• شماره 3293 -
  • 1403 دوشنبه 20 اسفند

ادبیات داستانی ایران روی پرده نقره‌ای

اقتباس، یکی از راه‌های مهم بازآفرینی‌ست که هنرمند با الهام‌گرفتن از یک اثر هنری نظیر فیلم، کتاب، نقاشی، شعر یا ...، اثر تازه‌ای خلق کند؛ در برخی انواع اقتباس، سیر داستان، شخصیت‌ها، ویژگی زبانی و لحن اثر اصلی حفظ می‌شود. پایه و اساس بازآفرینی، خیال‌پردازی‌ست و اثر تازه‌ساخته‌شده، اثری مستقل و بدیع خواهد بود. به‌گزارش منیره زینلی (ایرنا)؛ صنعت سینما در آغاز، با آثار ادبی بکری مواجه بود که روند شکل‌گیری سینما را سرعت دادند و پایه فیلم‌نامه‌نویسی مدرن را بنیان گذاشتند. سینمای اقتباس به‌مرورزمان و با پیشرفت فیلم‌نامه‌نویسی، جایگاه خود را در آثار بلند سینمایی جهان پیدا کرد و به ژانری تبدیل شد.

بسیاری از متفکران معتقدند ادبیات در عرصه‌ تفکر و اندیشه جلوتر از سینماست و یکی از اصلی‌ترین دلایل اقتباس از آثار ادبی موفق نیز همین‌مسئله است. یکی از کارکردهای مهم اقتباس در آثار هنری سینما، تئاتر، رادیو و تلویزیون، احیای دوباره آثار کهن ادبی‌ست که به‌دلایل متعدد توانایی ایجاد ارتباط با مخاطب را از دست داده‌اند. بین اقتباس و کپی‌کردن از یک اثر ادبی یا سینمایی، مرز بسیارظریف اما مشخصی وجود دارد. اقتباس‌کننده باید خود را امانت‌دار و معتقد به «حقوق مؤلف» بداند. در تیتراژ فیلمش باید به منبع اقتباس خود اشاره کند؛ این یعنی حفظ حقوق معنوی پدیدآورنده اثر اصلی. البته کسانی هم بوده‌اند که از یک اثر اقتباس کره‌اند و برای‌اینکه از زیر دین حقوق معنوی مالک اثر خود را خلاص کرده باشند، در تیتراژ به آوردن جملات کلی مانند «بانگاهی‌به ...» یا «برداشتی آزاد از ...» بسنده کرده‌اند. اقتباس برای فیلم‌نامه عبارت‌است‌از انتخاب موضوع یا موضوعاتی برای فیلم از منابع گوناگون ادبی و بیان آن‌ها ازطریق علائم و قراردادهای موجود در سینما. این انتخاب و تمرکز روی منابع نیز می‌تواند باتوجه‌به علاقه‌مندی نویسندگان و فیلم‌سازان، به‌‌اشکال متفاوتی صورت بگیرد. اقتباس آزاد، اقتباس وفادار، اقتباس لفظ‌به‌لفظ. در اقتباس سینمایی به جنبه‌های مختلف کار می‌توان توجه کرد؛ یعنی آن‌را نباید تنها در برداشت مضمون اثر محدود کرد. اقتباس در سینما از آثار دیگر سینمایی، تلویزیونی و تئاتری نیز می‌تواند انجام شود. بسیارمهم است در اقتباس، مضامین برداشت‌شده از آثار خارجی را با فرهنگ و آداب اجتماعی منطقه هدف و نیز با شرایط اقلیم‌شناختی آنجا انطباق داد. این دغدغه سختی کار اقتباس را دوچندان می‌کند؛ کاری‌که بعضی نویسندگان و کارگردانان ایرانی از پس آن خوب برآمدند و برخی ناموفق بودند. ادبیات فارسی، پر از نوشته‌هایی‌ست که می‌توانند دستمایه ساخت فیلم‌های سینمایی قرار بگیرند. چه نگاهی به ادبیات کلاسیک و آثاری چون شاهنامه، مثنوی معنوی، پنج‌ گنج نظامی بکنیم و چه ادبیات معاصر، زمینه‌هایی برای اقتباس و ساخت آثار تصویری می‌بینیم. یکی از مهم‌ترین کارگردانان ایرانی که اقتباس از آثار فاخر و روایت‌های تاریخی و ادبی را در کارنامه دارد و آثار قابل‌توجهی نیز ساخته، بهرام بیضایی است. فیلم‌نامه «سیاوش‌خوانی»، بازنویسی دقیقی از یکی از قصص شاهنامه است. بیضایی آن‌را به‌شکل ساده بازنویسی نمی‌کند؛ بلکه به‌صورت داستان‌در‌داستان است. او پی‌رنگ اصلی روایت را از شاهنامه وام می‌گیرد و درزمینه، طرحی فرعی از برگزاری آیین سوگ سیاوش می‌گنجاند. «سهراب‌کشی» بازنویسی از رزم‌نامه سهراب و رستم است. بیضایی آن‌را از شاهنامه اقتباس کرده و با افزودن گفت‌وگوهای بیشتر بین شخصیت‌ها و برقراری روابط علت‌و‌معلولی که به منطقی‌تر‌شدن پی‌رنگ کار منجر می‌شود، متن را بازنویسی کرده است. «مجلس قربانی سِنّمار» بازنویسی از بخشی از روایت هفت‌پیکر نظامی گنجوی است. بیضایی این داستان کوتاه و ساده را بامهارت به‌شکل نمایشنامه‌ای کامل بازنویسی می‌کند و آن‌را به صحنه اجرا می‌برد. هوشنگ مرادی کرمانی، از مهم‌ترین نویسندگان ادبیات داستانی معاصر ایران است. «مهمان مامان» به‌کارگردانی داریوش مهرجویی، «خمره» به‌کارگردانی ابراهیم فروزش، «مربای شیرین» به‌کارگردانی مرضیه برومند و «گوشواره» به‌کارگردانی وحید موسائیان، معروف‌ترین آثاری‌اند که از روی نوشته‌های او اقتباس‌شده‌اند. داستان کوتاه «چکمه» نیز به‌قلم او؛ موردتوجه فیلم‌سازان قرار گرفت و سال ۱۳۷۱ محمدعلی طالبی، «چکمه» را برپایه اقتباسی از آن ساخت که روایتگر قصه دختر خردسالی‌ست که با مادرش در یکی از محلات جنوب تهران زندگی می‌کند. او روزها به‌اجبار به محل کار مادرش به یک تولیدی می‌رود. شیطنت‌های سمانه باعث دلخوری مسئول کارگاه است و مادر ناچار او را چندروزی در خانه تنها می‌گذارد و برای مشغول نگه‌داشتن سمانه یک‌جفت چکمه قرمز می‌خرد. در اتوبوس یکی از چکمه‌های سمانه گم می‌شود. مادر لنگه دیگر چکمه را دور می‌اندازد. پسرک همسایه که یک پای خود را از دست داده، به‌دنبال یافتن لنگه گم‌شده می‌رود. فیلم، موفق به کسب جوایز متعددی شد؛ ازجمله گلدن‌گیت به‌عنوان بهترین فیلم دوره ۳۷ فستیوال سانفرانسیسکو (۱۹۹۳)، برنده فیل نقره‌ای برای بهترین کارگردانی از فستیوال هندوستان، جایزه تماشاگران جشنواره اتریش (۱۹۹۳)،سه پروانه زرین از جشنواره بین‌المللی فیلم کودک‌ونوجوان، جایزه کتاب زرین از جشنواره فیلم رشد. «گاوخونی» به‌کارگردانی و نویسندگی بهروز افخمی براساس رمان «گاوخونی» نوشته جعفر مدرس صادقی در سال ۱۳۸۲ ساخته شد؛ درباره کابوس‌های جوانی که خاطرات پدرمرده‌اش، شهر زادگاهش (اصفهان) و زاینده‌رود او را به مرز پریشانی می‌رساند. کتاب «جایی‌دیگر»، مجموعه شش داستان کوتاه به‌قلم گلی ترقی است که سال ۱۹۸۵ به‌عنوان «بهترین قصه سال در فرانسه» برگزیده شد. داستان چهارم آن (جایی‌دیگر) به‌نام «درخت گلابی» است که فیلمش در سال ۱۳۷۶ به‌کارگردانی داریوش مهرجویی ساخته شد و بهترین داستان کتاب به‌شمار می‌رود. راوی، مردی نویسنده است که به باغ کودکی‌اش در دماوند بازگشته و می‌خواهد بنویسد. او به‌مرور خاطرات نوجوانی خود می‌پردازد؛ زمانی‌که شیفته دخترعمه‌اش بود. «پدر آن دیگری» رمانی‌ست به‌قلم پرینوش صنیعی؛ روایتگر پسر خنگی که تا پیش از رفتن به مدرسه حرف نمی‌زند و همه او را «پسره خنگ»، «این» یا «خنگول کوچولوی من»‌ خطاب می‌کنند؛ اما این پسر برعکس آنچه تصور می‌شود، بسیار باهوش است! تنها ایراد شهاب این‌است‌که دیر به حرف افتاده و ترجیح می‌دهد برای مسخره‌نشدن، در ذهن و با دو موجود خیالی به‌نام «اسی» و «ببی» هم‌کلام شود. مسخره‌کردن او آن‌قدر باعث عذابش شده که تنها آرزویش فحش‌دادن شده و اولین کلمه‌ای که از دهانش خارج می‌شود یک ناسزای چارواداری‌ست! یدالله صمدی در ۱۳۹۳ فیلم اقتباسی به‌همین‌نام، با بازی هنگامه قاضیانی و حسین یاری ساخت؛ که در بخش خارج‌ازمسابقه جشنواره فیلم فجر به‌نمایش درآمد. کیومرث پوراحمد هم فیلم «اتوبوس شب» را از کتاب «سی‌ونه و یک اسیر» نوشته حبیب احمدزاده اقتباس کرده است. داستان این فیلم درباره نوجوان رزمنده‌ای‌ست که باید به‌تنهایی چند اسیر عراقی را به پشت جبهه منتقل کند اما به‌دلایل مختلف، کسی با وی همکاری نمی‌کند و دراین‌راه اتفاقاتی برایش پیش می‌آید. بهروز افخمی سال ۱۳۹۲ به‌سراغ داستانی از مرجان شیرمحمدی (همسرش) رفت و با «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در جشنواره فجر، جایزه بهترین فیلم را ازآن‌خود کرد. در داستان این فیلم و کتاب، یک بازیگر مشهور سینما در آخرین فیلمش تصمیم می‌گیرد با همسر واقعی‌اش همبازی شود؛ اما این اتفاق سبب می‌شود همسرش به شهرت زیادی دست پیدا کند؛ ‌طوری‌که توجه‌ها معطوف به همسرِ بازیگر شود. این‌مسئله دلخوری و حسادت بازیگر مشهور را به‌همراه دارد. دراین‌وضعیت زن او که به‌شهرت رسیده، از خانه قهر می‌کند و ...! کتاب «تفحص»، حاصل سفرهای حمید داودآبادی به فکه و گزارش‌هایش از عملیات تفحص، کشف و تشییع شهدا از فکه تا تهران است. در مقدمه بعدازاینکه توضیح می‌دهد چگونه شهدا پیدا می‌شوند، به مراحل شناسایی شهید بعد از یافتن شهدا اشاره می‌کند. خاطراتی از عملیات تفحص با عنوان‌هایی همچون «آن پیرمرد سالخورده»، «کنار جنازه عراقی»، «وقتی مین والمری گل کرد» و ... بیان شده است. فیلم «شیار ۱۴۳» به‌کارگردانی نرگس آبیار، داستان مادری‌ست به‌اسم اُلفت که چشم‌انتظار فرزند به‌جبهه‌رفته‌اش یونس است. خبر خوبی از راه می‌رسد؛ اما امتحان بزرگی در راه است! این فیلم برگرفته از یکی از داستان‌های کتاب «تفحص» بوده که در سال ۱۳۹۲، جایزه بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی فیلم فجر را ازآن‌خود کرد. جز این‌ها فیلم‌های «سایه‌های بلند باد» ساخته بهمن فرمان‌آرا براساس «معصوم اول» هوشنگ گلشیری، «دایره مینا» ساخته مهرجویی براساس «آشغال‌دونی» غلامحسین ساعدی، «بوف کور» ساخته کیومرث درمبخش برپایه داستانی از صادق هدایت هستند.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه