کد خبر:
270764
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۲۳ شهريور -
15:40
سینماتوگراف؛ سوغاتی که 121ساله شد
شاید به سینما در ابتدای پیدایشش بهعنوان یک پدیده صنعتی نگاه میشد اما بهمرور وجهه هنری آن بیشتر بهچشم آمد و طی سالهایی که از حیات آن میگذرد نیز اینمسئله بیشازپیش پررنگتر شد. بهگزارش تابناک؛ نامگذاری ۲۱ شهریورماه در تقویم بهعنوان «روز ملی سینما» اما اتفاق مهمی بود که بهزعم بسیاری از اهالی سینما و هنرمندان باعث میشود تا این هنر به فراموشی سپرده نشود.
مظفرالدینشاه در فروردین سال ۱۲۷۹ از تهران به مقصد اروپا حرکت کرد. دراینسفر بود که با سینما آشنا شد. در سفرنامه «مبارکه» مظفرالدینشاه آمده که شاه روز یکشنبه 17 تیرماه ۱۲۷۹ بهاتفاق میرزا ابراهیمخان عکاسباشی به تماشای دستگاه سینموفتوگراف و لانترن ماژیک رفت. این حادثه پنجسال پس از رواج اختراع برادران لومیر در پاریس رخ داد (شاه این دوربین را اشتباهاً سینموفتوگراف مینامید). در هفته بعد، مظفرالدینشاه مجدداً به دیدار سینما رفت. حدود یکماه پس از اولین دیدار او با سینما، در سهشنبه ۲۳ مردادماه ۱۲۷۹ در شهر اوستاند در ساحل دریا در بلژیک، جشن روز «عید گل» برگزار؛ و ابراهیمخان عکاسباشی مشغول عکس سینموفتوگرافاندازی از شاه شد. بهاینترتیب بانی ورود نخستین دوربین فیلمبرداری و نمایش فیلم، مظفرالدینشاه است و اولین فیلمبردار ایرانی نیز ابراهیمخان عکاسباشی محسوب میشود.
اوانس اوگانیانس، مهاجری ارمنی،روس بود که پس از اتمام تحصیلاتش در رشته سینما به ایران آمد؛ و با فکر تأسیس مدرسه سینمایی و سپس تولید فیلم را به مرحله عمل درآورد. پس از درج اعلان برای نخستیندوره مدرسه، نتیجهای ببار نیامد و با اعلانهای بعدی، افتتاح مدرسه هنرپیشگی در ۲۰ اردیبهشتماه ۱۳۰۹ روی داد و 300نفر نامنویسی کردند؛ اما ایندوره را فقط ۱۲نفر بهپایان رساندند. سرانجام دوره دوم پس از چاپ اعلان در جراید برگزار شد که در آن دروس مختلفی شامل فیلمبرداری، بازیگری، ورزش، موسیقی، رقص، ژیمناستیک، تاریخ لباس و ... تدریس میشد. اوگانیانس نتوانست دوره سوم را برگزار کند. در سال ۱۳۱۷ به هند رفت تا کار سپنتا را ادامه دهد ولی درگیر مسائل سیاسی شد. پس از جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت و نام خود را پس از گرویدن به اسلام، «رضا مژده» نامید. بعدازآن نیز چندبار تلاش کرد تا با سینما ارتباط برقرار کند ولی توفیقی نیافت.
عبدالحسین سپنتا متولد ۱۲۸۶ تهران بود. در مدارس سنلوئی و زرتشتیان تهران و نیز در اصفهان و کالج آمریکایی تحصیل کرد و علاقه زیادی به تاریخ و ادبیات ایران باستان داشت. او سفرهایی به هند داشت و آثاری را منتشر کرد. در سال ۱۳۰۷ اولین روزنامهاش را با نام «دورنمای ایران» منتشر کرد. وی پس از سفر به ایران مجدداً به هند رفت. آشنایی وی با سینما تصادفی و ازطریق اردشیر ایرانی صورت گرفت. پس از مطالعه دراینزمینه بهصورت تئوری، سناریو با نظر فنی اردشیر ایرانی نوشته شد. مشکل اساسی این دو در تهیه فیلم، انتخاب بازیگران بود که باید با زبان فارسی آشنایی میداشتند. پس از جستجوی بسیار، سرانجام همسر یکی از کارمندان استودیو بهنام «روحانگیز» جهت ایفای نقش «دختر لُر» برگزیده شد. نقشهای بعدی را هادی شیرازی و سهراب پوری ایفا کردند و نقشهای فرعی را خود سپنتا با تغییر صدا و لحن صحبت میکرد. پس از هفتماه کار مداوم، اولین فیلم ایرانی ناطق، موجودیت یافت. از این فیلم بعدها بهنام «جعفر و گلنار» یاد میشد. نقش اساسی در تهیه این فیلم، به سپنتا تعلق داشت؛ گرچه ساخته اردشیر ایرانی ذکر شد و درواقع کارگردانی هنری با سپنتا و کارگردانی فنی با ایرانی بود. فیلم «دختر لُر» در مهرماه ۱۳۱۲ آماده نمایش شد و در ۳۰ آبانماه ۱۳۱۲ نمایش فیلم در سینما «مایاک» در خیابان لالهزار آغاز و با استقبال بیسابقه روبرو شد و پس از ۳۷روز نمایش، موفقیت بینظیری کسب کرد. سپس از دیماه بهمدت ۱۲۰روز در سینما «سپه» اکران شد؛ حتی سال بعد یکماه در سینما «مایاک» و ۵۰روز در سینما «سپه» نمایش مجدد یافت؛ نمایش سومی نیز در سینما «سپه» داشت. توفیق «دختر لُر» فیلمهای صامت را از رونق انداخت.
با پیروزی انقلاب، ابتدا این تصور مطرح شد که حاکمیت دینی با سینما سر سازگاری ندارد و سینما از حیات فرهنگی این سرزمین حذف خواهد شد؛ اما با سخنان رهبر انقلاب، این ذهنیت برطرف شد و با تأیید فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی ازطرف ایشان، بهعنوان سینمایی سالم، تلقی تازهای درمورد آینده سینمای ایران پدید آمد؛ اما برخوردها متفاوت بود. با پیروزی انقلاب، وزارت فرهنگوهنر در وزارت علوم ادغام شد. در روز نخست، دستور بازگشایی سینماها صادر شد و بسیاری از آثار انقلابی یا حتی استعماری بهنمایش درآمد. دفتر کمپانیهای خارجی در اول سال ۵۸ تعطیل شد. در جلسه مشترک شورای تهیهکنندگان، واردکنندگان، سینمادارها و هنرمندان در تیرماه ۱۳۵۸، تصمیم بر این گرفته شد که از ورود هرنوع فیلم خارجی جلوگیری شود؛ و سپس پروانه نمایش فیلمهای ایرانی که از سال ۵۸ تا ۵۹ مجوز گرفته بودند لغو شد. بعدازانقلاب ممیزی نیز ویژگیهای تازهای یافت. در سالهای اول پسازانقلاب در جریان تنشهای حاد سیاسی، سینما به نازلترین حد خود ازلحاظ کمی و کیفی رسید. تولید فیلم تحتتأثیر بیثباتی سیاسی، تغییر مداوم مسئولان و نوسان معیارهای ممیزی و درنتیجه عدمامنیت در سرمایهگذاری، ورود فیلمهای خارجی رونق یافت. دراینبین، تعدادی از تولیدکنندگان فیلمهای ایرانی تلاش کردند تا تولید فیلم را باردیگر بهجریان اندازند؛ بهگونهایکه با آرمانهای اسلامی نیز انطباق داشته باشد. فیلمهای «برزخیها، فریاد مجاهد، سرباز اسلام» و ... حاصل این تلاشاند. بعد از سال ۱۳۶۰ مجموعه امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و صنفی سینما تحتنظارت دولت قرار گرفت و تأثیر مثبت آن با محدودیت ورود فیلمهای خارجی، حذف عوارض سنگین از فیلمهای داخلی، نظمبخشیدن به ارتباط میان صاحبان سینما و صاحبان فیلم، پرداخت وام بانکی به تهیهکنندگان و بسیاری موارد دیگر خود را نشان داد. اصلاحات انجامشده متأثر از اراده عام سینماگران ایرانی بود؛ اما این سیاست سینمایی تبلیغات منفی نیز درپی داشت که بخشیازآن در بحث ممیزی قابلتوجه است. بهتدریج از سال ۱۳۶۴ با ایجاد رابطه مناسبتر میان سیاستگذاران و سینماگران، آثاری خلق شد که توانست نظر منتقدان و روشنفکران را نیز بهخود جلب کند و با اقبال عمومی نیز مواجه شد و درعینحال سینمای ایران را در سطح جشنوارههای جهانی مطرح کند. دهه 60 فوران کارهای درخشان نسل دوم سینمای جدید ایرانیست. در ابتدای دهه 70 با تصمیم دولت، یارانه حذف شد. رویداد دیگر آنسال، تأسیس «مؤسسه رسانههای تصویری» بهعنوان سازماندهنده فعالیتهای قانونی شبکه ویدئویی کشور بود. این اتفاق با آزادسازی ویدئو مطرح شد. درایندوره حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای جهانی و کسب جایزه برای مدیریت سینمایی بهخودیخود ارزشمند نبود.
در سال ۱۳۷۹، پیشنویس قانون سینما ارائه شد که در آن، دادگاه صالحه برای رسیدگی به خطاهای سینمایی پیشبینی شده. همچنین استراتژی سینمای ایران در برنامه پنجساله سوم توسعه انتشار یافت. ویژگی و مشخصه ایندوره که به سینمای بعد از دوم خرداد مشهور شد، بحث سنت و مدرنیته است. این اتفاق اما با حاشیههای زیادی همراه بود و برای اولینبار در سال ۷۶ بود که طرح نامگذاری یکروز در تقدیم بهعنوان «روز ملی سینما» مطرح شد. آنسال اولیندوره جشن خانه سینما در تیرماه برگزار شد. همانموقع ابوالحسن داوودی اعلام کرد که بحث نامگذاری روز سینما در تقویم در جلسات خانه سینما مطرح و مقرر شده که یکروز از سال باعنوان «روز ملی سینما» نامگذاری شود. پس از کشوقوسهای فراوان اما در سال ۱۳۷۹ بود که «روز ملی سینما» رسماً در تقویم ثبت شد. آنسال چهارمین جشن سینمای ایران برگزار شد و ازآنجاییکه صدمین سال ورود سینما به ایران نیز جشن گرفته میشد ۲۱ شهریورماه «روز ملی سینما» نام گرفت و از آنسال جشن خانه سینما نیز دراینروز برگزار میشد. ثبت «روز ملی سینما» در تقویم بهطورمستمر ۱۲سال طول کشید و در اقدامی عجیب از سال ۹۱ اینروز در تقویمهایی که منتشر شد، حذف شد. آنسال از لابهلای اخبار شنیده میشد باتوجهبه اختلافاتی که بین خانه سینما و سازمان سینمایی وجود داشت که نهایتاً منجر به تعطیلی موقت خانه سینما شد؛ اینروز از بخش اصلی تقویم حذف و به بخش ضمایم منتقل شد. البته تصمیمگیرنده اصلی در حذف این نام از تقویم، شورای فرهنگ عمومی بوده است. این اتفاق واکنش تعداد زیادی از هنرمندان را درپی داشت که جمیعاً معتقد بودند ایناقدام منصفانه نبوده است. بسیاری از اهالی سینما این اتفاق را از چشم جواد شمقدری (رئیس وقت سازمان سینمایی) میدیدند و پیکان انتقادهایشان را سمت او نشانه رفتند؛ اما شمقدری در مصاحبهای بابیاناینکه پیگیر اینمسئله هستیم، اعلام کرد: «روز ملی سینما در تقویم اگر فرایند قانونی درج را طی کرده باشد، کسی نمیتواند آنرا حذف کند اما احتمال میدهم مراحل ثبت آن کامل طی نشده باشد». همین اظهارنظر او نیز کافی بود تا سیل دیگری از انتقادها به او که خیلیها از نحوه عملکردش در سازمان سینمایی ناراضی بودند، روانه شود. ماجرا به همینجا ختم نشد و همانزمان منصور واعظی (دبیر وقت شورای فرهنگ عمومی) درباره این انتقال در گفتوگویی گفت: «اینروز از تقویم حذف نشده؛ بلکه از صفحات اصلی تقویم به ضمایم انتقال یافته و ثانیاً امسال دومین سالیست که اینامر اجرایی میشود. اولبار در مردادماه ۸۹ در جلسهای که درباره حذف برخی مناسبتها از تقویم صورت گرفته بود دراینباره شور کردیم و درنهایت مقرر شد برخی مناسبتها را حذف و برخی را نیز به ضمایم منتقل کنیم. دراینراستا روز سینما را هم به بخش ضمایم منتقل کردیم». او همچنین گفته بود: «بههرحال تقویم رسمی ما بیشازحد شلوغ شده بود و برایهمین باید برخی مناسبتها را حذف و برخی را نیز به ضمایم منتقل میکردیم. روز سینما هم از جمله مواردی بود که به بخش ضمایم منتقل شد». با وجود واکنشهای متعددی که حذف نام روز سینما از تقویمهای رسمی داشت اما این اتفاق تا ۹۳ ادامه یافت؛ تااینکه علی جنتی (وزیر فرهنگ دولت یازدهم) در اولین مراسم جشن ملی سینما که بعد از بازگشایی خانه سینما، از بازگشت مجدد روز سینما به تقویم خبر داد و درنهایت یکشنبه ۴ آبانماه براساس مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی روز سینما رسماً به تقویم کشور بازگشت. با همه این حواشی اما جای خرسندی ست که ۲۱ شهریورماه بهعنوان «روز ملی سینما» در تقویم ایران هست و دراینروز همه اهالی سینما؛ حتی اگر بهدلایلی جشن خانه سینما نیز دراینروز برگزار نشود، همدلی خودشان را دراینعرصه بهاثبات میرسانند.