آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
ترک‌تحصیل یک‌میلیون دانش‌آموز
کد خبر: 291010 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۶ آبان - 06:54

سخن مدیرمسئول

ترک‌تحصیل یک‌میلیون دانش‌آموز

علی‌اکبر بهبهانی

به‌راستی مسئولین آموزش‌و‌پرورش در دولت قبلی، چرا اجازه دادند که یک‌میلیون دانش‌آموز ترک‌تحصیل کنند؟ آن‌هم به‌بهانه کرونا و شیوع گسترده آن در کشور! اگر گریزی به عملکرد پاره‌ای از مسئولین و دلایل عدم‌موفقیت و کارایی آنان بزنیم، متأسفانه باید بپذیریم که معمولاً در چند‌سال‌اخیر، هرنوع ناکامی و ناکارآمدی را به‌پای تحریم‌ها می‌نوشتند و خود را مبرا می‌دانستند. در وزارت آموزش‌و‌پرورش دولت پیشین نیز، به این بهانه و بالاترازآن، به‌بهانه عدم استطاعت مالی 30درصد دانش‌آموزان برای تهیه ملزومات آموزش از راه دور و نداشتن تبلت یا لپ‌تاپ یا حتی یک موبایل معمولی، این‌موارد را نیز به تحریم اضافه کرده و به‌جای ارائه راه‌حلی عملی، به دادن آمار بسنده کردند و چندمیلیون دانش‌آموز را به‌حال‌خود را رها کرده و حتی فکر نکردند که در 15 تا 20سال‌آینده که این دانش‌آموزان فعلی باید آینده‌ساز کشور باشند، چه آموزشی دیده‌اند تا آن‌را به‌کار ببندند. به‌هرروی دقیقاً یک‌سال‌قبل، محمدحسین فلاحی؛ سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفته بود که آموزش در کشور در شرف آسیب‌دیدن است و 5/3میلیون دانش‌آموز، در‌حال ترک‌تحصیل هستند که باز حاشا به غیرت این نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی که از آموزش و نبود امکانات درآن‌حوزه سخن گفته بود؛ اما در وزارت عریض‌وطویل آموزش‌و‌پرورش که صدها مدیر بالادستی وجود دارد و در هر مقطع تحصیلی آن در سطح کشور مدیر مخصوص، با شرح وظایف معمول بر سر کار است، تقریباً تمام مسئولان لب فروبسته و از آسیب‌های جامعه محصلین سخن نگفته و ارائه راه‌حل نداده‌اند؛ گو‌اینکه سید جواد حسینی؛ معاون وقت وزیر آموزش‌و‌پرورش در دولت گذشته با‌تأکید‌بر آموزش مجازی و عدم‌امکان دسترسی بیش از 30درصد دانش‌آموزان به تبلت و سایر تجهیزات مورد لزوم، از این‌معضل سخن گفته است که به این تعبیر معاون محترم، باید گفت که حدود پنج‌میلیون دانش‌آموز از وسایل هوشمند آموزش محروم بوده و درنتیجه قادر به فراگیری آموزش نشده‌اند؛ و علی‌رغم تأکید وزیر وقت آموزش‌و‌پرورش بر استفاده تعداد بیش از 14میلیون دانش‌آموز از سامانه شاد، فقط 10میلیون آن‌ها توانسته‌اند از سرویس سامانه شاد بهره ببرند. به‌نظر می‌رسد، بجا بود اگر همکاری جدی‌تر و شایسته‌ای بین وزیر آموزش‌و‌پرورش و سازمان صدا‌و‌سیما ایجاد می‌‌شد که از شبکه‌های سراسری موجود در کشور و حتی شبکه‌های استانی، وظیفه خدمات‌رسانی در حوزه آموزش به فرزندان کشور از صبح تا عصر، صورت گیرد. هرچند بازهم شاید بتوان گفت اگر در تعدادی از منازل تلویزیون موجود نباشد، چه می‌شود؟! درآن‌صورت نیز حداقل از‌طریق شهرداری‌ها و شورای محله، با گردآوری دانش‌آموزان فاقد تلویزیون و تبلت، در مکانی مشخص، می‌شد آموزش‌های لازم را ارائه داد تا امروز شاهد جمع یک‌میلیونی دانش‌آموزان ترک‌تحصیل‌کرده نباشیم. به‌یقین؛ مسئولان محترم کشوری، صدا‌و‌سیما و شهرداری‌ها با برنامه‌ریزی مناسب می‌توانستند به کمک آموزش‌و‌پرورش کشور بیایند؛ آستین همت را بالا بزنند و این‌معضل را به‌راحتی حل کنند تا در آینده حسرت این‌روزهای از‌دست‌رفته را نخوریم. این چند نمونه از راه‌حل‌ها برای مواجه‌نشدن با چنین واقعیت تلخی را به‌این‌علت ارائه دادیم که از راه همین تلویزیون‌ها، مطلع شده‌ایم که در دوران جنگ‌های جهانی اول و دوم که کلیه فعالیت‌های اجتماعی و عمومی، متأثر از بمباران‌ها، موشک‌پرانی‌ها و آژیرهای پی‌درپی اعلام‌خطر، بود دانش‌آموزان در کشورهای پیشرفته درحال‌جنگ، در زیرزمین‌ها و متروها مشغول پذیرفتن آموزش بودند تا اگر درطول جنگ و پس‌ازآن، از‌نظر مالی و تأسیساتی و نظایر آن به کشورهایشان زیان می‌رسد، لااقل حوزه آموزش آن‌ها که تعیین‌کننده فرهنگ هر کشور است، به ‌کار خود ادامه داده و تعطیلی‌پذیر نباشد.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه