همه ما بهنحوی یا شاید در موقعیتهایی خاص، درگیر سکوت بودهایم؛ سکوتی که گاه بهایی گزاف برایمان داشته است؛ بهایی که یا خود محکوم به پرداخت آن هستیم یا دیگران بهنوعی، در مسیری قرار میگیرند که باید تاوان این سکوت را بدهند. «خاموشان» بهبیان زندهیاد «علی سلیمانی»؛ کارگردان این اثر، نمایشی تجربی، آزمایشی و اجتماعی از گروه تئاتر «تجربه» روایت کسانیست که هریک، در موقعیت خویش بهنوعی سکوت کرده و اثرات آنرا دیدهاند؛ و حال، بخشی کوچک از این روایت را برای مخاطبان خویش بهتصویر میکشند. این نمایش بهقلم «سبا سلیمانی» و کارگردانی مشترک «زندهیاد علی سلیمانی» و «سهیلا جوادی»؛ در «سنگلج»؛ قدیمیترین تماشاخانه تئاتر در تهران هرروز از ساعت 18:30 میزبان علاقهمندان به هنر نمایش است.
رسانهها با بهکارگیری افراد متخصص در هنر کارآمد خواهند بود
علیرضا ناصحی بااشارهبهاینکه پیشتر با گروه آشنایی داشته، پیرامون حضور درایناثر، گفت: «علی سلیمانی و خانم جوادی، از دوستان قدیمیام بودند و بهواسطه این آشنایی، باافتخار این دعوت را پذیرفته و به جمع خاموشان پیوستم». وی با ابراز خرسندی از حضور درایناثر بابیاناینکه نقشی که درقالبآن، روی صحنه میرود، شیرین و ملموس است، افزود: «این نقش در کنار بازیهای روان دیگردوستان، بسیارخوب و بجا از آب درآمده است». این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون بااذعانبهاینکه نقشی که او درایننمایش دارد، شخصیتی بیتکلف است که زندگی واقعی خویش را بهنمایش میگذارد، گفت: «خاموشان بهنظرم نمایشیست که مقابل چشمان تماشاگر شکل میگیرد و ویژگی خاص سکوت در زندگی آدمها، یکی از مهمترین ویژگیهای آن است و ممکن است هر فردی در زندگی خود، با این ویژگی مواجه شده باشد». وی بابیاناینکه کرونا بر روی صحنه زندگی نقش دارد و این نقش، تجربه غریبی را برای همگان رقم میزند، افزود: «درمورد هنر و هنرمند میتوان کتابها نوشت؛ اما آنچه دراینسالها دریافت کردهام آناستکه هنرمند شاید چیزهایی را میبیند که با چشم غیرمسلح قابلرؤیت نیست و برای مرئیکردن آن، آنچنان با رنج و زحمت راهی را میپیماید که نامش هنر است؛ کار هنرمند، روشنگری در جامعه است». وی درپاسخبهاینسؤالکه هنر و بهویژه نمایش، پس از پایان دوران شیوع کرونا، برای مخاطبان و هنرمندان آن، چه خصایصی خواهد داشت؟ بابیاناینکه هر پدیده مخربی تا سالیان، آثار مخربش را با خود دارد، پیرامون نقش رسانهها در گرایش مخاطب به هنر، گفت: «رسانهها گاهی فراموش میکنند که میتوانند متولی هنر باشند و باید پذیرفت که رسانهها با بهکارگیری افراد متخصص در هنر، کارآمد خواهند بود؛ وگرنه به بیراهه میروند». این کارگردان تئاتر، مقایسه اشتباه تئاتر با سینما را یکی از مهمترین مشکلات روز هنر نمایش برشمرده و بابیاناینکه بااینحال که تئاتر و سینما، نقاط مشترک دارند؛ اما دو مقوله جدا هستند، گفت: «تئاتر بهخاطر وسعت دامنه کارکردی که دارد، نیاز به توجه بیشتری دارد؛ مثل کتاب است و کتابخانه مثل فرهنگ است که بهدست متولیان باید حفظ شود». وی بااذعانبهاینکه تئاتر جای شهرتهای زودگذر نیست؛ بلکه جای معناست و معنویت، گفت: «خاموشان، براساس زندگی شکل گرفته و سبا سلیمانی بهدرستی و زیبایی، از پس اینمهم برآمده. بهنظرم باید ازاینپس شاهد نمایشنامههای قوی از این درامنویس جوان باشیم».
هنرمند وظیفه دارد زیبایی را به جامعه تعمیم دهد
حسین میرزائیان بااشارهبهاینکه ازپیش با علی سلیمانی و گروه او آشنایی داشته است و همینامر موجب حضورش درایناثر شده است، گفت: «من درایننمایش در نقش حسین بهروی صحنه میروم؛ که از منطقهای خاص از تهران آمده و بهرغماینکه تحصیلات عالیه را پشتسر میگذارد، ویژگیهایی خاص در وجودش دارد و همواره دوست دارد با این روحیه، اتفاقات را مدیریت کند». وی که بازیگری را از سال 1369 آغاز کرده؛ بااذعانبهاینکه سکوتنکردن مقابل وقایع و رویدادهایی که پیشروی ما اتفاق میافتد، یکی از مهمترین پیامهاییست که این اثر به مخاطب خویش میدهد، افزود: «اگر به عمق اینمسئله فکر کنیم، تمام آنچه را که نویسنده و کارگردان در ذهن داشتهاند، متوجه خواهیم شد». این بازیگر تئاتر بابیاناینکه اگر گروه یکدست باشد و شیوهنامهها رعایت شود، در ایام کرونا نیز میتوان نمایش کار کرد، گفت: «در ایام کرونا، در چند نمایش حضور یافتهام و چون تمام مسائل بهداشتی در آن گروهها رعایت میشد، هیچ اتفاقی برای هیچکس نیفتاد. همینامر موجب شد بگوییم که اگر تمام مسائل بهداشتی و ایمنی پیشگیری از کرونا را رعایت کنیم، میتوانیم در همین ایام نیز تئاتر کار کنیم». میرزائیان باتأکیدبراینکه هرگز با تعطیلی تئاتر، حتی در شرایط کرونا موافق نیست، هرآنچه را که زیبا خلق و آفریده شود، هنر دانسته و بابیاناینکه هنرمند، کسیست که زیبایی را خلق میکند و ماورای همه هنرمندان خداوند متعال است، گفت: «اساساً نمیتوان هنر را از جامعه حذف کرد؛ زیرا اگر هنر از جامعه حذف شود، تعادل و لطافت از جامعه دور شده و جامعهای خشن خواهیم داشت». وی بابیاناینکه اساساً بدون هنر نمیتوان زندگی کرد و یک هنرمند وظیفه دارد زیبایی را تعمیم بدهد و ازسویی، مسئولین نیز درمقابل وظیفه دارند فضایی بیشتر و بهتر را برای ارائه هنر خویش فراهم آورند تا همه ازاینمنظر خوشحال باشند، گفت: «ارائه هنر در دوران کرونا یک تجربه بسیارخوب بوده و همانگونه که ما شنیدهایم، گروههای هنرهای نمایشی حتی در زمان جنگ نیز به جبههها میرفتند و برای رزمندگان نمایش اجرا میکردهاند؛ و فیلمها و خاطرات بسیاری از آنان موجود است». این بازیگر شرایط موجود جامعه امروز را بهواسطه شیوع کرونا، مشابه شرایط جنگ دانسته و باتأکیدبراینکه هراندازهکه هنرمند بتواند در شرایط اینچنینی با زبان سرگرمی برای مردم حرف بزند، خوب و مهم است، گفت: «قطعاً خاطرات و آموزههایی که پس از پایان دوران کرونا در ذهن میماند، بسیار خواهد بود».
هنر خوب زندگیکردن، بسیاری از مشکلات را حل میکند
مسعود انعامی بااشارهبهاینکه از دیرباز با خانواده سلیمانی، رفاقتی دیرینه داشته، گفت: «همین رفاقت دیرینه با خود آقای سلیمانی، سرکار خانم جوادی و سبا سلیمانی مهربان، موجب شد تا پیش از اینکار چند تجربه مشترک داشته باشیم؛ و با اولین تماسی که خانم جوادی گرفتند، باکمالمیل حضور درایناثر را پذیرفتم». وی بااذعانبهاینکه زمانی به محتوای این نمایش پی برده و فهمیده است چه اتفاقی قرار است بیفتد، سکوت کرده و با رضایت تمام درایناثر حضور یافته و دوست داشته چنین تجربهای را در کارنامه هنری خویش بهثبت برساند، افزود: «من درایننمایش، در نقش محمد بهروی صحنه میروم؛ کار، روایت خانوادهایست که دستهجمعی بهصورت پیاده به کربلا مشرف شدهاند و قرار است بهصورت دستهجمعی، اتفاقاتی برای آنان بیفتد». وی که فعالیت هنری خویش را در رشته بازیگری از سال 1382 از هنرستان سوره آغاز کرده؛ باتأکیدبراینکه این شخصیت دارای بالانسهای بسیاری بوده و نوع تأثیر او در قصه نمایش، شبیه بسیاری از آدمهاییست که در اجتماع میبینیم، گفت: «شخصیتیست که انسانها بسیار با او سروکار دارند و مابهازای بیرونی آن در اجتماع زیاد است». انعامی که بهعنوان نویسنده، بازیگر و کارگردان چندسالیست مستقل درحالفعالیت است، با ابراز خرسندی از اینکه این نمایش، دارای رخدادهایی بسیارخوب در روند خویش است، گفت: «یکی از این رخدادها ایناستکه موجب میشود مخاطب برای مواجهه با اتفاقات پیرامونی خویش، تلنگر بخورد و اینها از جمله اتفاقاتیاند که درطولروز، بسیار برای ما رخ میدهند و سکوت ما دراینشرایط موجب میشود تبعات بدی برای ما نداشته باشد». وی باتأکیدبراینکه بطن این نمایش که درمورد سکوتکردن یا سکوتنکردن است، برای او دارای تلنگرهای بسیارزیادی بوده است، گفت: «این تلنگر موجب شد تا درایننمایش حضور پیدا کنم و از جلسات چهارم یا پنجم تمرین، بهعنوان کسیکه با اینمسئله مواجه شدم، نوع رفتار و برخوردم در روزمرگی متفاوت شد که ازیکطرف کمتر سکوت میکنم و ازسویدیگر، شاهد سکوتکردن برخی آدمها هستم و میبینیم پسازاین سکوت، چه رخدادهایی برای آنان اتفاق میافتد». وی پرداختن به مسئله «سکوت» را مهمترین ویژگی این نمایش برشمرده و بااذعانبهاینکه سکوت میتواند هیاهوی عجیبوغریبی را در پس خویش پنهان کرده باشد، تصریح کرد: «بهعقیده من هرچیزی میتواند هنر؛ و هر انسانی میتواند هنرمند باشد. اینکه چه هنرمندی باشد و چه هنری داشته باشد، بستگی به خود شخص دارد. بزرگترین هنر، خوب زندگیکردن است و اگر ما این هنر را داشته باشیم، بسیاری از مشکلات و معضلاتمان حل میشود».
هنر، امانتی در دستان هنرمند است
داود سلیمانی بابیاناینکه وقتی به این نمایش اضافه شده، متوجه شده است که باید در نقش «رائد» بهروی صحنه برود، گفت: «میتوانم بهجرئت بگویم که رائد یکی از سختترین نقشهای این نمایش بوده و هست؛ و من تا یکشب قبل از اجرا نیز ایدههای مختلف را بر روی این کاراکتر پیاده میکردم و با کارگردان و مشاور وی همواره درحالبحث بودیم و هرشب یکچیز اضافه یا کم میشد و درگیریهای بسیاری را با نقش داشتم». وی که آموزشهای بازیگری را در سال 1389 در کلاسهای آزاد بازیگری «امین تارخ» بهپایان رساند؛ باتأکیدبراینکه حضور درایننقش علاوهبراینکه ویژگیهایی دشوار را برای او داشته؛ اما شیرینیهای خاص خود را نیز دارد، افزود: «چنین کاراکترهایی را دوست دارم و علاقهمندم در قالب چنین کاراکترهایی با چالشهایی ازایندست مواجه شوم». وی که 11سال در عرصههای مختلف هنر نمایش حضور داشته؛ بااشارهبهاینکه اگر تنها بخواهیم یک کلمه از این نمایش دربیاوریم، ایناستکه یک سکوت در آن نهفته است، گفت: «این نمایش، به اینموضوع اشاره دارد که همه ما در گذرگاههای مختلف زندگی سکوت کردهایم و درحالحاضر نیز که درحالزندگی درایننمایش هستیم، در حال سکوتیم و هرروز، درمواجههبا هرآنچه که پیرامون خویش میبینیم در حال سکوتکردن هستیم و این اتفاق شاید در روز چندینبار برای ما بیفتد». وی این اثر را از جمله نمایشهایی برشمرده که مخاطب را روبهروی خویش مینشاند و بهچالش میکشد، گفت: «متأسفانه کرونا درحالنابودی تئاتر بود و میتوان گفت که این بیماری، گریبان تئاتر را گرفته بود و هنر نمایش در شرایط بحرانی کرونا، نفسهای آخر خویش را میکشید؛ اما با موج گسترده واکسن، این اتفاق افتاد که شرایط انتشار این بیماری کمتر شد. حالآنکه خودم در دو،سهسالاخیر، کار تئاتر انجام ندادم». وی باتأکیدبراینکه برای کسانیکه اهل تئاتر هستند، صحنه چیز دیگریست و واقعاً دل متصدیان تئاتر برای اجرا تنگ شده بود، گفت: «هنر، رسالتی دارد و هنرمند، این رسالت را بهدوش میکشد و بهطرقمختلف باید آنچه را که در ذهن دارد، به مخاطب خویش ارائه کند». وی هنر را امانتی در دستان هنرمند خواند و باتأکیدبراینکه برای نگاهداشتن این امانت باید بسیار مراقب بود، گفت: «رسانه، نقشی مهم برای اطلاعرسانی به مخاطب دارد و اگر تبلیغات و رسانه و همین صفحات شخصی که هریکازما داریم و هرکدام یک رسانه است، به دوران ماقبل اینترنت بازمیگردیم که با تراکت، بروشور، پوستر و تماس به مخاطبان میرساندیم که ما خاموشان را در سنگلج بهروی صحنه بردهایم؛ اما امروز با یک استوری میتوان کل دوستان را از فعالیتهایم باخبر کنم و از ظرفیت بسیارخوبیست». وی باتأکیدبراینکه امروز، درآمد، مهمترین معضل زندگیست و متأسفانه دخلوخرج با یکدیگر نمیخواند، گفت: «بهنظرم بودجه سالانه تئاتر اگر واقعاً بهدست انسانهای اهل اینکار برسد و عادلانه تقسیم شود، میتوان رخدادهای بهتری را دراینهنر شاهد بود؛ اما باید تأسف خورد که این بودجه بهدست اهالی تئاتر نمیرسد».
امین کردبچه چنگی
عکس: محسن ساریانی