آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
چشم‌پوشی از برخی ممیزی‌ها می‌تواند مخاطب را بیشتر به هنر ترغیب کند
کد خبر: 291960 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ دوشنبه ۳ مرداد - 00:01

مهدی یغمایی؛‌ بازیگر و خواننده «کافه لکانطه»:

چشم‌پوشی از برخی ممیزی‌ها می‌تواند مخاطب را بیشتر به هنر ترغیب کند

کنسرت-نمایش «کافه لُکانطه» با کارگردانی مشترک ساقی عطایی و علی اصغری؛ به‌تهیه‌کنندگیِ حمیدرضا علی‌نژاد که مجری طرح آن، نورالدین حیدری ماهر است؛ در پردیس تئاتر شهرزاد (سالن 2) به‌تماشاست. امیر غفارمنش، مهدی یغمایی، فرزاد حسنی، حسین پورکریمی، فرنوش نیک‌اندیش و آذین رئوف؛ بازیگران این نمایش بوده؛ که البته مهدی یغمایی در آن، در نقش خواننده ایفای نقش کرده و ازاین‌رو، به‌صورت زنده برای مخاطبان اجرا نیز دارد. داستان این اثر، ماجرای شش دوست صمیمی را از سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ روایت می‌کند که سرنوشت آن‌ها با سیاست و عشق و سینما گره خورده است. با «مهدی یغمایی»؛ از بازیگران و خواننده و «مقدی شامیریان»؛ طراح لباس این اثر، ‌گفت‌وگو کرده‌ایم.

مهدی یغمایی؛ بازیگر و خواننده «کافه لکانطه» باابرازخرسندی‌از حضور دراین‌نمایش، بابیان‌اینکه حضور در کنار گروهی این از دوستان برای تولید یک اثر نمایشی، ابتدابه‌ساکن حس خوبی به او می‌دهد، گفت: «فرزاد حسنی برای حضور دراین‌نمایش با من تماس گرفت؛ پذیرفتم و پس از انجام صحبت‌های مقدماتی با وکیل بنده، بنابرآن شد تا به‌عنوان خواننده و بازیگر به این‌گروه اضافه شوم». وی درادامه، بااشاره‌به‌اینکه حس خوب رفاقت و انرژی موجود در میان اعضای این‌گروه برای او حسی بسیارارزشمند است، ادامه داد: «تمامی عوامل درکنارهم باعث می‌شود که من از حضور دراین‌گروه و این نمایش، حس خوبی داشته باشم و حتی درزمانی‌که انرژی پائینی در اجرا داشتم، دیگر اعضای گروه سعی می‌کردند انرژی لازم برای حضور روی صحنه را به من بازگردانند». یغمایی بابیان‌اینکه حس همدلی موجود میان اعضای گروه، حسی بسیارزیباست که کار تیمی را به کاری لذت‌بخش و دوست‌داشتنی و تجربه‌ای دل‌چسب برای او مبدل کرده است، افزود: «ماجرای نمایش کافه لکانطه، به سال‌های دهه 50 بازمی‌گردد که سال‌هایی پُر از تنش، استرس و اضطراب مبارزه بود؛ و درعین‌حال، مخاطب، رفاقت، ازخودگذشتگی، دروغ، اشتباهات سیاسی و زیراب‌زنی و بسیاری مسائل دیگر را درکنارهم دراین‌‌اثر به‌نظاره می‌نشیند». بازیگر نمایش «کافه لکانطه»، موسیقی موجود دراین‌اثر را نوعی موسیقی خاطره‌انگیز و نوستالژیک برشمرده و بابیان‌این‌نکته وجود این‌جنس از موسیقی، می‌تواند درخلال برخی از صحنه‌های نمایش، اضافه بر زیباسازی اثر؛ در پیشبُرد کلیت نمایش کمک شایانی به اثر کرده باشد، پیرامون نقش خود دراین‌نمایش با نام «شاهرخ» اظهار داشت: «شاهرخ این نمایش را دوست دارم؛ زیرا او با همه دوست و رفیق است و شاید راوی این‌ماجرا، تنها شخصیتی از میان تمام شخصیت‌های موجود در اثر است که باقی می‌ماند و به‌بیانی می‌توان گفت؛ او کسی‌ست که بار غم همه را به‌دوش می‌کشد». این خواننده باسابقه موسیقی پاپ کشور، «شاهرخ» نمایش «کافه لکانطه» را شخصیتی می‌داند که در غم‌های «بابک»، منازعات و دعواهای میان «بابک» و «مرتضی»، عاشقانه‌های «ژاله» و «بابک» و دیگر موقعیت‌های افراد و شخصیت‌های مختلف این نمایش حضور داشته و بااشاره‌به‌اینکه «شاهرخ» دراین‌اثر همواره با عشق نافرجامی روبه‌روست، تصریح کرد: «شخصیت شاهرخ دراین‌اثر، با عشق دروغین مهتاب به بیوک، همواره درگیر بوده و همین‌امر موجب می‌شود تا من این شخصیت را بسیار دوست داشته باشم». وی باابرازخرسندی‌ازاینکه از اجرای قطعات نوستالژیک دراین‌کافه و دراین‌نمایش، بازخورد بسیارخوبی از مخاطبان اثر دریافت کرده، افزود: «در میان مخاطبان، طرفدارانم، موزیسین‌ها، کارگردانان، بازیگران و بسیاری از عموم مردم عزیز علاقه‌مند به تئاتر، هرشب و پس از اجرای این نمایش اظهار لطف و محبت بسیاری به من داشتند و همواره این‌نکته را به من می‌گویند که با شنیدن موزیک‌های قدیمی، حالی خوب پیدا کرده‌اند و این‌نکته، برایم بسیارارزشمند است». بازیگر نمایش «کافه لکانطه» وجود اغماض و چشم‌پوشی در برخی از ممیزی‌های موجود در نمایش‌های روز را یکی از لازمه‌های این‌روند خوانده و باتأکیدبر‌اینکه گام‌برداشتن دراین‌‌راه می‌تواند مخاطب را بیشتر به تماشای نمایش‌های روی صحنه ترغیب کند، تأکید کرد: «دولت باید فضای تبلیغاتی موجود برای هنر نمایش را گسترش بخشیده و دراین‌مسیر، نیم‌نگاهی به سالن‌های خصوصی و نمایش‌هایی که در سالن‌های خصوصی روی صحنه می‌روند، داشته باشد و به آن‌ها کمک کند؛ چراکه معتقدم هنرهایی مانند تئاتر و سینما از دسته هنرهایی باشند که تأثیرگذاری خاص خود را دارند و موسیقی، به‌عنوان یک هنر مستقل، وقتی کنار هنرهایی مانند نمایش و سینما می‌آید، می‌تواند این اثرگذاری را چند‌برابر کند». وی در پایان این گفت‌وگو، باتأکیدبراینکه موسیقی، هنری مستقل است؛ و تنها هنری‌ست که از هیچ هنر دیگری وام نمی‌گیرد، گفت: «هنر بااین‌رویکرد، می‌تواند حامل پیام‌هایی سازنده برای مردم باشد و ازاین‌رو، می‌توان به گسترش اقسام هنر، کمکی بیش‌از‌آنچه امروز جریان دارد، صورت بپذیرد».

مقدی شامیریان:
کیفیت در نمایش متعلق به همه اجزای کار است؛ نه منحصر به متن و بازی‌ها
مقدی شامیریان؛ طراح لباس «کافه لکانطه» و مدرس طراحی لباس در دانشگاه بابیان‌اینکه طراحی لباس‌های این اثر به دوره زمانی سال‌های 1350 تا 1357 در تهران بازمی‌گردد، گفت: «کوشیدم با تحقیق گسترده در تصاویر، فیلم‌ها، سریال‌ها، مجلات باب آن‌زمان؛ و نیز تحقیقات میدانی از افرادی‌که درآن‌زمان در تهران زندگی می‌کردند، به ‌شکل کلی لباس‌ها برسم». وی بااشاره‌به‌اینکه لباس‌های استفاده‌شده در نمایش «کافه لکانطه» همگی از مرحله طراحی، الگوسازی، انتخاب پارچه و دوخت، تنها برای ‌همین نمایش از صفرتاصد انجام شده، افزود: «سعی کردیم همه موارد الگوهای لباس‌های آن‌‌دهه، المان‌ها، فرم لباس‌های ویژه زنان و مردان، نوع و جنس پارچه‌ها، طرح و نقوش پارچه‌ها و رنگ‌های پرکاربرد درآن‌روزها بادرنظرگرفتن تمام جزئیات رعایت شود». وی بابیان‌اینکه اکسسوار لباس استفاده‌شده دراین‌نمایش مانند ساعت‌های مچی، گردنبندها، کمربندها، فرم کفش‌ها و کراوات‌ها، از جزئیات مکمل این‌مجموعه از البسه استفاده‌شده دراین‌اثر هستند، افزود: «متن آقای علی‌ اصغری، داستانی از دوستی چند رفیق از کودکی تا سال‌های جوانی را روایت می‌کند که میعادگاه آن‌ها، دهه 1305 و کافه معروف لکانطه بوده است». شامیریان بابیان‌اینکه طی شش،هفت‌سال مدت‌زمان جاری دراین‌نمایش، رخدادهای بسیاری پیرامون زندگی شخصیت‌ها در روند قصه رخ می‌دهد، گفت: «این‌روند حوادث و فضای داستان؛ به‌ویژه در رنگ لباس بازیگران و نوع و طرح پارچه‌ها درحال‌تغییر چشم‌گیر ا‌ست و در صحنه‌های ابتدایی، رنگ‌های لعاب‌دار، گرم و صمیمی در لباس‌های تن بازیگران دیده می‌شود که نشان از حال خوش‌وخرم آن‌روزگار این شخصیت‌ها دارد و نمادی از روابط گرم دوستی‌های آن‌هاست». این مدرس طراحی لباس در دانشگاه، بابیان‌اینکه اتفاقی مهم در میانه این نمایش رخ می‌دهد که این اتفاق لمسی به‌رنگ سفید بر صحنه و لباس تن بازیگران دارد، رنگ‌های لباس‌ها شروع به سردشدن می‌کنند، گفت: «به‌مرور رنگ‌های سرد تبدیل به طیفی از خاکستری‌ها بر تن بازیگران اثر می‌شوند که در رابطه مستقیم با تغییر حال‌وهوا و درونیات شخصیت‌هاست؛ که ابتدا به سردی و بعد به بی‌رنگی، بی‌تفاوتی و افسردگی می‌رسد». وی درباره وضعیت اقتصادی طراحی لباس تئاتر بابیان‌اینکه این‌امر جا دارد همواره وضعیت بهتری نسبت‌به‌قبل داشته باشد، افزود: «متأسفانه باید به‌این‌نکته اشاره کرد که وقتی از تولید یک نمایش، به‌سمت تولید اثری دیگر پیش می‌رویم، بودجه‌ها کم و کمتر می‌شوند؛ دستمزدها همچنان جوابگوی میزان کار نیست و تولید آثار بی‌کیفیت، هزینه‌نشده و کاملاً سطحی، سطح تئاتر ‌کشور را روزبه‌روز پائین‌تر خواهد آورد». شامیریان باتأکیدبراینکه کیفیت در یک اثر نمایشی منحصراً نباید متعلق به متن یا بازی‌ها باشد؛ بلکه همه فاکتورهایی که نمایش از درکنارهم‌قرار‌گرفتن آن‌ها به‌وجود می‌آید، حائزاهمیت بوده و باید هزینه‌ای برای آن‌ها پرداخت شود، گفت: «اگر این اتفاق رخ دهد، کیفیت کل کار در یک نمایش که مجموعه‌ای شامل جزئیات مختلف است، ارتقاء می‌یابد». وی باابرازتأسف‌ازاینکه امروز با‌توجه‌به‌اینکه طراحی لباس در تئاتر، می‌تواند رشته‌ای پول‌ساز باشد؛ اما نمی‌توان نسبت به سینما و تلویزیون، این انتظار را از طراحی لباس در تئاتر داشت که پول‌سازی زیادی داشته باشد، افزود: «امروز هنر طراحی لباس در حوزه نمایش ایران، نمی‌تواند به شغلی پول‌ساز مبدل شود؛ زیرا هنر نمایش در جای‌جای جهان مقام بالایی دارد، هزینه‌های بسیاری برای آن می‌شود و نقطه‌نقطه تئاتر در جوامع مختلف حائز ارزش و اهمیت است؛ اما در ایران، تیم‌های تهیه و تولید آثار، معمولاً با هزینه‌های شخصی، حمایت از آثار مختلف نمایشی را برعهده می‌گیرند».
عکس: مینا قانع

امین کردبچه چنگی

 

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه