صادق شیخزاده؛ خواننده موسیقی سنتی برنامه «وقت سحر»
نوبت تجلی نگاه عارفه آواز اصیل ایرانی در سحرگاههای رمضانیست
سوده اسماعیلی قیومآبادی
از علاقهمندیتان به موسیقی آوازی بگویید؛ چه شد دراینوادی قدم گذاشتید؟ از قرائت قرآن وارد موسیقی آوازی شدید؟
از حدود ۱۲سالگی بهسبب فضای مذهبی حاکم بر خانواده بهسمت خوانشهای قرآنی سوق یافتم و سپس تاآنجا پیشرفت حاصل شد که هفتسالبعد بهعنوان قاری ممتاز در مسابقات اوقاف شناخته شدم. دقیقاً بهواسطه تقلید یکی از نغمات جناب «شحات انور» (پدر) که در سهگاه اجرا شده بود، ناگزیر بودم از تحریر ایرانی بهره ببرم و چون از این مهارت عاجز بودم؛ نوارهای ردیف آوازی را بهواسطه یکی از آشنایان با صدای استاد «محمود کریمی» ردیفدان که غیر از آقای کریمی؛ مداح باهمیننام هستند، تهیه کردم. بهاندازهای این جلوت و تکثیر نغمات آواز اصیل ایرانی غنی بود که همچنان ماندگار دراینهنر به مردمان دغدغهمند فرهنگ ایرانی خدمت میکنم و مفتخرم که نماینده موسیقی ایرانی و آواز اصیل در برگزیدگی جوایز ICM اتریش، «مستر وکال» فنلاند، «آسین پالاسیوس» اسپانیا، «فاطیما مرنسی» مراکش و نشان درجه یک خیام از «فردریک لونورمان» فرانسه برای چهار آلبوم منتشرهام باشم.
قبلازاین، تجربه اجرا در «سحر» را داشتید؟ حالوهوای اجرا در «سحر» چگونه بود؟
تجربه مشابهی را با شبکههای رادیو تهران، رادیو معارف، رادیو فرهنگ و دو شبکه تلویزیونی آیفیلم داشتم که دربعضیموارد صرفاً مختص به «لیالی قدر بود»؛ اما بهاینوسعت اجرای زنده و البته درخور برای هرشب تابهاینفرصت در برنامه وقت سحر، به من داده نشده بود. رهآورد دشواری را انتخاب کردم و البته از اصلیترین دغدغههای این بنده برای ورود به عرصه آواز اصیل، شناساندن نغمات موسیقی دستگاهی برای استفاده زیست معمول تمام پارسیزبانان است؛ و اینمقوله مناجات با شعر پارسی از این قاعده مستثنا نیست. جذابیت این اجراها درایناستکه نتیجه آنرا هرروز میتوانید در واکنش روزهداران بنگرید و متوجه سلیقه شنیداری آنان در انتخاب شعر و قطعاً نغمات باشید؛ ضمناً تلویحاً تمام آنچه بهمعنای هنر اندوخته دارید را باید دراختیار مخاطب بهنحوی قرار دهید که نخست به توانایی شما بابت اجرا ایمان آورد؛ و درثانی، خسته و ملول از حضورتان بهمدت ۳۰ سحر نباشد. تمام اینها را با شرایط روزهداری و نامنظمی استراحتهای ماه مبارک رمضان که درنظر بگیرید، پهلوانی آوازی و خلقی میطلبد که امیدوارم از این ابتلا سربلند بیرون آمده باشم.
چه شد ایده اجرا در برنامه وقت «سحر»؛ آنهم در ماه مبارک رمضان به ذهنتان رسید؟
واقعیت موضوع ایناستکه مفهوم مناجات برای مردم ما سالیانیست که صرفاً با ادعیه گرامی کتب مفاتیحالجنان و ... گره خورده و اینموضوع، موجب مهجورماندن قسمت عمدهای از فرهنگ شنیداری و باستانی ما گشته؛ تاآنجاکه سخن از مناجات را تنها اطلاق به تعدادی ادعیه ناب معروف میدانیم. حالآنکه مسئله مناجات، جهانشمولتر از این خوانشهای صرفاً مناسبتی ارجمند است. انسان مدرن نیاز دارد تا کاربرد همهچیز را در اثربخشی نسبت به آن حس کند؛ نظیر اثر ارزشمند جناب مستطاب علامه جوادی آملی بهنام «مفاتیح الحیات»؛ بنابراین اندیشیدم باتوجهبه ظرفیتهای مناسب اینماه و بانضمام نگاه خردمندانه مدیران شبکه «افق» و خطمشی جوانمحور متصدیان برنامه «وقت سحر»، نوبت به آواز اصیل ایرانی رسیده تا با نگاه عارفانه خود، رونقی تازه به سحرهای این رمضان اعطا کند.
عنوان اجرای شما در «سحر» برای برخیها نامفهوم بوده؛ مناجاتخوانی، آوازخوانی، موسیقی آوازی موسیقی سنتی یا ...؟
آنچه در هنر مدنظر هنرمندان باید قرار گیرد اعتقاد به «شکل» یا «فرم» هنر است. حال با این حفاظت صحیح، این هنر است که در ظرفهای موضوعی متفاوت، جایی برای خویش باز میکند. آواز اصیل و موسیقی ایرانی، دارای یک فرم مستقل و مشخص است که در مکاتب گوناگون بهسبب استفاده از این هنر، شکلی متفاوت با پایبندی به اصالت بهخود میگیرد. ما، در قسمت مناجات اینبرنامه، از آواز اصیل ایرانی مکتب اصفهان بیشتر استفاده را بردیم که بیشازهرچیز، اتکای اجرا را در بیان صحیح شعر میبیند؛ البته در قسمتهایی نیز مانند ایام ولادت امامحسن(ع) بهسمت مکتبهای تبریز و تهران سوق یافتیم؛ اما جامع اجراها فارغ از دستگاهها یا گوشهها، شکل مکتب اصفهان بهخود داشتند و بهرهبرداری از اشعار قدمای ادبیات را در کنار متأخرین تجربه کردیم؛ که این رخداد تا مقدار زیادی تازگی داشت. درواقع آنچه به پیشگاه مخاطب ارائه شد، آواز اصیل ایرانی در مکتب اصفهان با موضوع مناجات است که بهاختصار میاندیشم نام «مناجات اصیل ایرانی» بیش از هر عنوانی برازندهاش است.
معمولاً از آثار کدام شاعران استفاده میکنید؟ چقدر بداهه در انتخاب شعر دارید؛ یعنی ازقبل شعرها را آماده میکنید یا بداهه آنچه به ذهنتان میآید را میخوانید؟
مفتخرم ازآنجاکه دانشآموخته دکترای ادبیات فارسی هستم، به استحضار شما و مخاطبین برسانم؛ اجراها تقریباً به سه بخش برای سهدهه تقسیم شده بودند؛ قسمتی اشعار جنابان حافظ، سعدی، مولانا، باباطاهر و خیام را دربرمیگرفتند. قسمتی به خوانش اشعار شعرای قابل حوزه غزل با موضوع مناجات با خدا و مرثیه حضرات معصومین(ع) نظیر جنابان قاسم صرافان، کاظم بهمنی بود؛ و طبیعتاً قسمت قابلتوجهی نیز متوجه احساس بداهه بین این حقیر و جناب خراسانی میشد که درلحظه چون موضوعی را میپرورانند، انقلابی را در درون حقیر رخداد و مدیریت میکنند و سپس آن میشود که به بداهه قسمتی از اذان، نغمات تعزیه، تصانیف قدیمی و ... را بین اجرا استفاده کردم.
بازخورد مخاطبان چگونه بود؟ برخی معتقدند کسلکننده بود؛ اما درمقابل، برخی معتقدند آرامش سحر با این آواز همخوانی داشت و باعث آرامش ذهنی میشد؟
نباید بازخورد مناجات را با دیگر اتفاقات موسیقایی مقایسه کرد؛ چراکه مفهوم مناجات برای خصوصاً سحرخیزان بهخودیخود منوط توجه و عنایت است. این بنده آنقدر میدانم که این اقبال اعلا متوجه هر کسیست که مناجات پارسی بخواند؛ حالآنکه برخورد مخاطب با انتشار آلبوم و البته حضور در اجراهای بزرگ نظیر ارکستر سمفونیک و ملی، کاملاً تخصصی و مستقل از موضوع است. من بازخورد اعلایی دریافت کردم و این نشان میدهد شعور مردم همچنان در درک نغمات مرتبط با کیفیت زیستی آنها بالاست. باید بهنظرم ازاینظرفیت برای اعتلای فرهنگ ایرانی بهره جست. میدانیم که کسالت، زاییده نادانی و وهم است؛ آگاهان سحراندیش، از این خصوصیت مبرا هستند.
اگر نکتهای وجود دارد که نیاز به بیان میبینید، بفرمایید.
استدعا میکنم و سپاسمندم. وظیفه میدانم که طریق ادب هم حکمفرمایی کند تا سپاسگزار همه عوامل تولید باشم؛ بسزا مدیون آهنگساز نازنین و هنرمند برجسته جناب «سعید عظیمی» که زحمت همسانسازی داشتههای این حقیر را در فضای رسانه برای رسیدن به نیوش مخاطب از سر گذراندند، هستم.
عکس: مینا قانع