تیم فوتبال پرسپولیس؛ کهکشانیهای پیر
علیاکبر بهبهانی
مدتیست بازار نقلوانتقالات فوتبالیستهای کشور، داغ داغ شده که بهتر است بگوییم تنور روشن شده است. هر فوتبالیستی قیمتی دارد که تماماً نجومیست، سخن از 20 و 30 و 50میلیاردتومان است. مربیان هم پارهایازاوقات از 20میلیارد هم بیشتر قرارداد امضا میکنند. هیچ سازمان یا نهادی هم نیست که بر خریدوفروش این قشر نظارت کند. اگر به این پرداختها هزینههای دلالی یا ایجنتهای فوتبالیستها هم اضافه شود، پارهای از باشگاهها هزینههای چندینهزارمیلیاردی را در این بازار آشفته رقم میزنند؛ هزینههایی که با نام سرمایهگذاری به مصرف میرسد، بازدهیشان بسیارناچیز و در حد صفر است. همین مسابقات فوتبال لیگ برتر را مثال بزنیم که بهجرئت میتوان گفت؛ امسال همانند پارسال و پارسال بسان سالهای پیش، نه ازنظر فرهنگی و اجتماعی و نه ازنظر کسب افتخارات جهانی، هیچ جایگاهی را نصیب کشور سرافراز ما نکرده است. هرچه هست رقابتهای غیراصولیست و اینهمه هزینه که پس از یکسال انجام مسابقات، جام قهرمانی کشور داده شود، بعدازآن چه دستاوردی داشتهایم؟ ما مدتهاست در سطح آسیا هم مقام درخورتوجهی را باعنایتبه چندیندههزارمیلیارد هزینه، صورتگرفته، کسب نکردهایم. برای نمونه؛ در سطح کشور، سه باشگاه استقلال، پرسپولیس و سپاهان با درصد ریختوپاشهای گسترده هزینه میکنند و برای بهخدمت گرفتن یک فوتبالیست بهاصطلاح ارزنده، این بازار را هرروزه گرم و گرمتر کردهاند و ارقام سربهفلککشیده، مورد درخواست فوتبالیستها در این بازار مکاره شده است؛ از جمله باشگاه پرسپولیس پیش از همه این بازار را داغ کرده و با ارقام باورنکردنی، فوتبالیستهای نخبه و دستپرورده دیگران را خریداری کرده که به آن تیم کهکشانی بگویند؛ اما این تیم کهکشانی، هرچه را که جذب کرده، شامل سن بالای 30سال بوده است؛ یعنی یک تیم پرستاره پیر را وارد مسابقات میکند. تیمهای استقلال و سپاهان هم دستکمی از پرسپولیس ندارند؛ اصولاً باید از مسئولین ورزش کشور و بهخصوص فدراسیون فوتبال سؤال شود که اینهمه ریختوپاش و اینهمه پولهای ردوبدل شده زیرمیزی و حضور پررنگ دلالان با نام مدیر برنامه، چه صیغهایست که حتی یک فوتبالیست جوان 20ساله هم باید بازارگرمی کند و درنهایت به مدیران عامل باشگاهها بگوید که راجع به قرارداد من با مدیر برنامههایم به سخن بنشینید؛ یا اینهمه انتقال پول درازای تعدادی مسابقه، چه بازخورد اجتماعی یا فرهنگی یا حتی تربیتی داشته است؟ ازسویدیگر؛ اداره دارایی و امور مالیاتی، دراینمیان چه نقشی دارند که پارهایازاوقات گفته میشود بعضی از فوتبالیستها یا مربیان بدهی مالیاتی میلیاردی دارند؟ بهنظر میرسد که اگر در ورزش فوتبال همچنان بر این پاشنه لق بچرخد، دیری نخواهد پایید که در و پاشنه باهم کنده میشوند و آنوقت باید فاتحه این ورزش را خواند. امیدواریم در کشور عزیز ما، ترتیبی داده شود که هرکس متناسب با سواد و تجربه و شناخت کامل در موقعیت و جایگاهی مناسب بهکار گمارده شود و روزی را شاهد باشیم که ورزش تماماً برعهده ورزشیها باشد و مدیرانی در ورزش عهدهدار مسئولیت شوند که عاشق خدمت باشند و نه عاشق مقام آن. آمین.