• شماره 2562 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۸ مرداد

سخن مدیرمسئول

گرما و قطع آب‌وبرق در خوزستان

علی‌اکبر بهبهانی

به‌راستی خوزستان را باید استان مقاومت، فداکاری و وطن‌پرستی نامید که مردمش از فارس، لر و عرب، عشق و شیدایی را به کشورشان در همه ادوار به‌اثبات رسانده‌اند. هیچ‌گاه دیده نشده شخصی یا اشخاصی دراین‌استان، ذره‌ای از وفاداری به کشور و نظام را کم کرده باشند؛ و چنین بوده که در جنگ تحمیلی صدام عفلقی که اطاعات از اربابان خارجی غربی و شرقی را در حد اعلی به‌اثبات رسانده بود، چنین غیورمندانه به پایداری پرداختند. پس از پیروزی انقلاب که نظام ارتش مطابق تمام انقلاب‌های مهم جهانی، در امور دفاعی و انتظامی دچار تشتت می‌شوند، به ناگهان با یورش از هوا و دریا و زمین و با رگباری از موشک و توپ دوربرد، رژیم عراق، کشور و انقلاب ما را نشانه گرفت که خوشبختانه پس از هشت‌سال جنگ مداوم که در آن دشمنان ایران، عراقیان را تا بن دندان عراقیان مسلح کرده بودند، عاقبت سرشکسته و سرافکنده، در برابر دلاوران ایرانی، راهی به‌جز فرار ندیدند. این حاصل بی‌خردی صدام بود که عراق را درمانده و تنها با کوهی از مشکلات گذاشت و خود به‌دست عدالت معدوم شد. این جنگ در درون خود، یک نتیجه ایدئال و یک حقیقت افتخارآمیز را برای مردم استان خوزستان، به‌ویژه ایرانیان عرب‌زبان این‌استان برجای گذاشت و مهر باطلی را بر کم‌خردان خارجی متجاوز که در خیال خام خود، ایرانیان عرب‌زبان را از شمار عرب‌های همسایه می‌پنداشتند، زد تا برای همیشه به‌این‌باور باشند که مردم عزیز کشورمان، وقتی پای مصالح کشور به میان باشد، کوچک‌ترین درنگی به‌خود راه نمی‌دهند و چنین بود که درطول هشت‌سال جنگ، مردم همیشه‌در‌صحنه خوزستان، همواره در خط اول جبهه و جنگ بودند و با مقاومت جانانه و با دادن هزاران قربانی، در پی موشک‌پرانی عراق به شهرهای مرزی خوزستان، از نام پرافتخار وطن و نظام پشتیبانی کردند؛ اما آیا حق است که این مردم عزیز را تنها بگذاریم؟ به‌یقین نه دولت و نظام و رهبری و نه مردم عزیز سایر استان‌ها، راضی نیستند که مردم خوزستان همیشه‌قهرمان، این‌روزها و با گرمای بالای 50‌درجه و رطوبت 90‌درصدی، شش‌ساعت در روز قطع برق داشته باشند؛ آن‌هم درشرایطی‌که چون برق قطع می‌شود، متأسفانه آب هم از جریان می‌افتد. بااین‌اوصاف چه کسی می‌تواند به‌غیراز خوزستانی‌ها راجع به نداشتن برق و آب هم‌زمان اظهارنظر کند؟! این گرمای زیاد، متأسفانه ده‌ها کارگر زحمتکش پالایشگاه نفت آبادان را گرمازده کرده که تصویر حمل این گرمازده‌ها، توسط کارگران پالایشگاه، به‌طرف بیمارستان‌ها دل را به‌درد می‌آورد. مردم حق دارند از مسئولین پالایشگاه آبادان که احیاناً در اتاق‌های خنک، خبر از گرمای بیرون ندارند انتظار داشته و بپرسند که به‌چه‌علت تدبیر نکرده و حداقل از ساعت 12 ظهر به بعد را به‌علت این گرما و قطع آب‌وبرق، پالایشگاه را تعطیل نکردند؟ یا حداقل به کارگران به‌صورت شیفت چند‌ساعت به چند‌ساعت استراحت می‌دادند. در‌این‌مورد، اصلاً جای تأمل و درنگ باقی نبوده است و ای‌کاش مسئولان با اقدامی به‌موقع با تمهیداتی مناسب، از این گرمازدگی جلوگیری می‌کردند. باز باید طوری برای این‌استان گرماخیز که حدود 10 نیروگاه و ترانس برق و تقویت برق دارد، تدبیری می‌اندیشیدند که قطعی آب‌وبرق، شامل مردم خوزستان که به‌واسطه وضعیت بد آب و هوایی و ریزگردها، سال‌هاست آزار دیده‌اند، نشود. بدین‌نحو‌که اگر آب‌وبرق چند استان خوش آب‌وهوا و خنک کشور را روزی یکی، دو‌ساعت به‌صورت نوبتی قطع می‌کردند تا‌بدین‌حد به مردم خوزستان فشار نمی‌آمد تا بگوییم؛ گل بود به سبزه نیز آراسته شد! به‌راستی؛ هوای گرم 50‌درجه، رطوبت 90‌درصدی، قطعی آب‌وبرق و وجود ریزگردها در خوزستان چه حکایت غریبی‌ست.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه