• شماره 3387 -
  • 1404 دوشنبه 9 تير

بازخوانی دیدار قدیمی با «جمال اجلالی»

جمال اجلالی؛ بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در سن ۷۸‌سالگی از دنیا رفت. به‌گزارش روابط‌عمومی مؤسسه هنرمندان با اعلام این خبر گفته است: جمال اجلالی، صبح یکشنبه؛ ۸ تیرماه پس از یک دوره بیماری، در منزل درگذشت. جمال اجلالی متولد ۱۳۲۶ بود و از دوران کودکی با هنر آشنا شد. او در دانشکده هنرهای زیبا در رشته بازیگری تئاتر پذیرفته شد و فعالیت رسمی خودش را آغاز کرد. او از بازیگران باسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون بود که می‌گویند استعداد بازیگری او را حمید سمندریان کشف کرد و از بازیگران موردعلاقه وی هم بود. او که در تنها فیلم سینمایی این کارگردان نامدار تئاتر به‌نامِ «تمام وسوسه‌های زمین» بازی کرده، در فیلم‌ها، تئاترها و سریال‌های متعدد حضور داشته و با صدای خاصش و با ایفای نقش‌های متعدد در ذهن مخاطبان زیادی باقی مانده است. این بازیگر در آثار سینمایی همچون «تابو»، «گینس»، «آرایش غلیظ»، «باد در علفزار می‌پیچد»، «آبی»، «مدرسه پیرمردها»، «تمام وسوسه‌های زمین» و «عاشق کوچک» بازی کرده است. بازی او در نقش یک پزشک معتاد در فیلم «آرایش غلیظ» در سال ۹۲ موردتحسین و توجه قرار گرفت. همچنین از سریال‌هایی که او بازی کرده می‌توان به «دوردست‌ها»، «خط»، «توطئه فامیلی»، «برای آخرین‌بار»، «پیدا پنهان» و «مسافر» اشاره کرد.

اجلالی در سال ۱۳۹۷ بعدازاینکه دوسال به‌خاطر درمان سکته از کار دور مانده بود، در سریال‌های «سر دلبران» و «سرباز» و فیلم سینمایی «دم سرخ‌ها» حضور یافت. درآن‌سال، شورای مرکزی بازیگران خانه سینما به دیدار او رفتند و خاطراتی برایشان یادآوری شد. ایسنا از این دیدار، گزارشی را تهیه کرد که به‌مناسبت درگذشت این هنرمند، آن‌را بازخوانی می‌کنیم. جمال اجلالی که پس از طی یک دوره بیماری حال‌واحوال بهتری دارد، می‌گوید: بازیگری خصوصیاتی جدا از هنر دارد، طوری‌که وقتی خوب بازیگری کنی، روحت را با خود می‌برد و تو زیبا و باشکوه می‌شوی. جمال اجلالی از بازیگران باسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون است که می‌گویند استعداد بازیگری او را حمید سمندریان کشف کرد و از بازیگران موردعلاقه وی هم بود. او که در تنها فیلم سینمایی این کارگردان نامدار تئاتر «تمام وسوسه‌های زمین» بازی کرده، در فیلم‌ها، تئاترها و سریال‌های متعددی حضور داشته و با صدای خاصش و با ایفای نقش‌های متعدد در ذهن مخاطبان زیادی باقی مانده. او حدود دوسال‌قبل دچار سکته مغزی شد و همین سبب کسالت جسمی و شاید روحی‌اش شد و خبرهای چندان خوشایندی از احوالش به‌گوش نمی‌رسید. حتی تارهای صوتی‌اش با آسیب روبرو شد و امکان فعالیتش را کمتر کرد. دراین‌راستا چندتن از اعضای شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمای ایران عصر روز دوشنبه (97)، دوم مهرماه به منزل این هنرمند رفتند و دیداری با او تازه کردند؛ دیداری که گویا قرار بوده خیلی‌زودترازاین‌ها انجام شود اما شرایط لازم مهیا نشده بود و شنیده می‌شود اگر به‌لحاظ مالی حمایت بیشتری از انجمن صورت گیرد این دیدارها خیلی‌بیشتر و با فاصله زمانی کمتری از هم انجام خواهد شد. افسانه چهره‌آزاد عضو شورای مرکزی انجمن، علی دهکردی رئیس انجمن بازیگران، فرشید زارعی فرد بازرس انجمن و فرامرز روشنایی مسئول اطلاع‌رسانی این شورا، چهار نفری بودند که در ادامه برنامه‌های دیدار با بازیگران قدیمی سینما به منزل جمال اجلالی رفتند و سرحال بودن او در همان بدو ورود مایه خوشحالی شد که نشان از بهبود اوضاع جسمانی این هنرمند داشت. اجلالی که به‌همراه همسر و مادر همسرش میزبان همکاران و دوستان خود شده بود، باگذشت‌زمان و حرف‌زدن از کارهای مشترک و هنرمندان قدیمی نه‌تنها خاطرات بیشتری را تعریف می‌کرد بلکه جملات و اظهارنظرهایی را می‌گفت که سطح بالای دانش او و حافظه فوق‌العاده‌اش را با بیش از ۷۰‌سال سن نشان می‌داد. البته در دقایق اولیه، اجلالی خیلی تمایلی به صحبت و به‌ویژه بیان حرفی که بخواهد انتشار پیدا کند نداشت، اما خاطره‌گویی همکارانش او را چنان به‌وجد آورد که حتی از جا بلند شد و صحنه‌ای از آنچه تعریف می‌شد را بازی کرد. آن‌طورکه فرشید زارعی فرد می‌گفت، جمال اجلالی وقتی دانشجوی مهمان دانشکده هنرهای زیبا می‌شود، آن‌قدر خوش‌مشرب بوده که سریع جای خود را بین بقیه باز می‌کند طوری‌که در هر برنامه‌ای همه دوست داشتند او حضور داشته باشد و آخر هم از همان دانشکده و در رشته تئاتر فارغ‌التحصیل می‌شود.‌ وقتی صحبت از تئاتر می‌شود، اجلالی با لحن خاص می‌گوید: «دوست داشتم جوری بود که هرروز به تئاتر می‌رفتم». او از بازی‌های قدیمی‌اش یاد می‌کند ولی بیشترازآنکه از خودش بگوید از دیگران یاد می‌کند؛ از سمندریان، از فنی زاده، از خسرو شکیبایی، تانیا جوهری و ... وقتی می‌گویند «شما فقط یک گریم کم دارید تا بازهم روی صحنه روید» با تواضع جواب می‌دهد، «تا مکبث خیلی فاصله دارم». علی دهکردی درپاسخ‌به تواضع اجلالی از سفر پیتر بروک به ایران یاد می‌کند که پس از آشنایی با کار ِنسلی از بازیگران آن‌زمان، از دیدن آن نسل بازیگری در ایران غافلگیر شد.‌ دهکردی تأکید می‌کند اجلالی همانند آن نسل است و جزو بازیگرانی است که در کار خود کارشناس هستند. بااین‌حال اجلالی باز با یادآوری برپایی بزرگداشتی برای هرولد پینتر تأکید دارد، «ما نباید مدام از خودمان بگوییم و تعریف کنیم». او سپس به بازیگر فیلم فرانکنشتاین اشاره می‌کند که با وجود ایرادات ظاهری خدای کمدی است، پس از چندثانیه که اسم بازیگر را به‌یاد می‌آورد، مارتی فلدمن، می‌گوید: وقتی مثل «فلدمن» بازیگر باشی و مثل او بازی کنی زیبا و باشکوه می‌شوی ولی ما خیلی چنین بازیگرهایی نداریم، شاید فقط یکی دو نفر بودند مثل مهدی فتحی و فنی‌زاده. نام فنی‌زاده که می‌آید انگار اجلالی به دنیای دیگری می‌رود و با شوروحالی متفاوت می‌گوید: «من این سعادت را داشتم که فنی زاده یک‌شب سر یک اجرای نمایشم اولین‌نفری بود که آمد پشت‌صحنه و بعد از کلی حرف یا بهتر بگویم فحش، گفت من از فردا دیگر بازی نمی‌کنم». (در تمجید بازی اجلالی). پس از ساعتی گپ‌وگفت، خاطره‌گویی‌ها از تئاتر و یادآوری نام کسانی‌که چندسالی است درگذشته‌اند یا خبری از آن‌ها نیست، افسانه چهره آزاد را هم به بازگوکردن خاطره‌ای از هفت‌سالگی خود واداشت؛ که به‌همراه مادربزرگش رقیه چهره آزاد به دیدن تئاتری با نام «روسری قرمز» می‌رفته که کارگردانش هادی اسلامی بوده و خسرو شکیبایی ۲۰‌ساله و آزیتا لاچینی هم درآن‌بازی می‌کردند. نقل این خاطرات اگرچه شوروحال تازه‌ای به جمال اجلالی می‌داد اما یاد بعضی دوستان قدیمی که دیگر نیستند یا اوضاع خوبی ندارند، افسوس و ناراحتی را به چهره‌اش می‌آورد و آهی بلند که هر از چندی صدایش به‌گوش می‌رسید. بااین‌حال همسر اجلالی که درطول این‌مدت مراقبت زیادی از این بازیگر قدیمی داشته و توانسته شرایط او را بهبود بخشد، می‌گوید «شاید رفت‌وآمد بیرونی برای آقای اجلالی محدود باشد اما از دیدن دوستان قدیمی‌اش خیلی خوشحال می‌شود. چون همین‌ها کمک می‌کند هم حال خوبی داشته باشد و هم شرایط بهتری برای کار، مثل چندی‌قبل که در «دم سرخ‌ها» که اخیراً اکران شد، بازی کرد». این بازیگر که حضورش در فیلم‌هایی مثل «آرایش غلیظ» حمید نعمت‌الله با تحسین روبرو بود و از فیلم‌ها و بازی‌هایش مثل «مدرسه پیرمردها» و «باد در علفزار می‌پیچد» و نیز سریال «در قلب من» یاد شد، پس از یکی دوساعت گپ دوستانه مهمانان خود را با رویی خوش بدرقه کرد به‌این‌امیدکه در آینده‌ای نزدیک بازهم آن‌ها و دیگر همکارانش را ببیند؛ اما حرف آخر اجلالی نزدیک در خروج، پس از یک عذرخواهی آرام از مادر همسرش بابت اینکه که شاید سروصدا و پذیرایی باعث اذیت او شده باشد، نشان می‌داد اوقات خوشی را با همکارانش سپری کرده که فقط گفت «مادر همه روزهای دانشجویی به یادم آمد».

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه