوریت و اسلامیت نظام اسلامی. تأکید امام و رهبری بر مباحث فکری شهید مطهری دقیقاً دراینراستاست و جایگاه اندیشهای و عقیدتی حکومت را مشخص میکند. در بحث منازعات و اختلافهای سیاسی بین جناحها، البته اختلافنظر و سلیقه را باید از جدلهای بیهوده جدا کرد؛ در یک جامعه زنده، همواره تنوع سلیقه و نظر در موضوعهای مختلف وجود دارد؛ آنچه باعث جدایی بین گروهها و تسری آن به بخشهای مختلف و درنهایت، فاصله بین مسئولان و مردم میشود، تنازعاتیست که زمینه انشقاق در جامعه را افزایش داده و بدون توجه به اصول و مبانی مشترک، اتحاد جامعه را هدف میگیرد. دراینزمینه نیز رهبر معظم انقلاب بارها همگان را از جناحبازی و جدلهای بیهوده برحذر داشتهاند.
بیاعتمادی و غلبه شعار بر عمل
رهبر معظم انقلاب اسلامی دقیقاً ۳۰سالپیش در دیدار با کارگزاران نظام فرمودند: «ما، در قبال مردم دو کار داریم: یک کار ایناستکه به آنها خدمت برسانیم؛ کار دیگر ایناستکه محبت و اعتماد آنها را جلب کنیم». اعتماد مردم اگر در یک نظام سیاسی سکولار، تنها منوط به تحقق وعدهها و شعارها باشد، در نظام ایدئولوژیک جمهوری اسلامی جایگاهی فراتر از موضوعهای عادی و متداول دارد؛ درواقع تالی منفی هرگونه بیاعتمادی و ازدستدادن امید و نگاه مردم به مدیران، مستقیماً مرتبط است باتجربه مردمسالاری دینی که تجربهای نوپا در جهان است. باید توجه داشت که هرچه شعار، حرف و سخنرانی بر عمل و اقدام و تلاش واقعی غلبه یابد، بههمانمیزان از اعتماد مردم کاسته خواهد شد و زمینههای بروز ناامیدی و گسست در جامعه افزایش مییابد.
فاصله طبقاتی و اشرافیت
شاید هیچ مقولهای بهاندازه فاصله طبقاتی، تجملگرایی و اشرافیگری زمینهساز شکاف و فاصله میان مردم و مسئولان نباشد. امام(ره) بهعنوان بنیانگذار انقلاب و نظام در ابتدای دهه ۶۰ فرمودند که «سرچشمه همه مصیبتهایی که ملتها میکشند ایناستکه متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان باشند». رهبر معظم انقلاب نیز سادهزیستی را از اصول اعتمادسازی و کاهش فاصله میان مردم و مسئولان میدانند: «اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم، به فکر زندگی شخصی خودمان افتادیم، دنبال تجملات و تشریفاتمان رفتیم، در خرجکردن بیتالمال حدی برای خودمان قائل نشدیم و هرچه توانستیم خرج کردیم، مگر اعتماد مردم باقی میماند؟» اشرافیت و خلقوخوی فاخرانه و منفصل از زندگی عادی مردم نهتنها موجب کاهش اعتماد و دوری ملت از نظام میشود؛ بلکه زمینههای بروز مفاسد متعدد اخلاقی و مالی را فراهم میکند، امریکه اثران در ایجاد گسست میان ملت و حاکمیت، بدیهیست.
ناکارآمدی مدیریتی و بحرانهای اقتصادی
مشکلات معیشتی و معضلات اقتصادی چالش مشترک همه جوامع و شاخصی مهم در سنجش رضایتمندی مردم و قشرهای مختلف است؛ شاید ازهمینروست که در سالهای اخیر شعار سال رهبری کاملاً منطبق بر این مباحث و متمرکز بر مشکلات اقتصادی، شغلی، تولیدی و مصرف بهینه بوده؛ تأکید ایشان بر رونق اقتصادی، اقتصاد مقاومتی، رشد تولید و حمایت از کالای ایرانی ناظر بر ارتباط قطعی بهبود اقتصاد و نزدیکی مردم و مسئولان است. در بحث اقتصاد و معیشت، کنار مباحث تحریمی و کمبودهای تحمیلی، شاخص کارآمدی نظام نقش بسیارمهمی در امیدآفرینی و کاهش شکاف بین مردم و مسئولان دارد؛ مشکل مدیریت و کارایی فراتر از یک قوه و دستگاه خاص است و دامنه آن به همه بخشها و رویههای خرد و کلان جامعه برمیگردد. کارآمدی اکنون نهتنها باعث رشد اعتماد مردم به نظام خواهد شد؛ در مباحث سیاسی نوین، شاخصی مهم در مشروعیت و مقبولیت بهحساب میآید.
زمینهسازیهای رسانهای دشمن
زندگی در دنیای مدرن بهگونهای باورنکردنی همراه شده با حضور و نمود رسانههای متنوع و فراگیر؛ دراینشرایط هرگونه بیتوجهی نسبت به نقش و کارکرد مهم این ابزار مؤثر، پیامدهای گاه خطرناکی بههمراه دارد. از ابتدای پیروزی انقلاب، هیچ دورهای را نمیتوان یافت که تمرکز تبلیغاتی دشمن بر جمهوری اسلامی نبوده و افکار عمومی مردم ایران هدف قرار نگرفته باشد. درچنینشرایطی هرگونه غفلت از موارد هشتگانه یادشده، سریعاً موردتوجه و بهرهبرداری دشمنان قرار گرفته و عامل مهمی برای ایجاد شکاف دولت و مردم خواهد بود. ازطرفیدیگر، مقاومت رسانهای از مباحث بسیارمهم راهبردیست که میتواند کنار آگاهیبخشی، تلاشهای خصمانه را خنثی یا کماثر کند. آنچه درمورد عملکرد رسانهای جبهه داخلی اهمیت دارد، تنها معطوف به یک رسانه خاص مانند صداوسیما نیست؛ بلکه همه عرصههای رسانههای مجازی و غیرمجازی را دربرمیگیرد. دقت در شیوههای نوین جنگ روانی و «جنگ نرم» که بارها موردتأکید رهبر معظم انقلاب بوده است و درکنارآن توجه به تولیدات فاخر فرهنگی و هنری میتواند تاحدزیادی معادله نابرابر کنونی را تغییر داده و در کنار گسترش نقد و شفافسازی، باعث تحکیم پایههای همبستگی باشد؛ چه در بخش میانگرهی و چه در گستره رابطه مردم و مسئولان.
شکاف و گسست میان مردم و حاکمیت نهتنها جنبه مصلحتی و ایجابی دارد؛ بلکه مستقیم مرتبط است با پایههای اقتدار و امنیت سرزمینی کشورمان. در هنگامه تحول مدیریتی در دو قوه مهم نظام، توجه به جبران کاستیها و کاهش نارضایتیها؛ ازجمله مهمترین وظایف مدیران ارشد است.