آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
دلهره های یکی بود یکی نبود
کد خبر: 37 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۴ سه شنبه ۲۷ مرداد - 13:13

اهمیت آگاهی بخشی کودکان برای طلاق والدین

دلهره های یکی بود یکی نبود

شیما‌هاشمی

این روزها شاهد بالا رفتن آمار از هم پاشیدگی زندگی‌های مشترک هستیم و پیش از آن از هم گسستگی پیوند عاطفی بین یک زوج که اغلب صاحب فرزند هم هستند.پایانی که ناشی از درگیری و رفتارهای غلطی‌ست که معمولا روزهای آخر زندگی‌شان را متشنج کرده و در بسیاری از موارد شاید بهترین تصمیم برای زن و مرد باشد اما این پایان برای فرزندان معنی‌دار است، کودکانی که در درگیری‌ها و اختلاف‌های والدین نادیده گرفته می‌شوند و در تصمیم‌گیری‌ها در این روزهای بحرانی هم مانند طنابی‌ هستند که هرکس می‌خواهد قدرت‌اش را نشان دهد و در صورت اعمال رفتارهای نادرست از سوی والدین و اطرافیان، آسیب‌های روحی و روانی متفاوتی را به همراه خواهد داشت که در زمان بروز این اختلاف‌ها نادیده گرفته می‌شود.برای کودک خردسالی که پدر و مادر و خانه‌اش تمام هستی او هستند و خانه به مثابه جهان او تلقی می‌شود طلاق و جدایی والدین‌اش به نوعی پایان هستی اوست، پایان جهانی که تا چندی پیش در آن احساس امنیت داشته و رشد می‌کرده.طلاق زمین لرزه‌ای است که ارکان یک خانواده را می‌لرزاند و آوارش هم بیشتر بر سر روزگار کودکان معصوم می‌ریزد و دلش در نبود عشق می‌لرزد.فرزندان بدون اینکه تقصیری در جدایی والدین داشته باشند شاهد تشنج و درگیری در خانواده خواهند بود و در خاکستر آتشی که والدین آنها به پا کرده‌اند بی‌پناه می‌مانند.پدر و مادری که دچار ناسازگاری همه‌جانبه می‌شوند و طلاق را تنها راه حل می‌دانند باید نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود باشند و این مسئله اهمیت بسیاری دارد که والدین از میزان تأثیرات آن بر روی کودکان باید درک روشنی داشته باشند تا با آگاهی بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند، که البته در اکثر موارد نادیده گرفته می‌شوند.

طلاق برای کودک به معنای ورود به یک دنیای دیگر و تجربه‌ی دو دنیای متفاوت است که باید هر کدام را به طور جداگانه‌ای درک کند و خود را با شرایط جدید تطبیق دهد.کودکان طلاق در برابر کودکان عادی احساس تنهایی، استرس و بی‌پناه بودن می‌کنند اما والدین باید آگاهانه در این شرایط دشوار، امنیت عاطفی را به کودک‌شان منتقل کنند.اولین مسئله‌ای که والدین باید به آن توجه داشت باشند چگونگی آماده کردن و آگاه کردن فرزندان از تصمیم‌شان است.طلاق برای کودکان رویدادی پراسترس، ناراحت کننده و گیج کننده است، ممکن است کودکان برای اینکه زندگی آنها به چه صورت درخواهد آمد دچار اضطراب و درگیری فکر شوند و به دلیل نقطه نظرهای والدین‌شان احساس خشم نسبت به آنها پیدا کنند و حتی در مواردی خود را مقصر بدانند.درست است که مساله طلاق امری مهم شمرده می‌شود و مواجه با آن از نظر هیچ کدام از اعضای خانواده آسان نیست، اما  با این حال والدین باید بتوانند در این مورد به گونه‌ای رفتار کنند تا این شرایط برای فرزند‌شان قابل تحمل‌تر شود چراکه بیشترین آسیب را کودکان می‌بینند.در ابتدا باید والدین ثبات را در خانواده تا حدی به وجود آورند و به نیازهای روحی فرزند توجه ویژه‌تری داشته باشند و باید دید مثبت و اطمینان بخش نسبت به این مسئله برای فرزندان خود به وجود بیاوردند تا کودکان مطمئن شوند این مسئله در میزان عزیز بودن و امنیت عاطفی آن‌ها و نقش‌شان به عنوان فرزند تغییری ایجاد نخواهد کرد و این تصمیم را به شکل صلح‌آمیز و عاری از کینه نشان داده و اعلام کنند و به هیچ وجه ذهن فرزند خود را نسبت به همسرشان بدبین نکنند چراکه کودک همچنان نیازمند حس دوست داشتن پدر و مادر است.از طرفی كودكان شدت عشق و محبت والدين به خودشان را با ميزان تماس آن‌ها با خود مي‌سنجند.از نظر كودكان ارتباط داشتن هر روز و هر هفته با يك والد نشان‌دهنده عشق فراوان او به كودك و قطع ارتباط نشان دهنده عدم عشق و محبت است، به همین دلیل به طور کلی جدایی و فاصله در طلاق، احساس امنیت را در آنان کاهش می‌دهد و باعث می‌شود نگرانی نسبت به آینده‌شان داشته باشند و احساساتی منفی در آن‌ها شکل بگیرد از جمله مثل هراس از آینده که اغلب نمی‌توانند پیش‌بینی مثبتی از کنار هم نبودن والدین نسبت به آینده خودشان داشته باشند، ترس از ترک شدن که یکی از والدین دیگر در خانه نیست و از این می‌ترسد که دیگری نیز ناپدید شود و او را تنها بگذارد، طرد شدگی، احساس گناه ازینکه او مقصر و گناه‌کار است و ناتوانی همواره در آنها امکان ظهور خواهد داشت.چراکه کودکانی که خود را در اختلاف میان والدین مسئول می‌دانند فکر می‌کنند می‌توانند به اوضاع سروسامان بدهند و سعی می‌کنند بچه بهتری باشند.بلاتکلیفی، اندوه، اضطراب، خشمگین شدن، احساس تنهایی و دلتنگی برای والدینی که از آنها جدا شده‌اند و همچنین افسردگی هم از تاثیرات مستقیم طلاق محسوب می‌شود.

والدین باید در چنین شرایطی به كودكان بگويند که عشق‌شان به همسر با عشق به فرزند متفاوت است و به آنها نشان دهند كه براي هميشه پدر يا مادر آنها خواهند ماند.والدین باید برای جلوگیری از صدمات روحی و حفظ روابط سالم نسبت به فرزندشان آرامش خود را حفظ کنند و از نظر احساسی متعادل باشند تا فرزندشان نیز احساس بهتری پیدا کند.والدین می‌توانند برای جلوگیری از مشکلات روانی، ورزش کنند و غذای سالم بخورند و بهتر است ارتباط‌شان با دوستان خود را حفظ کنند.ممکن است با جدایی زن و مرد برخی از روابط خانوادگی قطع شود ولی دیدار با دوستان خوب ذهن والدین را از محیط طلاق آزاد می‌کند و باعث می‌شود بر این موضوع ناراحت کننده تمرکز نکنند.همچنین والدین باید مراقب باشند تا در احساسات منفی خود با کودکان شریک نشوند و تا حد امکان احساساتی مانند کینه، شکست و افسردگی و استرس از تغییرات را نشان ندهند.آنها می‌توانند لبخند را وارد زندگی کنند و طنز و شوخ طبعی را به خود و فرزندان‌شان هدیه دهند، این مساله باعث از بین بردن استرس می‌شود همچنین این نکته را باید در نظر بگیرند که رعایت چند نکته بعد از طلاق به سلامت روحی کودکان کمک می‌کند از جمله اطمینان ایجاد کردن نسبت به این موضوع که او علت طلاق و جدایی نیست، پیش‌بینی مثبت نسبت به آینده فرزندشان، تداوم در همراهی برای کارهای روزمره او مانند مهدکودک، مدرسه، و هم بازی‌های‌شان و توجه كردن به احساس ناراحتي، تنهایي، ترس و...و تسكين دادن آنها از جمله اقدامات موثری است که احساس با ارزش بودن و احترام را در فرزندان ایجاد می‌کند و در نهایت استفاده از راهنمایی مشاوران نیز در این زمینه نباید فراموش شود.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه