آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
هلال‌احمر: به ما اجازه واردات واکسن ندادند
کد خبر: 250675 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ سه شنبه ۲ شهريور - 08:12

هلال‌احمر: به ما اجازه واردات واکسن ندادند

علی‌اکبر بهبهانی

در نیمه دوم دی‌ماه و اوایل بهمن‌ماه سال‌گذشته، وقتی روحانی؛ رئیس ‌دولت، از‌طریق سیمای ملی اعلام کرد که بخش خصوصی، مجاز به واردات واکسن است، موجی از امید در دل‌های بسیاری از دردمندانی ایجاد شد که در خانواده خود بیمار کرونایی داشتند و عزیزی را نیز در اثر این بیماری از دست‌ داده بودند. مردم باور کردند که دولت برای مبارزه با ویروس کرونا عزم و اراده جدی دارد و بنا‌به گفته ده‌ها سازمان و نهاد و اظهارنظرهای افراد خصوصی، تعداد بسیاری بر مبنای اعلام رئیس‌جمهوری، تقاضای دریافت مجوز برای واردات واکسن دادند؛ اما وقتی هیچ نهاد و سازمانی تا فروردین‌ماه موفق به واردات واکسن نشد، تازه مردم فهمیدند که در‌این‌دولت، وزیر کابینه‌، چندان به خواست دولت توجهی ندارد و به آن وقعی نمی‌گذارد. در هفته‌ای که گذشت؛ وقتی هلال‌احمر اعلام کرد که به تقاضای واردات واکسن این نهاد بزرگ در بهمن‌ماه گذشته پاسخ منفی داده‌ شده و به‌اصطلاح مجوز واردات نداده‌اند، تازه دریافتیم و افسوس خوردیم که اگر وزارت بهداشت‌و‌درمان و آموزش پزشکی و زیرمجموعه آن یعنی معاونت غذا و دارو، اجازه می‌دادند که بخش خصوصی، واکسن وارد کند، شاید این‌روزها با سونامی کرونا و قربانی‌شدن بیش از 500‌نفر در آمارهای رسمی روزانه، مواجه نبودیم. چه‌بسا خانواده‌های بسیاری عزادار نمی‌شدند؛ کادر پزشکی و درمان و پرستاری، این‌همه قربانی نمی‌دادند و در مشهد مقدس وضعیت از قرمز و مشکی عبور نمی‌کرد و این شهر در ماتم فرونمی‌رفت. اینک مردم کشور که سرمایه‌های انسانی و مادی خود را ازدست‌رفته می‌بینند، این پرسش را دارند که چرا دولت که سرمایه هنگفتی را صرف واردات دارو و آمپول‌های 700هزار‌تومانی، سه‌میلیون‌تومانی و 15میلیون‌تومانی از خارج کرده است، با تدبیر بجا و مهم نتوانست، به‌جای این‌همه صرف هزینه برای واردات دارو، 40میلیون‌دز واکسن وارد کرده و 20میلیون‌نفر را واکسینه کند؟ شاید در آن‌صورت به‌جای‌اینکه روزانه بین 500 تا 600‌نفر فوتی داشته باشیم و شمار مبتلایان روزانه 40هزار‌نفر باشد، می‌توانستیم نه‌تنها موج پنجم یا سونامی را با شرایط بهتری پشت‌سر بگذاریم؛ بلکه به‌طورقطع و یقین، تعداد جان‌باختگان ما در کل کشور، از دورقم بیشتر نمی‌شد و بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها و منازل، پذیرای این‌همه بیمار نمی‌بودند. چقدر حیف است و دریغ بسیار دارد که چه چهره‌های عزیز و چه سرمایه‌هایی را به‌واسطه مدیریت ناکارآمد بهداشت‌و‌درمانی‌ها، ازدست‌داده‌ایم و آن‌قدر آش، شور شده است که آشپز هم به‌صدا درآمده! وقتی همه‌روزه از‌طریق مطبوعات و رسانه‌های نوشتاری، دیداری و شنیداری، اعتراض جمع زیادی از پزشکان کشور را درنتیجه بی‌تفاوتی مسئولین بهداشتی می‌بینیم و می‌شنویم، بیشتر غصه‌دار می‌شویم و از بی‌لیاقتی بعضی از مدیران بهداشتی، تأسف بیشتری می‌خوریم. اینجاست که نقش انسان‌ها در مواقع بحران، اثرات خود را نشان می‌دهد. خوشبختانه در تمام استان‌ها و شهرها، ستادهای مدیریت‌های بحران داریم که باید در‌این‌مواقع، پاشنه‌های کفش خود ورکشند؛ کمر همت ببندند و از هیچ کوششی فروگذار نکنند. آیا بحرانی بزرگ‌تر از این بحران کرونا، در صد‌ساله‌اخیر در کشور داشته‌ایم؟ به‌یقین پاسخ، منفی‌ست. پس اثر وجودی مدیریت‌های بحران، در کشور ما چیست که به آن لقب ستاد مدیریت هم داده‌اند که معمولاً در مرکز استان، شخص استاندار، رئیس ستاد بحران است و در شهرستان‌ها، فرماندار، رئیس ستاد مدیریت بحران؟ جالب اینجاست که این‌افراد، دم‌ودستگاهی هم دارند تا قدرت اجرایی بیش‌تری داشته باشند. ازسوی‌دیگر؛ مردم کشورمان همواره نشان داده‌اند؛ در کارهای عمومی و عام‌المنفعه، همیشه پیش‌قراول بوده‌اند و درنتیجه سزاوار نیست که چنین مردمی در درد و رنج ناشی از بیماری، روزهای ناخوشی داشته باشند.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه