نقدی بر جشنوارههای عکاسی
محمد بویری
جشنوارههای عکاسی ایران، سبب پیشرفت در امر فرهنگوهنر نشده؛ و تبدیل به کلیشه شدهاند. موضوعات عکاسی که در جشنوارهها اعلام میشود کلیشهای شده؛ اغلب موضوعات مناسبتی مدنظر قرار میگیرد و عکاسان نیز آرشیوشان از این آثار پُر شده. جامعه عکاسی هم از اینشیوه رفتار بهشدت صدمه میبیند زیرا انگیزه برای خلق اثری بدیع در میان عکاسان از بین میرود. جشنوارههای آزاد سبب میشود هنرمندان عکاس، آزادانه و خلاقانه به تولید اثر بپردازند. تداومنداشتن جشنوارهها در ایران و تکدورهایبودن آنها زیان بزرگی برای جامعه هنریست. بخش خصوصی یا سازمانهای دولتی برای فراهمکردن تصاویر تبلیغاتی یا پرکردن گزارش کاری خود در بخش فرهنگی، موضوعی در امتداد اهداف نهادی خود انتخاب و فراخوانی منتشر میکند و چند عکاس را بهعنوان دبیر جشنواره و داور بهخدمت میگیرد. همان نامهای همیشهآشنا در عکاسی ایران که باید اینرویکرد، جای خود را به رویکرد حمایتی از هنر تغییر دهد. در جشنوارههای عکاسی ایران از عکاس تعهد گرفته میشود که برگزارکننده اجازه استفاده از آثارشان را دارد. متأسفانه برگزارکننده نگاه فرهنگی به جشنواره نداشته و بهقصد جمعآوری آثار عکاسان، آرشیو چندهزارتایی ساخته و سپس، از این آثار در تمام انتشارات، بیلبوردهای تبلیغاتی و پوستر استفاده کرده؛ غافلازاینکه صاحب اثر بداند اثرش در کجا منتشر شده و آیا نام عکاس در اثرِ انتشاریافته، ذکر شده یا نه؟ و این، عمل ناشایستیست. نتیجه جشنواره پس از پایان نمایشگاه باید موردبازبینی قرار گیرد که چقدر موفق بوده و چهکارهایی را میتوان برای دورههای آتیِ آن انجام داد تا متفاوتتر و مؤثرتر از دوره پیشینِ خود باشد. درنظرگرفتن نمایشگاههای دورهای در شهرهای مختلف، اردوهای مختلف عکاسی، ورکشاپهای تخصصی، سخنرانیهای علمی و انتشار کتاب و مقالات میتواند اثرمندی جشنواره را تضمین کند. دلایل اصلی استقبال از رویدادهای عکاسی در ایران را در مرحله اول میتوان جوایز نقدی و دلیل دیگر اقبال عکاسان به این جشنوارهها را شاید بتوان نبود عرصه مناسب برای ارائه آثار دانست. اینمسئله در شهرستانها بهدلیل کمبود یا نبود گالری، جلوه بیشتری نیز دارد. نقدی که بر چنین جشنوارههایی وارد است، سیاستگذاری، دیدگاهها و صلاحیت برگزارکنندگان آنهاست. بعید نیست که مجامع جدی هنر نیز ارزشی برای آثار جشنوارهای ایران قائل نباشند. اینمسئله وقتی بروز پیدا میکند که بسیاری از عکاسان هنگامیکه رزومه کاری خود را برای رسانهها یا نهادهای مهم خارجی ارسال کنند، افتخارات خود در جشنوارههای داخلی را از رزومهشان حذف میکنند. آنچه دراینیادداشت به آن پرداختم، بهخودیخود درباره غالب جشنوارههای ایران است؛ ولی حکم کلی درباره همه آنها نیست. بیشتر جشنوارههای ایران در کلیت خود فرصت رقابتی سالم که در پسِ آن، شاهد رشدی حاصلازآن باشیم را دراختیار نمیگذارند. درچنینشرایطی برگزاری نمایشگاه اکسپو عکس و عدماستفاده از چهرههای سینمایی بهقصد معرفی بیشتر عکاسان جوان و حرفهای که بهرغم فعالیتشان شناخته نشده و گمنام ماندهاند، میتواند مناسب باشد. اینرویداد هنری باید انسجام بهلحاظ موضوعی، نحوه چیدمان و نحوه قیمتگذاری منطقی و شفاف بر آثار را داشته و با برنامهریزی صحیح و تحقیقات وسیع صورت گیرد تا اعتبار یک اکسپو بزرگ حفظ شود. خرید آثار عکاسی، جایگاهی مناسب در کشورمان ندارد و برای حل این مشکل باید فرهنگسازی لازم صورت گیرد. تبادل تجربه بین هنرمندان عکاس و فرهنگسازی بین دستگاههای دولتی و غیردولتی درزمینه هزینهکردن بخشی از اعتباراتشان برای خرید آثار هنری، باید از اهداف اکسپو هنری باشد. در عکاسی، سه مبحث «تولید»، «مدیریت» و «فروش» مدنظر است؛ اما در ایران بیشتر به مبحث تولید پرداخته شده؛ و کمتر، مدیریت و فروش موردتوجه قرار گرفته است. هدف اکسپو باید توجه به این دو مبحث باشد و عکاسان غیرحرفهای هم بتوانند به اکسپو راه یافته و امکان نمایش آثار خود را بیابند.