نمایش «شام آخر»؛ اثری که بهنویسندگی و کارگردانی مسعود دلخواه، روزهای پایانی اجرای خود را میگذراند، از جمله آثاریست که بازخورد مثبتی را از تماشاگران دریافت کرده. چندیپیش، گفتوگو با مسعود دلخواه در جایگاه نویسنده و کارگردان اثر، منتشر شد؛ و حال، گفتوگو با تعدادی از بازیگران آن، پیشروی شماست.
اهالی هنر، از جمله آسیبپذیرترین اقشار جامعهاند
مهرداد رامینپارسا؛ بااشارهبهاینکه پیشتر در «شاهلیر» بهنویسندگی و کارگردانی مسعود دلخواه بهروی صحنه رفته و تجربه همکاری مشترک با این کارگردان را دارد، گفت: «بهدعوت دکتر دلخواه برای بازی درایناثر برای حضور در نقش فرمانده سپاه حاکم حاضر شدم که حضرت عیسی؟ع؟ را دستگیر میکند، به نزد حاکم برای محاکمه و نهایتاً آن حضرت را برای اعدام میبرد». وی بابیاناینکه گروه این نمایش، نزدیک ششماه برای آمادهسازی این اثر تمرین کردند، افزود: «کسانیکه من را میشناسند، میدانند که انسان نرم، لطیف و مهربانی هستم و این نقش برای من چالشهای بسیاری داشت و درعینحال، شخصیتی که درقالبآن بهروی صحنه میروم، پر از خشم و کینه بود و همینامر موجب شد این نقش برایم چالشهای بسیاری داشته باشد. باتوجهبهاینکه این شخصیت درشتاندام بود و من در گروه نسبت به دیگر بازیگران درشتاندامتر بودم، دکتر دلخواه نظرشان اینبودکه من در قالب این شخصیت به ایفای نقش بپردازم؛ من نیز اتود زدم و به نقاط بسیارخوبی رسیدیم». وی دوران کرونا را نقطهعطفی نهتنها در ایران؛ بلکه در تمام کشورها و در تمام اصناف برشمرده و بابیاناینکه تئاتر نیز از جمله فعالیتهاییست که افراد در آن مجبورند به یکدیگر نزدیک باشند، افزود: «نهتنها اینرشته از فعالیت؛ بلکه در دیگر رشتههایی که انسانها مجبور بودند نزدیک یکدیگر بوده و باهم تعامل داشته باشند، تحتتأثیر کرونا از بین رفت و دچار محدودیتهایی شد که کار را برای افراد سختتر کرد». وی باابرازتأسفازاینکه در دورانی بازیگران تئاتر از ادامه فعالیت دراینروند ناامید شده و حس میکردند دیگر تئاتر در کرونا راه به جایی نمیبرد، افزود: «من از سال 1396 تا قبل از کرونا، هرسال درگیر یک نمایش بودم و کار انجام میدادم؛ اما این دوسالی که کرونا بود و کاری نمیکردیم، آسیبهای بسیاری دیدم و همه ایننکته را بهخوبی میدانند افرادیکه در حوزه هنر کار میکنند، بسیار آسیبپذیر بوده و وقتی کار نمیکنند خطر اینامر برای آنان بیشتر میشود». بازیگر نمایش «شام آخر» باتأکیدبراینکه اینگروه تمام خطراتی را که ممکن بود حین شکلگیری این اثر بیفتد، پذیرفته است و از مهمترین این خطرات و سختیها، میتوان به سختی تمرین با ماسک اشاره کرد، گفت: «نهایتاً بهاینخاطر اینجا هستیم که بتوانیم کاری را که دوست و به آن علاقه داریم، انجام دهیم».
کارنکردن تئاتریها در دوران کرونا آنها را دلسرد کرده بود
مریم رزازی؛ بازیگر نقش «مریم لازاروس» بابیاناینکه قبلاً با مسعود دلخواه، آشنایی نداشته و تنها، مخاطب نمایشهایش بوده است، گفت: «در کلاسهای آقای دلخواه شرکت کردم و وقتی برای این نقش اتود زدم، ایشان من را پذیرفتند». وی بااشارهبهاینکه در پله اول قرار بود در نقش «مریم مقدس» بهروی صحنه برود و پس از چینش نقشها در تمرین، بهپیشنهاد کارگردان؛ در نقش فعلی روی صحنه میرود، افزود: «وقتی این نقش را بازی میکردم، خود آقای دلخواه ویژگیهایی را در من دیدند که این نقش را به من واگذار کنند و حس میکنم شاید چهره من ازنظر وی، بیشتر نزدیک به آنچه برای یکی از حواریون داشتند، بوده است و بههمیندلیل، من را برای این نقش انتخاب کردند». رزازی، تئاتر و هنر را مقولهای سلیقهای دانسته و بابیاناینکه هماناندازه که بسیاری مخاطبان از این نمایش، موسیقی، کارگردانی و طراحی صحنه لذت بردهاند، هماناندازه مخاطب میداند که هدایت و کارگردانی گروهی بزرگ دراینحدواندازه، چقدر دشوار است، افزود: «ازسویی، برخی از تماشاچیان برایناعتقادندکه زمان این نمایش طولانیست و این نظرات موجب شد زمان این اثر برای رضایت مخاطب کاهش یابد». وی بااشارهبهاینکه از هفته دوم اجرا، کار کوتاهتر و بازیهای بازیگران جاافتادهتر شده است و این، موجب شده تا نظرات مثبت بیشتری ازسوی مخاطبان دریافت شود، افزود: «اکنون، وقتی با نظرات مخاطبان مواجه میشویم، بیشازگذشته از این اثر تعریف میکنند». وی بااشارهبهاینکه کرونا، توانست بخش بسیاری از فعالیتهای هنری جامعه؛ ازجمله تئاتر را دچار رکود کند، گفت: «من از شهرستان ساوه درایننمایش حضور دارم و میتوانم بگویم بیش از یکسال، فعالیت هنری در شهرستان ساوه نیز دچار محدودیتهایی و نهایتاً تعطیل شد و این تعطیلی سرآخر، به دلسردی اهالی تئاتر انجامید». این بازیگر تئاتر باابرازتأسفازاینکه بازیگران تئاتر در دوره کرونا دیده نمیشدند و اینامر بهمذاق برخیازافراد نیز خوش میآمده است؛ تأکید کرد: «بااینوجود تمام بچههای تئاتر در گوشهوکنار کار میکردند و من نیز از جمله کسانی بودم که درهرشرایطی به دیدن نمایشهای دوستانم میرفتم و بهعنوان تماشاگر، در سالنها حضور داشتم. ایندرحالیبودکه همه در سالنها بافاصله مینشستند و تعداد تماشاچی کم بود؛ اما حس میکردم بهاینشکل میتوانم از دوستانم که درحالفعالیت هستند، حمایت کنم».
لذت حضور در قالب شخصیتهای پیشبرنده درام
امیرحسین قنبری بااشارهبهاینکه با مسعود دلخواه در نمایش «مفیستو» همکاری داشت، گفت: «من ازطریق تست و بهتبع فراخوانی که منتشر شده بود، با استاد آشنا شدم و از میان 700نفری که در تست حضور داشتند، موردقبول استاد قرار گرفتم و نهایتاً در تست دوم نیز که نزدیک به 100نفر حضور داشتند، شرکت کردم و این سعادت را داشتم تا درایننقش پذیرفته شوم». وی که از 17سالگی بهعنوان هنرور و هنرجو وارد عرصه بازیگری تئاتر شد، بابیاناینکه درایننمایش در 20شباول اجرا، در نقش «کاهن اعظم»؛ و در ادامه اجراها در نقش «متای باجگیر» بهروی صحنه میرود، افزود: «متای باجگیر، یکی از حواریون نامی حضرت عیسی؟ع؟ بود؛ و کاهن اعظم بهنام دیافا که حکم قتل مسیح را صادر کرد، نقش دیگریست که درقالبآن، روی صحنه مقابل چشمان مخاطب افتخار حضور داشتم». وی که در چندین نمایش بهعنوان بازیگر حضور داشته است بااشارهبهاینکه وقتی بهعنوان یک بازیگر حرفهای به فضای تئاتر ورود میکند، ایننکته برایش حائزاهمیت است که کارگردان تاچهاندازه شخصاً خلاقیت فردی او یا دیگر بازیگران، در یک فضای راحت و باز دیده شود، افزود: «اصطلاحاً میگویند هنر یکنوع واگراییست و همگرایی نیست؛ یعنی بازیگر بتواند راحت، باآرامش و صداقت و بهکمک تجارب شخصی و بهزعم بنده؛ الهامات فردی، در نقشی که به او محول شده است، ابراز وجود کند». قنبری بااذعانبهاینکه دکتر دلخواه از جمله کارگردانانیست که اینفضا و فرصت را دراختیار بازیگر قرار میدهد تا در فضایی حرفهای درکمالآرامش، تواناییهایش را محک بزند، افزود: «یکی از مهمترین جذابیتهای این نقشها برای من اینبودکه هردو شخصیت کاهن و متای باجگیر پیشبرنده درام این نمایش بوده و کاراکترهایی دراماتیک هستند». این بازیگر باابرازخرسندیازاینکه شخصیتهای موجود در نمایشهای مسعود دلخواه؛ چه آنهاکه خود دست به خلقشان میزند و چه شخصیتهایی که در متون نمایشی توسط دیگر نویسندگان شخصیتپردازی شده و توسط او در روی صحنه با کارگردانی جان میگیرند، چالشبرانگیز است، گفت: «این چالش برای بازیگر وجود دارد و هیجانانگیز است؛ ازاینرو، میتوان گفت اینموضوع، یکی از مهمترین عواملی بود که مرا برای حضور درایننمایش جذب کرد».
اجرای آثار نمایشی موزیکال و نیمهموزیکال
امضای مسعود دلخواه است
حسام صلاحینژاد؛ بازیگر نقش «فلیپ» درایناثر بااشارهبهاینکه وقتی یک اثر نمایشی تاریخی بهروی صحنه میرود، میتوان دیدگاههای مختلف و بازخوردهای مختلفی از آنرا دریافت کرد، گفت: «برخی تماشاگران ازلحاظ تاریخی این اثر را تحلیل کرده و برخی ازنظر مذهبی و بسیاری نیز نکات تئاتری و کارگردانی آنرا موردتأکید قرار میدهند». وی باابرازخرسندیازاینکه بسیاری از افرادیکه اینکار را دیدهاند، آنرا دوست داشتهاند و همینامر موجب شده است تا بازخوردهای بسیارخوبی از آن دریافت کنند، افزود: «یکی از امضاهای دکتر دلخواه ایناستکه آثار نمایشی خود را موزیکال یا نیمهموزیکال میکنند و شاید بههمیندلیل، عامه مردم هم که شاید خیلی تئاتری نباشند، از دیدن نمایش خسته نشده و کار را دوست داشته باشند». وی وجود موسیقی خوب را از مهمترین ویژگیهای شاخص یک نمایش خوب برشمرده و بابیاناینکه اینامر موجب میشود تماشاچی تا پایان، با تمرکزی بسیاربالا به دیدن کار ادامه دهد، افزود: «تابهامروز بازخوردهای خوبی را از این اثر دریافت کردهام و این طبیعیست که در هر اثر، بازخوردهای منفی نیز ازسوی تماشاگران وجود دارد؛ اما جای خوشحالیست که ما تابهامروز بازخوردهای مثبتی دریافت کردهایم». وی طراحی لباس این نمایش را از ویژگیهای شاخص آن برشمرده و بابیاناینکه عجیببودن طراحی لباس درایننمایش، موجب شده تا انتقادات بسیاری نسبتبهآن بشود، افزود: «این نمایش طوری طراحی شده که مخاطب، در کنار لباس تاریخی و سنتی حاکم، تیشرت و شلوار جین را نیز میبیند؛ ازسویی، لباسهای سربازان شکلوشمایلی تاریخی دارد». وی بااذعانبهاینکه لباسهای شخصیت او درایننمایش، بهگونهایستکه برخی از مخاطبان آنرا بهلحاظ امروزیبودن دوست ندارند، گفت: «بسیاری از مخاطبان این اثر، با دیدن لباسهای ما ممکن است توی ذوقشان بخورد یا شاید متوجه منظور کارگردان نشوند؛ برخیدیگر نیز تصور میکنند که گروه تولید و کارگردان بهدلیل مسائل مالی دست به این طراحی زدهاند؛ اما باید گفت که تمام طراحیهای موجود درایننمایش، هدفمند بوده و بهدنبال معنا و مفهومی انجام شده است». وی بااشارهبهاینکه شخصیتهایی که هنرجویان دکتر دلخواه در آن به ایفای نقش میپردازند و بهروی صحنه میروند، انتخابهای ازپیشتعیینشده نیستند، افزود: «دکتر دلخواه این عدالت را برای بازیگرانش ایجاد میکند تا بتوانند با نظر به تواناییها و شخصیتهای فردی، نقش موردنظر را برعهده بگیرند».
بازیگران «شام آخر» باید شخصیتها را
براساس ذهنیات خویش خلق میکردند
میلاد قنبری؛ بازیگر نقش «یوحنا» بااشارهبهاینکه این شخصیت از حواریون حضرت مسیح؟ع؟ بوده و از انجیل «یوحنا» برای این اثر بیرون آورده شده است، گفت: «منابع دیگری مانند انجیل یوقا، انجیل متی و مرشد و مارگارتا نیز برای این شخصیتها وجود دارد؛ اما باید گفت این اثر از یوحنا شروع میشود و با یوحنا بهپایان میرسد؛ همینامر موجب میشود بتوان گفت این نمایش روایتی از خود یوحناست». وی بااذعانبهاینکه این شخصیت، بهخاطر شباهتی که ازنظر ظاهری و باطنی به مسیح داشته است، بهگونهای بوده که در بسیاری نقاشیها دقیقاً شبیه حضرت عیسی؟ع؟ طراحی شده است، افزود: «این نزدیکی شخصیت یوحنا به حضرت عیسی؟ع؟ برایم جالب و جذاب بود و وقتی در تاریخ دنبال این شخصیت میگشتم، بهایننتیجه رسیدم که پسرخاله حضرت عیسی؟ع؟ بوده؛ و سالومه مادر یوحنا درواقع، خواهر حضرت مریم مقدس؟ع؟ بوده است». این بازیگر بااذعانبهاینکه میشد ازنظر تاریخی به روایات موجود پیرامون این شخصیتها دست یافت؛ اما هیچکدام از بازیگران این اثر، ذهنیتی نسبت به درونیات این شخصیتها نداشتهاند، افزود: «ما هرگز نمیدانیم صورتهای اینافراد بهچهشکلی بوده و اخلاقیات، درونیات و حتی صور ذهنی آنان چه شکلوشمایلی داشت و در چه دنیایی سیر میکردند». وی بااشارهبهاینکه این نمایش، یک اثر اتوبیوگرافیست و اگر داستان مربوط به 50 یا 100سالپیش بود، میشد به اطلاعاتی از آن دست یافت و ایندرحالیستکه بازیگران اینکار، باید شخصیتهای این داستان را خلق میکردند، افزود: «بازیگر باید این شخصیتها را حس کند و درنهایت به خلقی که برعهده اوست، دست یابد و خوشحالم که دکتر دلخواه در خلق این شخصیتها بسیار به ما کمک کرد و موجب شد تا ما نکات جدیدی را یاد بگیریم و آنرا در کنار آنچه خود بهدست آوردهایم گذاشتیم و امید آن داریم که مخاطب از این نمایش، احساس رضایت داشته باشد».
عکس: مینا قانع
امین کردبچه چنگی