کد خبر:
270751
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ يکشنبه ۲۱ شهريور -
08:02
۲۰سال پس از ۱۱ سپتامبر
بیشترین شمار تروریستهای ۱۱ سپتامبر اهل عربستان سعودی بودند؛ واقعیتی که برای عربستان سعودی پیامدی درپی نداشت. بستگان قربانیان ۱۱ سپتامبر و شاید بخش بزرگی از افکار عمومی هنوز میپرسند، دلیل اینمسئله چه بود؟ بهگزارش ایسنا؛ این سؤال که مسئولیت عربستان سعودی در قبال حملات 11 سپتامبر و نقش این کشور دراینحمله تروریستی چه بود، تابهامروز ذهن بسیاری از مردم آمریکا را بهخود مشغول کرده است. سایت شبکه یک آلمان در گزارشی به اینموضوع پرداخته و با یکی از بازماندگان، یک کارشناس و دیپلماتی آمریکایی دراینباره گفتگو کرده. یکی از کسانیکه هنوز درپی پاسخ پرسش بالاست، «تری استرادا» نام دارد. او که همسرش را دراینحملهها از دست داد، میگوید: «پس از گذشت ۲۰سال، وزارت دادگستری و FBI درست از همان کشوری محافظت میکنند که ۱۵تن از ۱۹ هواپیمارباها از آنجا میآیند؛ یعنی عربستان سعودی». در آغاز اوت، استرادا کنار سناتورهای حزب دموکرات در یک اجلاس مقابل کاخ کنگره آمریکا در «واشنگتن دیسی» ایستاده بود. خواست این جمع انتشار اسنادی درباره ۱۱ سپتامبر بود که بهعنوان اسناد محرمانه طبقهبندی شدهاند. استرادا دراینتجمع گفت: «میدانیم که عربستان سعودی بهگونهای تعیینکننده از سازمان تروریستی القاعده حمایت و آنها را تأمین مالی کرده. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد عوامل سعودی که عربستان به آمریکا گسیل کرده بود به برخی از ۱۹ رباینده دخیل دراینحمله، اگر نگوییم به همه، کمک کردهاند».
چرا آمریکا پس از حملات ۱۱ سپتامبر در هیچ برههای، روابط خود با عربستان سعودی را قطع نکرد؟ دیوید راندل میگوید، در زمان ریاستجمهوری بوش، چندتن از اعضای دولت در سال ۲۰۰۱، موضوع محدودسازی روابط با عربستان را بررسی کردند. دیوید راندل در زمان فعالیت خود بهعنوان دیپلمات، در سفارت آمریکا در ریاض و سپس در کنسولگری جده و ظهران خدمت میکرد. این دیپلمات میگوید، برخی در واشنگتن درآنزمان، خشمگین از این واقعه، خواستار عدمصدور ویزا برای سعودیها و بستن سفارت آمریکا در ریاض و کنسولگریها و همچنین خواستار توقف فروش سلاح به عربستان شدند. بهگفته راندل اما نهایتاً بخشی از دولت بوش توانست حرف خودش را به کرسی بنشاند که رابطه با عربستان را غیرقابلچشمپوشی و ضروری میدانست.
پل سیلم؛ از مؤسسه مطالعات خاورمیانه معتقد است برای توضیح چرایی این تصمیم باید به سال ۱۹۷۹ بازگشت؛ سالی که اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان حمله کرد. درپی این حمله، آمریکا، عربستان سعودی و پاکستان درمبارزهبا کمونیستها از اسلامگرایان افراطی حمایت کردند. بهباور این کارشناس، درآنزمان آمریکا، اسلامگرایان افراطی را تهدید بهشمار نمیآورد. او میافزاید: «برای آمریکا، کمونیستها تهدید محسوب میشدند. البته بعدها پی بردند که این یک خطای وحشتناک بود.»
ازآنطرف برای عربستان سعودی هم که مدتها از شورشیان حمایت کرده بود، دیگر برای قطع حمایت از آنها دیر شده بود. آمریکاییها براینباورندکه وابستگی خاندان سلطنتی آل سعود به اسلامگرایان افراطی از اینهم شدیدتر بوده است. با وجود این برخی دیپلماتها مانند راندل، تمایل دارند از رهبری عربستان دراینمسئله دفاع کنند. راندل معتقد است، خاندان سعودی آگاهانه از تروریستها حمایت نکرده است. بهباور او، هرچند رهبری عربستان از سازمانهای خیریه طالبان و دیگر گروههای بنیادگرا حمایت مالی میکرد، اما بسیار سهلانگارانه آنها را کنترل کرده. سهلانگاری که پیامد آن بهگفته این دیپلمات چنین بود: «آنها میتوانستند هرکاری دلشان میخواست انجام دهند و دراینمیان برخی هم افکار بدی در سر داشتند». سیلم میگوید، هدف القاعده و اسامه بنلادن سرنگونی خاندان سلطنتی آل سعود است. ناگفته نماند که رابطه خوبی میان خانواده پرزیدنت بوش و خاندان سعودی برقرار بود. درنهایت در سال ۲۰۰۱ در واشنگتن این نتیجهگیری بر دیگر برآوردها چیره شد که آمریکا و رهبری ریاض، سرنشین یک کشتیاند.
اما آیا دلایل دیگری هم برای توضیح اینکه چرا آمریکاییها هیچگاه بهجد گزینه قطع روابط با عربستان سعودی را بررسی نکردند، وجود دارد؟ منافع! کارشناس مطالعات خاورمیانه و خاور نزدیک، به پیشینه روابط دو کشور اشاره میکند و میگوید: «این روابط به دهه ۴۰ برمیگردد؛ رابطهای که موضوعش درابتدا مسئله نفت بود.»
امروزه بهسختی میتوان گفت مسئله برای آمریکا واردات نفت از عربستان است. مسئله آمریکا دربرخوردبا عربستان بیشتر باتوجهبه حجم تولید نفت دراینکشور، به توانایی عربستان در تأثیرگذاری بر قیمت نفت در جهان مربوط میشود. از منافع استراتژیک باید به 5 پایگاه نظامی آمریکا در عربستان و در کشور همسایه آن، قطر و در بحرین اشاره کرد و سرانجام این واقعیت که سعودیها برای خرید سلاح و تسلیحات از آمریکاییها دههامیلیارددلار خرج میکنند. قتل جمال خاشقچی؛ خبرنگار سعودی با مأموریت یا با آگاهی ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، میرفت که هرگونه امیدواری به آغازی دوباره در روابط دو کشور را نقشبرآب کند. جو بایدن در کارزار انتخاباتی خود وعده داد کاری کند ریاض بهای نقض حقوق بشر را بپردازد. پس از رئیسجمهوریشدن اما بایدن در مصاحبهای با تلویزیون «ایبیسی» میان «مشارکتکنندگان در این قتل» و ولیعهد تفاوت قائل شد و «سیاست واقعگرایانه» درآنمصاحبه اینگونه طنینانداز شد: «من به پادشاه، به پدرش گفتم همهچیز تغییر خواهد کرد. ما همه کسانی را که دراینعمل دخیل بودند پاسخگو میدانیم اما نه ولیعهد را؛ برایاینکه بهیاد ندارم تابهحال درمورد متحدانمان سراغ دولتمردانی که بر سر کارند، رفته و آنها را مجازات کرده باشیم».
تری استرادا در گفتوگویی تلفنی از گامهای بعدی میگوید. یک قانون قرار است وزارت دادگستری را وادار به انتشار اسناد مربوط به نقش سعودیها در حمله ۱۱ سپتامبر کند. استرادا میگوید، هنوز امیدوار است و برای ادامه این مبارزه باید امیدوار بماند. او امیدوار است انتشار اسناد محرمانه باعث شوند رابطه با عربستان سعودی از نو تعریف شود. او خواهان تخریب این رابطه نیست اما میگوید: «مهم است که مشخص شود، سعودیها چه نقشی در تأمین مالی تروریسم داشتهاند. اینمسئله امروز باتوجهبه آنچه در افغانستان میگذرد، بیشازهرزمان مهم است». استرادا بهعنوان یکی از بازماندگان قربانیان ۱۱ سپتامبر، برخلاف کارشناسان دیگر در واشنگتن براینباوراستکه عربستان سعودی هیچگاه از حمایت از تروریستها دست برنداشته. او میگوید: «آمریکا حتی تا امروز هم نحوه جریان و گردش پول در گذشته را روشن نکرده است».