کد خبر:
290993
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ دوشنبه ۲۴ آبان -
05:25
فعالیت ۳۶۰ شبکه ضدایرانی و درک تذکر «راهبردی» رئیسجمهوری
رئیسجمهوری در یکی از جلسههای هفته گذشته هیئتدولت، به همه «مسئولان اجرایی» تذکر داد که به افکار عمومی اهمیت دهند، از حاشیهها بپرهیزند و زود به شبهات پاسخهای مستند و مستدل بدهند. بهگزارش ایرنا؛ این سخنان در شرایط ویژه کشور، آنچنان مهم است که میتوان آنرا بدون ورود به مصادیق و در مروری گذرا بازخوانی و بازنمایی کرد.
برای درک اهمیت، ضرورت و ویژگی راهبردی تذکر رئیسجمهوری به مسئولان اجرایی، فقط کافیست بدانیم چندین شبکه ماهوارهای معاند علیه منافع ملی، مردم و درواقع «ایران» فعالیت میکنند. آمار شبکههای ضدایرانی چنان بالاست که کمترکسی تصورش را میکند؛ درحالیکه بهمنماه ۹۶ ازسوی یکی از مسئولان صداوسیما اعلام شد؛ «۲۶۰ کانال فارسیزبان ماهوارهای علیه نظام جمهوری اسلامی تبلیغ میکنند» کمتر از دوسالبعد یعنی در اردیبهشت ۹۸، یک مقام دیگر سازمان صداوسیما «از فعالیت ۲۹۵ شبکه فارسیزبان ماهوارهای علیه مقدسات و اعتقادات جوانان» خبر داد و پارسال اینرقم به ۳۶۰ شبکه رسید؛ آنجاکه شهریورماه ۹۹، سعید اوحدی (معاون رئیسجمهوری وقت) اعلام کرد: «بیش از ۳۶۰ شبکه ماهوارهای فارسی با جهتگیری علیه نظام جمهوری اسلامی درحالفعالیت هستند و در هیچ کشوری اینتعداد شبکه برای هجمه به یک کشور وجود ندارد». اینرقم را اگر به تعداد شبکههای اینترنتی، تارنماهای خبری، صفحات رسمی در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای آنلاین بیفزاییم، آنچنان بزرگ خواهد بود که از شمار آن شگفتزده خواهیم شد. موضوع این نوشتار درباره دلایل و ریشههای تاریخی،سیاسی اینحجم از صفآرایی دشمن در فضاهای رسانهای و «جنگ نرم» نیست؛ اشاره به آن تنها برای درک واسع از توصیهایست که رئیسجمهوری بهتازگی مطرح و تأکید کرد: «هدف از تکرار شبهات، ایجاد یأس و ناامیدی بین آحاد مردم است و دراینزمینه متأسفانه بعضیها نادانسته با راهبرد دشمن همراهی میکنند». وی دراینزمینه بهصراحت گفت: «مسئولین ضمناینکه مراقب هستند وارد حاشیههای کاذب نشوند؛ باید به افکار عمومی اهمیت قائل شوند و به شبهات، پاسخ مستند و مستدل بدهند». در دنیای پرهیاهوی اطلاعات و جنگ رسانهای، هر حاشیه و خطای مقامهای دولتی بهشدت رصد میشود و گاه همراه با جهتگیری خاص بهشکل اغراقشده، پس از گذر از دروازهبانی خبر، بهسمت افکار عمومی پمپاژ میشود؛ گسترش روزنامهنگاری شهروندی بهکمک فضای اینترنت، کوچکترین رفتار و گفتار و حتی حالتهای مسئولان را در هر جامعهای، 1. زیر ذرهبین افکار عمومی قرار میدهد؛ 2. در سطحی گسترده بازنشر میکند و 3. بهسرعت در کوران نیرنگهای رسانهای، «همرسانی» میکند. باتوجهبه حجم دوربینهای داخلی و خارجی زومشده بر رفتار مدیران دولتی کشور، اینماجرا برای مقامها بهاندازهکافی هشداردهنده است که لازم باشد بارها تذکر رئیسجمهوری را تکرار کرد؛ بهویژه میتوان ادعا کرد درحالحاضر هیچ کشوری بهاندازه ایران زیر رگبار حملات رسانهای معاندان قرار نداشته و شاید حتی در اوج جنگ سرد نیز هیچیک از دو کشور آمریکا و شوروی سابق، تااینحد، آماج عنادورزیهای شبکههای تلویزیونی رقیب نبودهاند. ازمنظری دیگر و فارغ از محاصرههای اقتصادی، تهدیدهای مرزی و جنگ تحمیلی نظامی، در چهاردههگذشته هیچ دورهای را نمیتوان سراغ داشت که ایران و نظم سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، در تیررس تهاجمها و شبیخونهای فرهنگی و رسانهای نبوده باشد و انواع و اقسام کینهورزیها را متحمل نشده باشد. اینشرایط تنها به ماهیت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و پیامهای «فرهنگی-فرامرزی» آن مربوط نیست؛ بلکه جغرافیای راهبردی، موقعیت ژئوپلیتیکی، همسایگان مرزی و منطقهای و نیز برخورداری از قدرت کمنظیر انسانی،طبیعی ما، بهاندازهایست که هریکازآنها بهتنهایی موردحسادت دیگر کشورها و مستخدمانشان قرار گیرد و کافیست در یک حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و رسانهای، دچار غفلت شویم تا منافع مردم و نظام جمهوری اسلامی دچار مخاطره شود. کشوری با این ویژگیهای کمنظیر، مدتیست در شرایط خاص اجتماعی،اقتصادی قرار گرفته است و درحالیکه در جبهه تحریمهای ظالمانه اقتصادی نبرد میکند، ناگزیر است دستتنها موج پیامدهای ویروس کرونا را از سر بگذراند و همزمان خشکسالیهای گاه بیسابقه را نیز مدیریت کند؛ اینشرایط بهطورحتم هوشیاری و مراقبت ویژهای را میطلبد که در گام اول، باید ابتدا ازسوی کارگزاران رعایت شود تا در گام بعد به همراهی مردم بینجامد. ازاینمنظر، کنار تقویت جبهه داخلی فرهنگی،رسانهای، شاید لازم باشد قدرت فراگیر و بیرقیب افکار عمومی برای همه مدیران (بهویژه تازه منصوبان) توصیف و تبیین و تاحدممکن از آنها خواست در همه شئون و منش خود مراقب بوده و سه توصیه شخص رئیسجمهوری را بهدقت ملاحظه و اجرا کنند: نخست؛ افکار عمومی بهعنوان یکی از مباحث تخصصی و فراگیر ارتباطاتی، نیازمند شناخت و مطالعه است و هیچ مسئولی نباید خود را بینیاز از درک پیچیدگی آن بداند. ازاینرهگذر است که بهگفته رئیسجمهوری؛ اهمیت افکار عمومی درک میشود و ملاحظاتش، به رفتارهای مدیران تسری مییابد. دوم؛ قدرت بالفعل ما درمقایسهبا حجم هنگفت سرمایههای دشمنانه تااندازهای نابرابر است که هر عقل سلیمی را متقاعد کند از هر حاشیهسازی یا گرفتارشدن در بازیهای رسانهای بپرهیزد و با اجتناب از آن، حداکثر منافع راهبردی را تأمین کند. سوم؛ درصورت بروز هر حاشیه، شبهه، پرسش، انتقاد، ایراد، ابهام یا حتی مخالفت افکار عمومی، مسئولان باید بهصورتی مستند و مستدل، به شرح ماجرا پرداخته و آنرا به گذر زمان موکول نکنند. نهایتاً اگرچه تذکر رئیسجمهوری به مسئولان، در ذیل برخی شبههها و حاشیههای «انتصاباتی» اخیر بیان شده و خطاب مستقیم آن به دولتیهاست؛ اما باتوجهبه جایگاه حقیقی و حقوقی رئیسجمهوری و برخی قرائن و شواهد موجود، بهراحتی میتوان آنرا به دیگر نهادها و قوای کشور نیز بسط داد و از همه متصدیان (در سطوح خرد و کلان کشور) خواست، بهصورتی ویژه به آن توجه کنند