آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
اقتصاد آموزش موسیقی وضعیتی زیرِ صفر دارد
کد خبر: 291994 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۱ مرداد - 00:02

«ستاره مستفیضی»؛ نوازنده و مدرس ساز عود و مدرس موسیقی کودک‌ونوجوان:

اقتصاد آموزش موسیقی وضعیتی زیرِ صفر دارد

«ستاره مستفیضی»؛ نوازنده و مدرس ساز عود، متولد سال 1369 است. وی تحصیلاتش را در مقطع دیپلم در رشته موسیقی، در مقطع کارشناسی در رشته موسیقی در گرایش نوازندگی و در مقطع کارشناسی ارشد در رشته پژوهش هنر به‌پایان رسانده است. از سال 1380 وارد هنرستان موسیقی شده و عود را به‌عنوان ساز اصلی‌اش انتخاب کرده است. وی در کنار آموختن ساز عود در هنرستان، به فراگیری آموزش‌های لازم در حوزه سازهای کوبه‌ای و پیانو نیز پرداخته و دوره‌های آموزش موسیقی کودک را ‌کامل پشت‌سر گذاشته است. وی اکنون به تدریس موسیقی کودک و ساز عود و درکنارآن در گروه‌های موسیقی متعددی به نوازندگی این ساز می‌پردازد. با این نوازنده و مدرس موسیقی، در حوزه دغدغه‌هایی‌ که درزمینه هنر و به‌ویژه موسیقی کودک دارد، به‌گفت‌وگو نشسته‌ایم.

نگاه برخی از مدرسان موسیقی به کودکان به‌چشم «کلاس‌پُرکُن» و «قُلک»
ستاره مستفیضی باابرازخرسندی‌ازاینکه امروز گرایش خانواده‌ها به مقوله موسیقی؛ و توجه، اشتیاق و پیگیری آنان در حوزه آموزش این هنر به کودکانشان بیشتر شده است، گفت: «خانواده‌های بیشتری را می‌بینیم که ‌دنبال این‌ هستند تا کودکانشان را در مسیر موسیقی هدایت کنند؛ اما متأسفانه ازسویی، دیده می‌شود برخی از مدرسان موسیقی، به کودکان به‌چشم افراد کلاس‌پُرکُن یا قُلک نگاه می‌کنند تا ازاین‌راه، به کسب‌درآمد بپردازند». وی دوره آموزش موسیقی کودک را دوره‌ای طولانی و مستلزم صبر مدرس خواند و بابیان‌اینکه اقلاً یک‌سال برای آموزش مقدمات موسیقی به کودکان زمان لازم است، افزود: «بلز، فلوت؛ و هم‌زمان با این دو ساز، تئوری موسیقی، از مهم‌ترین مباحثی‌ست که در ابتدای راه موسیقی به کودکان تدریس می‌شود؛ البته تدریس موسیقی به کودکان، به سن آنان نیز بستگی دارد و اگر سن کودک، پایین‌تر از حد معمولِ دریافت آموزش‌های مقدماتی باشد، کلاس‌های آموزش موسیقی به‌صورت بازی و موسیقی برای کودکان برگزار می‌شود».

استقبال از کلاس‌های موسیقی مادر و کودک
این نوازنده ساز عود، بااشاره‌به‌اینکه کلاس‌های بازی و موسیقی، می‌تواند از 2.5سالگی برای کودکان برگزار شود، گفت: «در زمان پیش از شیوع کرونا، کلاس‌های آموزش موسیقی برای کودکان، باعنوان کلاس‌های مادر و کودک برگزار می‌شد که در آن‌ها کودکان با فضای موسیقی آشنا و درک ریتم آن‌ها تقویت شده، می‌توانند صداها را بشناسند و مانند دیگر کلاس‌های مادر و کودک، آهسته‌وپیوسته است». مستفیضی، 3.5 و چهارسال را بهترین و مناسب‌ترین سن برای فراگیری مقدمات موسیقی و کار با ساز «بلز» برای کودکان برشمرد و بابیان‌اینکه مادران، استقبال خوبی از کلاس‌های مادر و کودک داشته و این کلاس‌ها را دوست دارند، گفت: «بچه‌ها در کلاس‌های موسیقی مادر و کودک، می‌توانند با دیگر کودکان به‌بازی پرداخته و از فراگیری موسیقی در چنین فضایی لذت ببرند. مادران آن‌ها نیز چون دوست دارند فرزندشان در پله اول، حال خوبی داشته باشد؛ و قرار نیست از بچه 2.5ساله موزیسین ساخته شود، حضور در کلاس‌های این‌چنینی را دوست دارند».

تربیت گوش و درک ریتم کودکان در کلاس‌های بازی و موسیقی
این مدرس موسیقی کودک، کلاس‌های آموزش موسیقی به کودکان را یکی از مهم‌ترین فضاهای لازم جهت ایجاد زمینه در کودکان، برای فراگیری آموزش‌های مقدماتی برشمرد و بابیان‌اینکه دراین‌کلاس‌ها گوش موسیقایی و درک ریتم کودکان تقویت می‌شود، گفت: «زیرا دراین‌سنین، عموماً کودکان از درک ریتم مناسب برخوردار نبوده و ضعیف هستند و ازاین‌رو، تدریس ریتم با رنگ‌ها، بازی‌های عروسکی با حیوانات به‌منظور زیروبمیِ صدا و بازی با ریتم، از مهم‌ترین مقدمات آموزش‌های موسیقی برای مادر و کودک هستند و بعد از گذراندن این‌دوره‌ها، کودکان می‌توانند وارد آموزش‌های موسیقی کودک شوند». وی بابیان‌اینکه امروزه تعداد کارگاه‌های موسیقی کودک، بسیار شده و تعدادی قابل‌توجه از آن‌ها نیز توسط کسانی اداره می‌شود که معروف هستند و مردم و مخاطبان موسیقی به‌خوبی نسبت‌به‌آن‌ها شناخت دارند و ازسویی‌، برخی کارگاه‌ها نیز هستند که هنوز جایگاه مطلوب خویش را میان مخاطبان موسیقی به‌دست نیاورده‌اند، گفت: «من ترجیح می‌دهم دراین‌شرایط، کودکان وارد کلاس‌های گروهی نشوند؛ زیرا در شرایط فعلی و در دوسال‌اخیر، نمی‌توان بچه‌ها را در کلاس‌های گروهی کنترل کرد. در کلاس‌های نیمه‌گروهی، می‌توان کودکان پنج تا شش‌سال را بهتر و راحت‌تر مدیریت کرد؛ اما کودکان زیر این سن را می‌توان سخت‌تر می‌توان کنترل کرد».

مشکلات و معایب برگزاری کلاس‌های گروهی
وی پتانسیل دریافت آموزش موسیقی را در کودکان مختلف، باتوجه‌به شرایط آن‌ها متفاوت برشمرد و بابیان‌اینکه ممکن است هنرجویی در 3.5سالگی، به‌راحتی به دریافت آموزش‌های موسیقی در ساز «بِلز» بپردازد، گفت: «هنرجویی دارم که در 3.5سالگی، حروف انگلیسی را بلد است، اعداد را بلد است، رنگ‌ها را بلد است و می‌تواند بشمارد و از همین روی، می‌توانیم آموزش موسیقی را شروع کنیم؛ اما هنرجویانی نیز دارم که در چهارسالگی، نه حروف انگلیسی، نه رنگ‌ها و نه حتی شمارش یک تا پنج را بلد نیست و وجود همین تفاوت‌ها در میان هنرجویانم، موجب می‌شود کلاس‌های گروهی را دوست نداشته باشم». وی باتأکیدبراینکه نمی‌توان در اغلب بچه‌ها دست به برگزاری کلاس‌های گروهی زد؛ مگراینکه استاد مدرس به‌این‌نتیجه برسد که هنرجویان او هم‌سطح باشند، گفت: «اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است کودکی که باهوش است، حس کند کلاس برای او بسیارطولانی شده است و ازسویی‌، آن هنرجویی که سطحش نسبت به دیگر هنرجویان پایین‌تر است، حس کند آموزش‌ها و مفاهیم موجود را دریافت نمی‌کند و چیزی از بقیه کم دارد».

بازدهی پایین؛ نتیجه هم‌سطح‌نبودن کودکان
مستفیضی، حس رقابت در کلاس‌های موسیقی را در میان هنرجویانی که هم‌سطح یکدیگر نیستند، از جمله احساساتی برشمرد که قشنگ نیستند و بااذعان‌به‌اینکه این، جزو اتفاقاتی‌ست‌ که در برخی مراکز که کلاس‌های آموزش موسیقی به کودک دارند، رخ می‌دهد، گفت: «در برخی از آموزشگاه‌ها مثلاً 15‌ کودک در یک کلاس حضور دارند؛ ‌درحالی‌که هرگز، این‌ها هم‌سطح نیستند؛ ازاین‌رو، بازدهی کلاس پایین آمده و گاه دیده می‌شود برخی از کلاس‌های موسیقی کودکان، بیش از چهارسال ‌طول می‌کشد». وی باابرازتأسف‌‌ازاینکه در برخی آموزشگاه‌ها ممکن است کودکی از چهار تا هشت‌سالگی به کلاس‌ رفته و تحت‌نظر اساتید آموزش دیده باشد؛ اما هنوز نتوانسته وارد حوزه انتخاب ساز اصلیِ خود شود، بااشاره‌به‌اینکه دراین‌مواقع، استاد می‌کوشد سطح کلاس را تا جایی پایین بیاورد که به حد «پایین‌تر هنرجو» برسد تا همه بتوانند باهم جلو بروند، گفت: «برای کودکی که حالت دریافت معمولی دارد، آموزش‌های موسیقی طی یک‌سال و دو،سه‌ماه شکل می‌گیرد و جمع می‌شود و این اتفاق، در کلاس‌های خصوصی، برای کودکی با گیرایی نرمال؛ که حداقل پنج‌ساله است، می‌افتد؛ اما ازسویی، نمی‌توان انتظار داشت که این اتفاق مثلاً برای یک کودک سه‌ساله نیز بیفتد؛ زیرا نمی‌توان به یک کودک سه‌ساله طی یک‌سال تمام مقدمات را آموزش داد که برای انتخاب ساز آماده شود؛ اما کودکی که پنج تا شش‌سال دارد، می‌تواند مفاهیم آموزشی موسیقی کودک را دریافت کند و هم‌زمان با پیش‌آمادگی‌هایش، می‌تواند نُت‌نویسی را نیز بیاموزد و وارد ساز تخصص خویش شود».
اساتید و لزوم تشریح انتظارات خانواده‌ها از آموزش فرزندان
مستفیضی باتأکیدبراینکه اساتید موسیقی باید با خانواده‌هایی که فرزندشان در کلاس‌های موسیقی حضور می‌یابند، صحبت کند و به آنان بگوید که در کدام بازه زمانیِ مشخصی، چه انتظاری از فرزند خود داشته باشند؛ و این، استاد است که باید انتظارات درست یا غلط را به خانواده‌ها آموزش دهد، افزود: «اساتید موسیقی کودک، باید برای اولیای کودکان تشریح کنند آینده هر کلاس چگونه رقم می‌خورد، چقدر قرار است طول بکشد و تاچه‌اندازه اولیا در منزل به کودک کمک کنند؛ و اینکه این منطقی‌ست یک کودک چهارساله یک جا نمی‌نشیند تا به تمرین بپردازد؛ بلکه احتیاج به کمک والدین دارد و در اول راه باید با والدین او صحبت شود». وی بابیان‌اینکه پیش از ورود به مرحله آموزش، لازم‌است‌که اساتید این هشدار را به والدین بدهند که اگر نمی‌توانند برای فرزندانشان زمان صرف کنند و در منزل، پیگیر آموزش‌ها شوند، نباید آن‌ها را در کلاس‌های مبانی موسیقی ثبت‌نام کنند، گفت: «اولیای کودکان باید بدانند با ثبت‌نام در کلاس‌های موسیقی، زمان و هزینه‌ای صرف می‌شود و باید آرامش اعصاب کودک نیز مدنظر باشد و اگر اولیای کودکی می‌خواهد که فرزندش، آموزش‌های موسیقی را فرابگیرد، اول زمان لازم را برای تمرین با کودک فراهم کند و بعد او را به کلاس‌های موسیقی بفرستد».

معضل همیشگیِ تمرین و تکرار در کودکان
وی بابیان‌اینکه امروز، بچه‌ها و خانواده‌های آنان نسبت‌به‌قبل، نگاهی متفاوت به مقوله موسیقی دارند و باابرازخرسندی‌ازاینکه کودکان و خانواده‌ها وقت و انرژی بیشتری را نسبت به گذشته صرف می‌کنند، گفت: «من در عود هنرجوی بزرگ‌سال نیز دارم و باید گفت که سرعت دریافت و فراگیری آموزش‌های موسیقی، در کودکان و بزرگ‌سالان متفاوت است؛ زیرا در یک ‌زمان خاص؛ مثلاً ما یک فرد بزرگ‌سال را داریم که تمرین او بیشتر است؛ قطعاً سرعت یادگیری آموزش موسیقی در کودکان بیشتر است و این ذهن، آمادگی دارد که فرد هراندازه‌ مطلب به آن داده شود، دریافت کند». وی باتأکیدبراینکه معضل تمرین و تکرار در کودکان وجود دارد و هرگز نمی‌توان انتظار تمرین‌های مستمر را از کودکان به‌خودی‌خود داشت، گفت: «در بزرگ‌ترها این اتفاق نمی‌افتد؛ زیرا بزرگ‌ترها آن‌قدر دغدغه دارند و آن‌قدر مغزشان پُر از مسائل مختلف است که سرعت یادگیری در آنان، متفاوت است. تکرار تمرین، به‌خاطر رسیدن به بلوغ فکری، به آنان کمک می‌کند تا مفاهیم موسیقی را بهتر بیاموزند و تفاوت دراین‌قسمت است؛ اما اگر تنها بخواهیم به‌ سرعت یادگیری بیندیشیم و این‌‌را به‌عنوان محور قیاس قرار دهیم، باید بگوییم که سرعت یادگیری کودکان‌ونوجوانان بیشتر از بزرگ‌سالان است».

وضعیتِ «زیرِ صفرِ» اقتصاد آموزش موسیقی
این مدرس ساز عود بااشاره‌به‌اینکه امروز اقتصاد آموزش موسیقی، وضعیتی نامطلوب دارد که می‌توان آن‌را «زیرِ صفر» نامید، افزود: «اما نباید فراموش کرد که اقتصاد موسیقی، ارتباطی مستقیم با رویکرد آموزشیِ اساتید موسیقی دارد و برخی از اساتید، تنها به‌فکر پرکردن کلاس هستند». وی بابیان‌اینکه در‌ برخی‌ازموارد، دغدغه اساتیدِ موسیقی «آموزش»؛ و در ‌برخی‌‌ازموارد، تنها «بیزینس» است، گفت: «اگر مدرس موسیقی، دغدغه بیزینس داشته باشد، قدم‌گذاشتن در راه تدریس برایش بسیارراحت خواهد بود؛ اما اگر دغدغه‌اش آموزش‌دادنِ درست باشد، گام‌گذاشتن دراین‌راه برایش دشوار است». وی باابرازتأسف‌‌ازاینکه امروز، مردم به‌دلیل گسترش فضای مجازی، هرگز نمی‌توانند دغدغه آموزش را از دغدغه کسب ثروت، در میان اساتید موسیقی تشخیص دهند، گفت: «در فضای مجازی، یکسری نوازنده‌نما داریم که بلاگر بوده و دراین‌فضا تنهاوتنها به‌هرقیمتی دنبال کسب فالوئرِ بیشتر هستند؛ یعنی با ظاهری قشنگ، موزیک‌هایی دم‌دستی و تنظیم‌هایی شاد و حتی در فضایی که نمی‌توان آن‌را عامه‌پسند نامید، درحال‌ارائه محصولی‌اند که هرگز نمی‌توان نام آن‌را موسیقی گذاشت؛ زیرا این‌جنس کار، تنها یکسری سروصداست که بدون کیفیت تولید شده است».

تولید موسیقی غمگین و کسل‌کننده؛ 
ماهیت سازهای موسیقی سنتی ازنظر عوام
وی بااشاره‌به‌اینکه وقتی نوازنده، با سازهای موسیقی سنتی که ماهیت آن‌ها برای عوام، غمگین و کسل‌کننده است، موسیقی پاپ شاد می‌نوازند و به ویدئوهایش رنگ‌ولعاب می‌دهد، مخاطب نهایتاً از این‌نوع محصول استقبال خواهد کرد، گفت: «تفاوتی ندارد دراین‌کارها نوع ساز تار، سنتور، دف یا تنبک باشد؛ زیرا برای مخاطب این‌‌نوع آثار، نوعِ ساز تفاوتی ندارد. وقتی والدین، کودک خود را به کلاس‌های موسیقی می‌فرستند، توقع دارند فرزندشان طی یک‌سال بتواند به خانم ایکس یا آقای ایگرگ برسد؛ و این اتفاق اصلاً نمی‌افتد». وی بااذعان‌به‌اینکه در راه آموزش صحیح موسیقی، طی یک‌سال نمی‌توان به برخی از افق‌های تعریف‌شده ازسوی خانواده‌ها رسید، گفت: «اگر فردی بخواهد مثلاً دراین‌جنس از موسیقی پا بگذارد و این‌دست از قطعات را بنوازد، پیش از ورود به این‌عرصه، باید یکسری از قطعات را ازقبل نواخته باشد، یکسری آموزش‌ها را دیده باشد و بعد از گذراندن این‌دوره‌ها، این انتخاب را داشته باشد که مثلاً می‌خواهم از فلان خواننده بزنم؛ و دراین‌زمان، کسی شما را محدود نخواهد کرد که چه انتخابی داشته باشید».

هنرجویان مبتدی و توقع شروع کار با ملودی
عضو گروه موسیقی «هوران» باابرازتأسف‌‌ازاینکه این‌موضوع به‌گونه‌ای در اذهان عمومی باب شده که هرگز، هنرجویان مبتدی قبول نمی‌کنند طبق آموزش‌های درست آکادمیک جلو بروند و جای تأسف دارد که رغبت هنرجویان موسیقی به گام‌گذاشتن در مسیر درست آموزش کم شده است، گفت: «امروز این‌موضوع دیده می‌شود که آموزش‌گیرنده در موسیقی سنتی، نه‌تنها انتظار این‌را دارد که با ملودی شروع به آموزش کند؛ بلکه ملودی‌های اصیل ایرانی را نیز قبول ندارد و از ابتدا، مسیرش را مشخص می‌کند که از چه خواننده و از چه موزیسینی می‌خواهد قطعه بنوازد؛ حال‌آنکه باید به این‌افراد گوشزد کرد که در پله اول، باید مضراب‌زدنِ ‌درست روی ساز را بیاموزی، بعد سراغ انتخاب خواننده و موزیسین خاص بروی و این‌هاست که موجب می‌شود ذهنیت عام نسبت به دریافت آموزش موسیقی خراب شود».

عکس: مینا قانع

امین کردبچه چنگی
 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه