مدیریت تصویر یا «تصویر مدیر»؟!
وحید حاجسعیدی
«مدیریت تصویر» فرایندیست میانرشتهای که به مفاهیمی نظیر مدیریت خبر و مدیریت رسانه نزدیک است. این فرایند بهدنبال ایجاد و ارائه انگارههایی از اشخاص، رویدادها و موضوعاتیست که متناسب با اهداف یک رسانه است. دراینرویکرد تلاش میشود با بهرهگیری از ظرفیتهای بیشمار صوت و تصویر و قابلیتهای رسانهای متعدد، ماهیت و مختصاتی حسابشده و مطلوب از افراد و رویدادها به مخاطبان منتقل شود. امروزه مدیریت تصویر، به ابزاری مهم در حیات رسانهای قرن 21 تبدیل شده است بهطوریکه اکثر سیاستمداران و حتی افراد شاخص غیرسیاسی به اهمیت طراحی تصویر خود و تصاویر پروژهها و طرحهای مربوط به حوزه سرزمینی فعالیتشان در ذهن مخاطبان، واقف شدهاند و از «استراتژیهای نوین مدیریت تصویر» بهره میبرند. اینروند مبتنیبر افزایش نقش تصاویر در دنیای رسانه و خبرگزاریها با شتاب فزایندهای همچنان درحالرشد است. بهبیان سادهتر، مدیریت تصویر تنها بخشی از کلیات یک برنامه یا پروژه است که مدیران روابطعمومی سعی دارند با بهره از این فرایند، علاوهبر جذب مخاطب، مختصات و جزئیات و ابعاد آن پروژه یا رویداد را بهصورتی حرفهای، اثربخش و مانا به ذهن مخاطب القا کنند. بااینکه این فرایند اصلاً هدف غایی یک طرح محسوب نمیشود؛ اما در برخی سازمانها و نهادها شاهد هستیم تمام تلاش مدیران معطوف به اینماجرا شده و بدوناینکه هدف یا مختصات طرح عنوان شود، خروجی طرح تنها انتشار چند تصویر و کلیپ از زوایای مختلف است که در تمام آنها مدیر حضور دارد! برای این مدیران که عمدتاً بدون عکاس و فیلمبردار جایی نمیروند، انتشار «عکسِ خبر» از خودِ «خبر» بیشتر اهمیت دارد؛ تاجاییکه گاهی اصرار دارند برای انعکاس خبرِ حضورشان در مناطق سیلزده، حتماً کفشهای گلآلودشان بهصورت «ویژه» نمایش داده شود! انتشار تصاویر و کلیپهای مختلف از بازدیدها، نشستهای صمیمی، تبادلنظر، برگزاری جلسات با اقشار و گروههای مختلف، حضور در مراسم رسمی و غیررسمی، حضور در مسابقات ورزشی یا تمرین تیمها، دیدار با مردم و مقامات و ... با ژستهای ژورنالیستی بدون مطرحشدن ابعاد و ماهیت رخداد یا عدمانتشار مصوبات جلسات و نشستها و ... فرایند مدیریت تصویر را به فرایند انتشار «تصویر مدیران» بدل ساخته! بیتردید امروزه در عرصه اطلاعرسانی و خبر، انتشار تصاویر و عکسهای مختلف، نقش تزئینی یا اضافی ندارد؛ بلکه به بخشی از خبر تبدیل شده که نبود یا نقصان آن، اصل خبر را تحتتأثیر قرار میدهد. درواقع تصاویر، نقش اعتباری دارند و جزو مکمل خبر محسوب میشوند؛ تاجاییکه اخبارِ بدون عکس، مخاطب کمتری دارند و حتی دربرخیموارد اصلاً دیده و خوانده نمیشوند. اما اینکه هدف و خروجی پروژه یا رویدادی، تنها انتشار چند تصویر باشد، با هیچنوع از ساختار مدیریتی و رسانهای همپوشانی ندارد؛ زیرا تجزیهوتحلیل یک پروژه و کسب اطلاعات جانبی مربوطبهآن از روی یک عکس، اگر نگویم بالذات محال است، بسیاردشوار است و ظاهراً این مهارت تنها درید همان مدیرانیست که با این سیستم درحالمدیریت هستند!