کد خبر:
190441
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ يکشنبه ۶ تير -
08:17
زردآلو 80هزار‌تومانی
علی‌اکبر بهبهانی
نمردیم و دیدیم چه ضرب‌المثل بجا و مسموعی که این‌روزها داستان‌های قدیمی را برای ما به‌نوعی تداعی می‌کند. زنده‌ایم ولی بسیاری از تعجب‌ها را همه‌روزه و همه‌ساعته لمس می‌کنیم؛ آن‌هم با پوست و گوشت! بچه که بودیم برایمان از سرزمین عجایب، صدها داستان نقل می‌کردند؛ داستان‌هایی تکراری که هزاران‌بار آن‌ها را شنیده بودیم و با آن‌ها روزگارمان را سپری می‌کردیم. القصه! این‌روزها قیمت‌هایی بر روی اقلام غذایی و کالاهای اساسی می‌بینیم که باور آن حتی در یک‌دهه‌پیش هم سخت بود و در مخیله هیچ‌کس حتی افرادی با ذهنیت منفی و ناامید هم نمی‌گنجید و چنین است که داستان‌هایی مثل سرزمین عجایب و گفتارهایی نظیر «از تعجب شاخ درآوردم» ورد زبان‌ها شده است. در روزگار ما و در‌این‌ایام، قیمت‌ها آن‌چنان افزایش پیدا می‌کند که گویی سرعت آن از مافوق سرعت هم افزون‌تر شده است. یکی از میوه‌هایی که با قیمت هر کیلوی آن در گذشته می‌شد چهار ماشین پیکان خرید، زردآلوست که اصلاً نمی‌توان باور کرد قیمت یک‌کیلو آن، 80هزار‌تومان است؛ و اگر هم به باور ما بیاید و حتی بتوانیم آن‌را تهیه کنیم، چند‌نفر در کشور می‌توانند آن را بخرند؟ چرا باید ناظر این قیمت‌ها باشیم؟ چه سازمانی مسئول نظارت بر قیمت‌هاست؟ حتماً اگر باز‌هم بگوییم زردآلو گران است، رطب‌خورده‌ها منع رطب می‌کنند و می‌گویند نخورید. اصولاً چرا باید چنین شود؟ چرا در فاصله چیدن آن از باغ تا ورود آن به میدان‌های میوه و مغازه‌های میوه‌فروشی تا‌بدین‌حد تفاوت قیمت دیده می‌شود؟ براساس اطلاعاتی که از بارفروشان دارم، می‌گویند زردآلو را از باغدار امسال کیلویی هشت‌هزار‌تومان خریده‌اند؛ پس به‌چه‌علت تا رسیدن به‌دست مصرف‌کننده باید 10برابر افزایش قیمت بگیرد؟ اینجاست که ناچار می‌شویم با همه ارادت و علاقه‌ای که به مسئولین دولتی داریم، حداقل لب به اعتراض باز کنیم تا شاید به‌اندازه سر سوزنی، تأثیرگذار باشیم. به‌هرروی باز وزارت صمت، کشاورزی، بازرگانی، راهداری و باربری‌ها می‌گویند، هزینه حمل‌و‌نقل زیاد است؛ اما یک مسئول دولتی نمی‌گوید و نمی‌پذیرد که دلالان و واسطه‌ها، در همه موارد حتی حاضرند خون مردم را بمکند تا سرمایه‌شان اضافه شود و احیاناً باز مسئولی از روی دلسوزی شاید بگوید که زردآلو را از سفره خانوار کم کن؛ چرا‌که قبلاً نیز گفته‌اند گوشت گران است، نخورید، به‌جای آن سویا بخورید! مرغ گران است، کمتر بخورید! وقتی می‌گوییم قیمت برنج نامرغوب و کم‌کیفیت هندی، کیلویی 20 و 25هزار‌تومان شده است، باز می‌گویند نخورید! یعنی برنج هم از سفره حذف شد؛ اما دگرباره پیاز و سیب‌زمینی هم قیمتی دو‌برابری پیدا می‌کند و باز‌هم مسئولین می‌گویند که نخورید یا کمتر بخورید. حال از این منع‌کنندگان سؤال می‌کنیم که باید چه کرد؟ می‌گویند نخرید و مبارزه کنید تا قیمت‌ها پائین بیاید؛ اما بااین‌همه بیکار در کشور، یک‌نفر از این منع‌کنندگان دولتی نمی‌گوید که باید آنان را به خدمت بگیریم تا با گران‌فروشی و دلالی و واسطه‌گری آن‌هم از نوع کاذب آن، مبارزه کنیم تا دست آنان از واسطه‌گری قطع شود و هر جنس یا کالایی از نوع اساسی یا غیراساسی آن، پس از تولید در فاصله کم به مصرف‌کننده برسد. دراین‌صورت عاملین گرانی زردآلو و هر میوه دیگر، از مرغ و تخم‌مرغ تا برنج و حتی گوشت و سایر مایحتاج، با حذف واسطه، بسیار ارزان‌تر به‌دست مصرف‌کننده خواهد رسید. به‌خصوص برای اقشار ضعیف و کم‌درآمد که بسیاری‌شان با یارانه زندگی می‌کنند و تعداد بسیار زیادی نیز مستمری‌بگیر هستند و شاید به‌این‌طریق بتوانند زندگی کنند و با کمبود مواد حیاتی از پای درنیایند.