حسن روحالامین و همه نقاشان عاشورایی
یکی از زیباترین و آخرین تابلوهای معروف با موضوع «عاشورا» را «حسن روحالامین» خلق کرده که از چندسالیست پای ثابت محافل و محرمها بوده: «عرش بر زمین افتاد». این اثر که در موزه هنرهای معاصر رسماً رونمایی شد؛ به آخرینساعات زندگی سیدالشهدا میپردازد. در تابلو، اباعبدالله در میان سربازان دشمن تصویر شده که تیر خورده و درآستانه افتادن است. نکته بدیع این اثر، تصاویریست که از دشمنان میبینیم؛ تصاویری که مابین شیطانیترین چهرهها و مقدسترین پرترهها درنوسان است و کاملاً نقبی به دنیای امروزمان نیز میزند. درواقع، آنچه آثار روحالامین را ماندگار و امروزی و قابلتأمل کرده (ازجمله این تابلو)؛ تداومداشتن نقاشیهایش است. او صرفاً واقعهای از صدهاسالپیش را تصویر نمیکند که صرفاً اثری هنری خلق کرده باشد؛ برایش مهم است بداند تداوم چنین اتفاقی در دنیای ما چه خواهد بود؟ دنیایی که مقدسمآبانی نظیرِ داعش، طالبان و ... را نیز دارد و طبیعیست که عاشورا و تشیع راستین، درتقابلبا چنین صورتی از دین و دیگر صورتهای ظلم نیز معنا پیدا میکند. بهگزارش فارس؛ کربلا را هرکس بهقدر همت و دانش خویش معنا میکند. هنوز بسیار مانده تا کربلا در تمام ابعاد آن فهمیده شود. کربلا یک واقعه نبود؛ یک جریان و حتی فراترازآن بود؛ چنانچه تمام جنبههای زندگی مسلمانان را دربرگرفت و هنر نیز فارغ از اینماجرا نبود. هنرمندان مختلفی طی سالیان دراز، هریک بهاندازه دانش و بینش خود آنرا بازتاب دادند.
در یک تقسیمبندی کلی، نقاشی عاشورایی به سه گونه متفاوت ظهور یافت: آثار پشت شیشه، اولین جلوهگاه تصاویر عاشورایی بود. عاشقان بینامونشانی در دوره زندیه و قاجار بر شیشه نقاشی میکردند و اینگونه ارادت خود را به سالار شهیدان و یارانش نشان میدادند. امروز اطلاع دقیقی از هنرمندان آن وجود ندارد. ایننوع نقاشی امروزه تقریباً از بین رفته است و دیگر در دوران معاصر ادامه نیافت؛ اما خوشبختانه، زوج خوشذوقی بهصرافت جمعآوری این آثار از قهوهخانهها، نانواییها، خانهها، روستاها و شهرهای دورافتاده افتادند و امروز «جهانگیر کازرونی و فریال سلحشور» مجموعه بسیار گرانقدری از این آثار را در گنجینه شخصی خود دارند که هرازگاه بهنمایش میگذارند. موزهای نیز باعنوان «موزه نقاشی پشت شیشه» تأسیس شده که در آن آثار ارزشمندی از ایننوع نقاشی نگهداری میشود. نقاشان قهوهخانهای هنرمندان دیگری بودند که نسبت به خلق مضامین مذهبی و بهویژه وقایع عاشورا علاقه بسیار داشتند و آثار بسیاری از این هنرمندان درزمینه عاشورایی در موزهها نگهداری میشود.
در دوران قاجار، قهوهخانهها بهدلیل کارکرد خود بهعنوان یک نهاد اجتماعی، بهمثابه یک مدرسه عمل میکردند؛ زیرا با تجمع افراد و حضور نقالان و پردهخوانان، ماجرای کربلا بازخوانی میشد و شیفتگان دلداده با روایت اینماجرای بزرگ همگام شده و بر مظلومیت حسین؟ع؟ و یارانش اشک میریختند. بهگفته جابر عناصری؛ قدیمیترین پرده عاشورا را «ناطق» نامی در دوره زندیه بهتصویر کشیده. این پرده در هفت بخش مجزای لشکر عمر سعد، خیمهگاه بنت حضرت قاسم؟ع؟، صحنه نبرد علیاکبر؟ع؟، آبآوردن از فرات، قتلگاه و حضرت اباعبدالله را روایت میکند. نقاشی قهوهخانهای که یکی از مهمترین مضامین آن عاشورا بود، در دوران قاجار و اواخر دوران این سلسله همگام با سرآغاز جنبش مشروطیت و همگام با این انقلاب فکری اوج گرفت و چهرههای شاخصی در مقاطع زمانی مختلف دراینعرصه کار کردهاند که ازآنمیان باید به علیرضا قوللرآغاسی، فتحالله قوللرآغاسی، حسین قوللرآغاسی، محمد مدبر، حسین همدانی و حسین تفتی اشاره کرد. آثار این هنرمندان بر سه محور روایتهای حماسی، مذهبی و بزمی متمرکز بود. ازاینمیان، مدبر و حسین قوللرآغاسی، در حوزه نقاشی عاشورایی فروغ دیگری داشتند. آثار آنها بیواسطه بر دلها نشست. این دو، عاشقانه واقعه کربلا را تصویر میکردند و درهمانحال اشک میریختند. از آثار مدبر میتوان به «مصیبت کربلا»، «گودال قتلگاه»، «دارالانتقام مختار»، «عزیمت حضرت مسلم به کوفه» و ... اشاره کرد که در «موزه رضا عباسی»، «موزه هنرهای معاصر تهران» و ... نگهداری میشود. حسین قوللرآغاسی نیز اثری بهنام «مصیبت کربلا» دارد که در سال 1330 بهتصویر کشیده و در کارنامه خود ثبت کرده. این دو عاشق همدل، هردو در کلاس علیرضا قوللر آغاسی (پدر حسین) آداب نقاشی آموختند و هردو نیز در نهایت تنگدستی درگذشتند. نقاشی قهوهخانهای با مضامین مختلف حماسی و بزمی؛ ازهمهمهمتر ماجرای عاشورا تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیش آمد تابهامروز که تعداد هنرمندانی که دراینحوزه مشغولاند، به کمتر از تعداد انگشتان دست میرسد. قهوهخانهها در حیات 400ساله خود بنابهضرورت کارکردهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را از دست دادند و با ظهور رسانههای مختلف مردم در خانههای خود نشسته و اجتماع در قهوهخانهها کمرنگ شد.
با ورود هنر مدرن، دانش نقاشی بیشتر شد و هنرمندان حرفهایتری به میدان آمدند که هریک صاحب سبکوسیاق خاص بودند. با گسترش این پدیده، موج سوم آثار عاشورایی آغاز شد. درایندوره طبق نیاز و ضرورت، آثار پرتعدادتری بااینمضمون، بر تابلوها نقش بست و کثرت و تنوع آثار نیز بیشتر شد. موزههای دولتی و گنجینههای خصوصی هرکدام به گردآوری و حفظ این آثار اهتمام بیشتری ورزیدند و همزمان به خلق آثار عاشورایی نیز پرداختند. گرچه نباید نادیده گرفت که کاستیهای بسیاری هنوز در حوزه اطلاعاتی اینبخش وجود دارد که باید سالها پیشازاین بهسرانجام میرسید. ازاینمیان «موزه هنرهای معاصر تهران» با وجود نام بزرگش، تعداد بسیاراندکی از نقاشیهای عاشورایی را دراختیار دارد که ازآنمیان میتوان به آثار عباس بلوکیفر، محمد مدبر، حسن اسماعیلزاده، فتاحزاده، حسین چلپا، حسین صدر، مفیدی و محمدباقر آقامیری اشاره کرد. مرکز دیگری که به گردآوری و خلق آثار با مضمون عاشورایی پرداخته است، «حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی»ست. این مرکز باوجودآنکه بعدازانقلاب شکل گرفت؛ اما در طبقهبندی اطلاعات آثارش بسیارموفق عمل کرده. در گنجینه «حوزه هنری» حدود 40 تابلو نقاشی با موضوع واقعه عاشورا نگهداری میشود که هنرمندانی نظیرِ کاظم چلیپا، حسین خسروجردی، ایرج اسکندری، غلامعلی طاهری، مرتضی اسدی، حبیبالله صادقی، سید مرتضی حسینیپور شاندیز و ... طی سالهای بعدازانقلاب خلق کردهاند. «موزه هنرهای معاصر فلسطین» نیز که بیشتر از چندسال از عمر آن نمیگذرد، درزمینه هنرهای مذهبی و بهویژه واقعه عاشورا فعالیتهایی را انجام داده. این موزه وابسته به «فرهنگستان هنر»، چندسالقبل موضوع ترکیببند محتشم کاشانی را با مطلع «باز این چه شورش است» را به 12 هنرمند نقاش سفارش داد و مجموعهآثارشان را بهنمایش گذاشت. ایرج اسکندری، مهدی حسینی، مصطفی گودرزی، حبیبالله صادقی، مرتضی اسدی، زهرا رهنورد، غلامعلی طاهری، عبدالحمید قدیریان، صداقت جباری، محمدعلی بنیاسدی، کاظم چلیپا و حسین شناور روایان و تصویرگران ترکیببند محتشم کاشانی بودند. تابلوی 10متری «آیین خیال» یکیدیگر از آثاریست که در «موزه امامعلی؟ع؟» پردهبرداری شد. این تابلو با قلم راپید و با هنرمندی علیرضا دیانی بهتصویر کشیده شده است که در گنجینه این موزه نگهداری میشود. «موزه آستان قدس رضوی» نیز یکی از اماکن حفظ و نگهداری آثار عاشوراییست. دراینموزه معروفترین اثر محمود فرشچیان یعنی تابلوی «عصر عاشورا» نگهداری میشود. فرشچیان، این تابلو را که شاید مشهورترین نقاشی درزمینه نقاشی عاشورایی باشد، در سال 1355 بهتصویر کشید و سال 1369 به «موزه آستان قدس رضوی» هدیه کرد. این هنرمند، آثار دیگری نیز با مضمون عاشورا دارد که اگرچه بهشهرت تابلوی عصر عاشورا نیست؛ اما درنوعخود کمنظیر است. «شهادت علیاصغر» یکیازآنهاست که آنرا در سال 1382 به این موزه هدیه کرد.