آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
میلیاردرها در مستطیل سبز
کد خبر: 260739 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۶ شهريور - 08:02

بررسی ۷۰ سال حضور متمول‌ها در فوتبال

میلیاردرها در مستطیل سبز

از وقتی یک متمول وارد فوتبال شد و با هزینه‌های سرسام‌آور برای رسیدن به شهرت و محبوبیت تیم‌داری و چند‌سال‌بعد منحلش کرد، حدود ۷۰‌سال می‌گذرد؛ اما «در» هنوز بر همان پاشنه می‌چرخد!

چندسال بعدازاینکه تیم ملی فوتبال ایران اولین بازی رسمی‌اش را انجام داد و هیجان این‌رشته را بین مردم آورد (۱۳۲۰ و برابر افغانستان) سروکله اولین فرد متمول در فوتبال پیدا شد تا بازیکنان را هوایی کند و با پرداخت پول‌های کلان و هدایای پرزرق‌وبرق، خودی نشان دهد. این اتفاق در دهه ۳۰ رخ داد و طی آن فردی به‌نام «میرزا معتمد» تیم «شعاع» را تشکیل داد و با جذب بازیکنان مطرح آن‌دوره تلاش کرد نامی برای خود دست‌وپا کند. او برای‌اینکه بتواند بازیکنان سرشناس آن‌روزگار را به‌خدمت بگیرد، هدایایی مثل موتور یا اتومبیل به آن‌ها داد. بااین‌حال، عمر این تیم خیلی‌زیاد نبود و با ظهور تیم‌هایی مثل «دارایی»، «پرسپولیس» و ... میرزا معتمد از تیم‌داری منصرف شد و «شعاع» به اولین تیمی بدل شد که با رهاشدن توسط مالکش، از بین رفت و اواخر دهه ۴۰ کاملاً منحل شد و دیگر اثری از آن در فوتبال ایران باقی نماند. چندسال‌بعد درحالی‌که دهه ۵۰ از نیمه عبور کرده بود، عطاالله مهاجرانی به‌همراه برادرش تیم «ابومسلم» را در خراسان تشکیل دادند و آن‌ها هم سعی کردند با جذب بهترین بازیکنان استان و حتی کشور، این تیم را به ‌عنوانِ قهرمانی برسانند و خودشان هم به شهرت و مقبولیت اجتماعی برسند. تفاوت مهاجرانی‌ها با میرزا معتمد این‌بودکه با وجود کناره‌گیری خودشان از حمایت از «ابومسلم»، تیم را منحل نکردند و آن‌را به تربیت‌بدنی خراسان و بعدها هیئت فوتبال واگذار کردند؛ اما درنهایت «ابومسلم» هم چاره‌ای جز نابودی نداشت و در دهه ۸۰ کاملاً منحل شد و اثری از آن باقی نماند. شرایط فوتبال ایران بعدازانقلاب متفاوت شد و افراد بیشتری برای خودنمایی و رسیدن به شهرت، به عرصه تیم‌داری قدم گذاشتند؛ اما آن‌ها نیز همان راهی را رفتند که پیشینیان رفته بودند. دهه ۶۰ که فوتبال ایران بیشتر در «باشگاه‌های تهران» خلاصه شده بود و همه جذابیتش هم برای رقابت تیم‌های استقلال و پرسپولیس و افزودن تعداد قهرمانی‌های این دو تیم بود، ورود یک تیم جدید شرایط را متفاوت کرد؛ اما نتوانست از اقتدار سرخابی‌ها بکاهد. تیم «پورا» که متعلق به مالک شرکت پوست و روده بود، با خرید چند بازیکنان مطرح آن‌دوره وارد فوتبال باشگاهی تهران شد و چندسالی در‌این‌رده حضور داشت اما خیلی‌زود منحل شد. «حاج محمد صوفیانی» با خریدن امتیاز تیم «کیان» و جذب بازیکنانی مثل فنونی‌زاده، قلیچ، رحیم یوسفی، محمدرضا شکورزاده و ... گام در رقابت‌های باشگاه‌های تهران گذاشت اما تب تند او هم زود فروکش کرد. چندسال‌بعد، برادران مداح وارد فوتبال شدند و تیمی با نام «بهمن» را وارد عرصه فوتبال باشگاهی کردند که البته این تیم هم به سرنوشت قبلی‌ها گرفتار شد. «بهمن» در سال ۱۳۷۲ حیات خود را با خرید امتیاز باشگاه «بانک سپه» در فوتبال ایران آغاز کرد و پس از دوسال نیز به کرج منتقل شد تا باعنوان «بهمن کرج» در لیگ آزادگان حضور یابد. آن‌ها دراین‌مدت توانستند به یک قهرمانی و دو نایب‌قهرمانی جام حذفی و دو نایب‌قهرمانی لیگ آزادگان دست پیدا کنند. مالک «بهمن» هم برای اسم‌ورسم‌دار‌شدن در فوتبال و البته تبلیغ برند اتومبیلی که دراختیار برخی بازیکنان هم گرفت، خیلی از چهره‌های سرشناس فوتبال آن‌دوره را در تیمش جمع کرد و رقیبی جدی برای استقلال و پرسپولیس به‌شمار می‌رفت هرچند، ریخت‌وپاش‌های او هم در سال ۱۳۷۹ تمام شد و با اعلام انحلال تیم «بهمن»، امتیاز آن‌را به تیم «پیکان» واگذار کرد. دهه 80 را باید یکی از شلوغ‌ترین دهه‌های حضور افراد متمول و «عشقِ شهرت» در فوتبال ایران نامید؛ دهه‌ای که تیم‌هایی مثل «استقلال اهواز» با مدیریت و مالکیت برادران شفیعی‌زاده و «استیل آذین» با حسین هدایتی چند‌صباحی تاختند؛ اما مالکان آن به سرنوشت قبلی‌ها دچار شدند و دیگر اثری از این تیم‌ها باقی نماند. شفیعی‌زاده هرچندکه «استقلال اهواز» را داشت؛ اما نیم‌نگاهی هم به «استقلال تهران» داشت و برای رسیدن به شهرت بیشتر، کمک‌های مالی زیادی را هم به باشگاه تهرانی انجام داد. او حتی در مقطعی، احمدرضا عابدزاده را هم به اهواز برد تا بتواند از کنار او تیمش را به سطح اول فوتبال ایران برساند؛ اما هیچ‌وقت به خواسته‌اش نرسید و «استقلال اهواز» چند‌وقت‌بعد منحل شد و تغییر نام داد. ماجرای حسین هدایتی و تیم فوتبال «استیل آذین» عجیب‌تر از همه این‌ها بود؛ مالکی که با تشکیل این تیم، تعداد زیادی از بازیکنان شاخص و ملی‌پوش فوتبال ایران را جذب کرد و یک‌سال جنجالی را در فوتبال ایران رقم زد؛ اما خیلی‌زود تب تندش فروکش کرد و نهایتاً هم به‌دلیل پرونده‌های اقتصادی، سر از زندان درآورد و دیگر اثری از «استیل آذین» در فوتبال ایران نماند. هدایتی هرچندکه «استیل آذین» را تشکیل داد؛ اما هدف اصلی‌اش «پرسپولیس» بود و چند‌‌سال به این تیم کمک مالی کرد و حتی نشان‌های افتخار را هم از مسئولان این باشگاه دریافت کرد؛ اما درنهایت تیم تحت‌مالکیت او منحل شد و خودش هم به‌دلیل پرونده‌های اقتصادی به زندان رفت. در کنار این دو تیم، «داماشِ» گیلان هم اواسط دهه ۹۰ به یکی از تیم‌هایی تبدیل شد که مالک خصوصی و متمول داشت. امیر‌منصور آریا (مه‌آفرید خسروی) نیز تلاش کرد ازطریق فوتبال به شهرت برسد؛ اما مشکلات «داماش» آن‌قدر زیاد شد و افراد اطراف او مشکل‌دار شدند که درنهایت این تیم هم چاره‌ای جز انحلال و تغییر نام پیدا نکرد. او جزو افرادی بود که گفته می‌شد چندهزار‌میلیارد اختلاس کرده است. تیم قدیمی و ریشه‌دار «راه‌آهن» هم هرچند تیم دولتی بود؛ اما پس از واگذاری به بخش خصوصی و مالکیت بابک زنجانی، راه سایر تیم‌ها را رفت و نه‌تنها موفقیتی کسب نکرد؛ بلکه خیلی‌زود توسط این مالک متمول نابود شد و از چرخه فوتبال ایران کنار رفت. دهه ۹۰ یک چالش بزرگ دیگر را هم برای فوتبال ایران به‌همراه داشت. محمدرضا زنوزی؛ مرد متمول تبریزی امتیاز تیم «تراکتور» را از سپاه خرید و برای‌آنکه این تیم را به سطح اول فوتبال ایران برگرداند، هزینه‌های زیادی کرد و به برخی بازیکنان ایرانی، دلاری پول داد و بازیکنان و مربیان خارجی زیادی را هم به‌خدمت گرفت؛ اما هیچ‌گاه نتوانست مدیریت درستی در تیمش داشته باشد و پس از چندبار قهر و آشتی، روز ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۰ اعلام کرد «تراکتور» را نمی‌خواهد! زنوزی در شرایطی «تراکتور» را رها کرد که به‌گفته آنچه به‌نقل‌از خودش منتشر شد؛ ۳۸۸‌میلیاردتومان بابت این تیم بدهی دارد که همین بدهی نیز باعث بسته‌شدن پنجره نقل‌وانتقالات سرخ‌پوشان تبریزی شده است. 

رضا خسروی/ مهر

 

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه