کد خبر:
220629
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۱۲ مرداد -
08:19
استقلال و پرسپولیس خصوصیسازی نشد
علیاکبر بهبهانی
سه دولت خاتمی، احمدینژاد و روحانی، یکی از برنامههای خود را خصوصیسازی دو باشگاه مردمی استقلال و پرسپولیس اعلام کردند که هرگز اصل 44 یعنی واگذاری بخش دولتی به خصوصی محقق نشد که نشد؛ اما چرا دهها و صدها مورد دولتی به بخش خصوصی واگذار شده ولی این دو باشگاه که باید گفت بیش از 70میلیون هوادار دارند و حتی در سطح آسیا، از اعتبار بالایی برخوردار هستند و آمار طرفدارانشان چشمگیر است، همچنان بیسروسامان، روزگار سختی را سپری میکنند و میلیونها هوادار ایرانی این دو باشگاه، دائماً در استرس و نگرانی برای بدهکاریهای باشگاهشان هستند؟ آیا واقعاً واگذاری دو باشگاه مردمی به خود مردم اینقدر سخت است که 24سال است این قوه به فعل درنمیآید؟ و همچنان دستگاه ورزش، درگذشته بهنام سازمان تربیتبدنی و اینک بهنام وزارت ورزش، بهعنوان قبولی این دو باشگاه، عنان و اختیار، مسائل آنرا عهدهدار است که البته حاصل آن، تغییرات پیدرپی مدیریت و هیئتمدیره این دو باشگاه و گماردن افراد غیرورزشی بر این دو باشگاه، موجب بیثباتی و میلیاردهاتومان بدهکاری آنان شده است؛ و علاوهبرآن در دادگاههای بینالمللی و فیفا، جرائم میلیاردی برای این دو باشگاه وضع شده و جرائمی چون بستن پنجره نقلوانتقالات، همیشه این دو باشگاه را با چالش روبهرو کرده است. ازسویدیگر؛ ما مجبور شدهایم فدراسیون بینالمللی را با حقه و ریا دور زده و این باشگاهها را خصوصی جا بزنیم. همچنین یکی از مقررات فیفا ایناستکه هر بخش خصوصی حق ندارد بیشتر از یک باشگاه را در اختیار داشته باشد؛ و مجموعه ورزش ما، مدتهای زیادیست که دراینباره نیز به فدراسیون بینالمللی فوتبال یا فیفا نیز بهنوعی دروغ میگوید. این برای دستگاه ورزش ما که در اغلب سر در ورزشگاهها و سالنهای ورزشی آن شعر معروف «ز نیرو بود مرد را راستی/ ز سستی کژی زائد و کاستی» نقش بسته است، بسیار ناصواب است. پس چگونه است که ما از ورزشکارانمان راستی و درستی و حقیقتگویی میخواهیم و از آنها منشهای پهلوانی و لوطیگری و راه درست میخواهیم؛ حالآنکه این سیل مخاطب ورزش ما، دستگاه ورزش را غیرصادق مییابد؛ عزل و نصبهای ورزش را سیاسی میداند. مسئولین این دو باشگاه را هرروز و به هر بهانه واهی، بهکار میگماریم یا از کار معزول میکنیم که ایننوع ادارهکرد، برای ورزش ما هیچگاه حاصل مطلوبی نداشته؛ بلکه هرروزی که میگذرد بر مشکلات ورزش ما میافزاید و در مجامع ورزشی، جریمه میشویم و میلیاردها میلیارد را که باید برای توسعه زیرساخت ورزش و توسعه فضاهای آن صرف کنیم، برای این جرائم میپردازیم و این کاستی آنقدر فراوان رخ میدهد که ازنظر اخلاقی نیز اغلب از ورزش ما آبرو برده است. اکنون در مرحلهای از رشد ورزشی قرار گرفتهایم که حاضریم میلیونها دلار برای کسب یک مدال در یکرشته خاص هزینه کنیم تا خود را در جهان و در امر ورزش موفق بدانیم که اینموارد در تمام رشتههای ورزشی به امری جاری و ساری درآمده است؛ تاجاییکه در چهارسالاخیر، برای اینکه یک ورزشکار دومیدانی ما بتواند در میدانهای جهانی 10سانتیمتر بیشتر دیسک را پرتاب کند، نصف بودجه فدراسیون آنرا برای اقامت او در اروپا برای آمادهسازی و آموزش بیشتر هزینه کنیم که بههیچوجه توجیه قابلقبولی ندارد؛ اما متأسفانه کسب چند مدال رنگی در جهان و المپیک، بقای بیشتر وزیر ورزش را باعث میشود و ازنظر کارنامه کاری نیز سند قابلافتخاری برای این مسئول بهشمار میرود. امیدواریم دولت جدید که رسماً از 10روزدیگر سکان اجرایی مملکت را در دست میگیرد، برای اداره وزارت ورزش کشور، فردی را بدین منصب بگمارد که آشنا به ورزش بوده باشد تا بتواند منشاءاثر باشد.