• شماره 2529 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۴ تير

کارشناس ارشد مشاوره و روان‌شناسی؛

بی‌علاقگی دانش‌آموزان به درس نوعی ترک‌تحصیل عاطفی‌ست!

وحید حاج‌سعیدی

یکی از اهداف مهم آموزش‌وپرورش، بهبود کیفیت آموزش و عملکرد در مدارس است. بهبود کیفیت در آموزش‌وپرورش و مدارس، تغییر یا تغییراتی محسوب می‌شود که باعث تغییر رفتار در دانش‌آموزان می‌شود. درحقیقت تنها مقیاس کیفیت در مقوله آموزش، تغییر رفتار در دانش‌آموزان و به‌عبارتی ارائه رفتار درست ازسوی آنان است. امروزه مدارس ما به‌شدت می‌کوشند هرسال دانش‌آموزان بیشتری را حتی اگر یادگیری و عملکردشان از کیفیت پایینی هم برخوردار باشند، به حد نمره قبولی برساند تا تحصیلات مقطع متوسطه را به‌پایان برسانند و وارد دانشگاه شوند. بااین‌وجود مطالعات متعدد نشان داده که نمرات دانش‌آموزان در آزمون‌های پیشرفت تحصیلی پیوسته کاهش یافته است و برای بیشتر معلمان باورِ این حقیقت دشوار است؛ اما باید بگوییم این افت مداوم تحصیلی ناشی از این واقعیت است که نظام سنتی ما در مأموریت دانش‌آموزان، تقریباً به تمام این دانش‌آموزان این پیام را می‌دهد که کار بدون کیفیت نیز قابل‌قبول است! احتمالاً کمتر از 15‌درصد از دانش‌آموزان که به مدرسه می‌آیند تکالیف درسی را باکیفیت انجام می‌دهند و حتی بسیاری‌ازآن‌ها بسیارکمتر از آنچه در توانشان است انجام می‌دهند. اگر دانش‌آموزان یک کلاس درس را به‌عنوان گروهی از کارگران ساختمانی تصور کنید و اگر کارگران به‌همان‌اندازه که دانش‌آموزان در کلاس تلاش می‌کنم کار کنند، بیش از نیمی‌ازآن‌ها به بیل‌های خود تکیه‌کرده سیگار می‌کشند و حرف می‌زنند و در کمال فراغت منتظرند تا دیگران سهم کار آن‌ها را انجام دهند. از بین گروهی هم که کار می‌کنند، عده کمی حداکثر تلاش خود را می‌کنند و شاید بتوان گفت احتمالاً کار آن‌ها هم از کیفیت چندانی برخوردار نیست. دانش‌آموزان تقریباً درک روشنی از کیفیت دارند و نمی‌دانند در مدرسه چه‌چیزی کیفیت قلمداد می‌شود. ازنظر بیشتر آن‌ها، درس ورزش از کیفیت مطلوب برخوردار است. تعداد کمی از دانش‌آموزان هم درس‌های عملی را باکیفیت می‌دانند و تقریباً هیچ‌کدام از آن‌ها کلاس‌های معمول آموزشی را باکیفیت نمی‌دانند. هرچند بسیاری از این دانش‌آموزان براین‌باورندکه می‌توانند در کلاس کار کیفی انجام دهند. به‌علاوه تعدادی از دانش‌آموزان آن‌ها اقرار می‌کنند تاکنون هرگز برای مدرسه کار کیفی انجام نداده‌اند بااین‌اوصاف در آینده نیز انجام نخواهند داد. دراین‌شرایط تنها ایجاد مدارس کیفی منجر به ایجاد تحول در مدارس می‌شود. درواقع مدرسه کیفی استراتژی‌ و بینشی برای چگونگی مدیریت دانش‌آموزان ارائه می‌دهد تا با آن‌ها به‌گونه‌ای رفتار شود که بیشترشان بتوانند و بخواهند در کلاس، کار کیفی انجام دهند و باید بپذیریم که غیر از ایجاد مدارس کیفی و تمرکز بر روی مقوله کار کیفی هیچ‌چیز دیگری نمی‌تواند به مشکلات ما در مدارس پایان دهد.

اما مدرسه کیفی چیست؟
اصطلاح «مدرسه کیفی» به مدرسه‌ای اطلاق می‌شود که از اصول «تئوری انتخاب» تبعیت می‌کند. کارکنان این مدرسه براین‌باورندکه کنترل‌کردن رفتار دیگران ناممکن است و انسان تنها می‌تواند رفتار خودش را کنترل کند. آن‌ها معتقدند اگر خواهان تأثیرگذاری بر دیگران باشیم ضروری‌ست که روابطی رضایت‌بخش با آن‌ها برقرار کنیم و برای مدرسه خود محیطی مطلوب فراهم آوریم. ازآنجاکه نخستین وظیفه معلم‌ها تأثیرگزاری‌ست؛ ایجاد یا تعریف رابطه خوب میان آن‌ها و بچه‌ها ضروری‌ست. مدرسه، کارکنان آن، موضوعات درسی، محیط و فرهنگ عمومی حاکم باید برای تمام کسانی‌که در امر آموزش فعال‌اند ارضاکننده نیازهایشان باشد؛ و این یعنی بهبود کیفیت کار دانش‌آموزان و تدریس. در‌این‌مدرسه هیچ‌کس مردود نمی‌شود؛ هر دانش‌آموزی که تلاش‌گر باشد نهایتاً به موفقیت دست می‌یابد. در چنین مدارسی لذت و تفریح به‌عنوان نیاز اساسی به‌رسمیت می‌شناخته و به دانش‌آموزان کمک می‌شود از آنچه هرروز انجام می‌دهند تاحد‌ممکن لذت را ببرند. همچنین در مدرسه فعالیت‌های سرگرم‌کننده طراحی می‌شود و با همکاری دانش‌آموزان مقررات موردنیاز را با توافق همه وضع می‌شود و مقرراتی که کارایی ندارند، حذف خواهند شد.

دستیابی به مدرسه کیفی چقدر اهمیت دارد؟
«مادامی‌که نتوانیم مدارسی فراهم کنیم که بچه‌ها در آن‌ها با استفاده منطقی از قابلیت‌هایشان به موفقیت دست یابند، درراستای حل مشکلات عمده کشور کاری نکرده‌ایم و نتیجه چیزی نخواهد بود جز آشوب‌های اجتماعی بیشتر، زندانی‌های بی‌شمارتر، بیماران روانی افزون‌تر و به‌دلیل احساس ناکارآمدی و تنبلی، نیاز بیشتر افراد به مشاوره و حمایت‌های اجتماعی»؛ یکی از اهداف اصلی مدرسه کیفی آن‌است‌که به جوانان کمک کند تا موفقیت را بشناسند. فضای دوستانه‌ای که تنها یک پوشش جذاب بر پیکر تحصیلات رسمی نیست؛ بلکه نیازی اساسی درجهت تحقق یادگیری‌ست؛ و در شکلی خلاصه می‌توانیم بگوییم که مدرسه کیفی جایی‌ست که دانش‌آموزان رابطه خوبی با معلم و مسئولان مدرسه دارند. ملاک برای قبولی دانش‌آموزان در مدرسه برگه امتحانی نیست؛ بلکه کیفیت کار و یادگیری دقیق مطالب است.

مدرسه کیفی درواقع چه می‌کند؟
مدرسه کیفی به دانش‌آموزان و دبیران فرصت می‌دهد رابطه‌ای خوب با یکدیگر داشته و دانش‌آموزان (حتی دانش‌آموزان بی‌انظباط) را وادار می‌کند تا با تمام تلاش خود درس بخوانند. وقتی یک دانش‌آموز نمره کم می‌آورد دلیل نمی‌شود ضریب هوشی پائینی دارد یا چیزی نمی‌فهمد؛ بلکه شاید دوهفته‌قبل از امتحان یک مشکل جدی داشته که نتوانسته مطالعه کند اما مدارس معمولی چنین دانش‌آموزی را یک دانش‌آموز تنبل خطاب می‌کنند. در مدرسه کیفی به چنین دانش‌آموزی فرصت و برای او معلم‌های خوبی قرار می‌دهند تا درس را باکیفیت یاد بگیرد چراکه ملاک آن‌ها برای قبولی یک امتحان حفظی نیست؛ بلکه تأیید معلم است که او تلاش خود را انجام داده و کار کیفی کرده است.

سخن پایانی
بی‌تعارف باید اذعان کنیم بیشتر مدارس ما؛ اگر نگوییم تمامشان، از اینکه محیط رضایت‌بخشی برای کارکنان و دانش‌آموزان باشند، فاصله گرفته‌اند. روش سنتی اداره مدارس «آن‌قدر برای دانش‌آموزان و معلم‌ها نامطلوب است که هرروزه تعداد بیشتری از دانش‌آموزان عملاً به‌زور به مدرسه می‌روند و این ترک‌تحصیل عاطفی به‌حساب مشکلات انضباطی گذاشته می‌شود. به‌تبع‌آن ذهن مدیران و مسؤولین مدارس به این فکر اشتباه سوق داده می‌شود که مشکلات انضباطی یا همان تحصیل نامطلوب، عامل افت موفقیت آن‌هاست»؛ اما گلسر درمقابل «مدرسه کیفی» را چنین تعریف می‌کند: ما یک مدرسه انسان‌دوستانه را اداره می‌کنیم که در آن، مهارت و دانش مفید را آموزش می‌دهیم، برای همه امکان پیشرفت در آنچه انجام می‌دهند و درنتیجه موفق‌شدن در آن‌را فراهم می‌کنیم، با همه دانش‌آموزان با مهربانی و گرمی رفتار می‌کنیم، به آن‌ها می‌آموزیم باهم کار کنند و دراین‌زمینه تشویقشان می‌کنیم، درعمل نشان می‌دهیم به آنچه انجام می‌دهیم آگاهیم و باور داریم این‌روش هم برای آن‌ها و هم برای ما بهتر است و تمام تلاشمان را می‌کنیم تا آن‌ها را به‌انجام کار کیفی ترغیب کنیم.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه