کد خبر:
290791
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ چهارشنبه ۳۱ شهريور -
08:43
افتخارآفرینی والیبال با مربی ایرانی
علیاکبر بهبهانی
معلوم نیست که چه زمانی باید خودمان را باور کنیم و از غریبنوازی و خودآزاری دست برداریم و بپذیریم که نسل ایرانی در تاریخ ششهزارساله خود، همیشه سرفراز، یکتا و نابغه بوده است و بهره و استعداد خدادادی ایرانیها، در همه تاریخ متجلی بوده و هیچ بیگانهای نتوانسته است آنرا کتمان کند؛ کمااینکه چهرههای علمی، ادبی، پزشکی و فنی ایرانی، در تمام کشورها، جزئی از خواص بودهاند و نبوغ ذاتی آنان باعث شده که هماکنون صدها ایرانی در قله افتخارات جهانی و در سمتهای بالای کشورهای بهاصطلاح پیشرفته و توسعهیافته قرار دارند و مصادر مهمی را عهدهدار هستند؛ اما معلوم نیست که چرا ورزش بیمار ما که بسیاری از سکوهای جهانی را با افتخار در دست دارد، هنوز که هنوز است درجهت مربیگری رشتههای مختلف ورزش، بیگانهپرستی میکند؟ یعنی «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد!» اینک و باوجودیکه ترانسفر در ورزش جهان، امری عادی بهشمار میرود و بسیار متداول است، ما در بسیاری از رشتههای ورزشی داریم ادای بهروزبودن را درمیآوریم. در کشتی، مربیان نامداری را به بسیاری از کشورها صادر کردهایم؛ در فوتبال، والیبال و ورزشهای انفرادی نیز هستند قهرمانانی که هماکنون در خدمت کشورهای دیگر قرار دارند؛ اما اپیدمی بیگانهپرستی بدجوری ورزش ما را بیمار کرده است؛ تاجاییکه هنوزهم خارجیها را باید برتر از خود ببینیم یا قبول کنیم. این نوعی بیماریست و شاید یک راه کاسبی و دلالی. حال اگر فقط آنرا بیماری بدانیم، بالاخره بیمار باید درمان شود و امروز باید آنرا درمان کنیم؛ زیرا امروز، بهتر از فرداست. اگر امروز فقط پیرامون والیبال و نقاط قوت و ضعف آن سخن بگوییم، باید از فدراسیون فعال آن که بعدازانقلاب توانسته است به این رشته ورزشی دانشگاهی در کشورمان رونق بسیار دهد و اقبال عمومی را بهسمت آن جلب کند؛ بهویژه از یزدانیخرم؛ رئیس آن تقدیر و تشکر کرد که با وجود عدم آشنایی شخصی با رشته والیبال، توانست گام اول پیشرفت آنرا بردارد و توانستیم که عاقبت در سطح آسیا، صاحبمقام شویم. در ادامه این مسیر نیز محمدرضا داورزنی عهدهدار ریاست فدراسیون والیبال شد که خدمات بسیاری درجهت همگانیکردن آن به جامعه والیبال کشور ارائه کرد. کار و تلاش او در جایگاه ریاست فدراسیون والیبال، آنقدر مستمر و مثالزدنی بود که در سطح جهان، در ردیف 10 کشور برتر آسیا قرار گرفتیم و کسب این موفقیتها باعث شد که رشته والیبال در همه شهرهای کشور، رونق بگیرد و شمار بازیکنان و علاقهمندان آن چندمیلیونی شد. در ادامه راه موفقیت، مربی صاحبکلاسی بهنام «ولاسکو» سهم مهمی در رشد این رشته ورزشی داشت؛ گواینکه در کنار این مربی صاحبنام، دهها مربی ایرانی هم مطرح شدند که باید از آنان به نیکی یاد شود؛ اما متأسفانه یک مربی روسی بهنام الکنو، در سالگذشته عهدهدار مربیگری تیم والیبال کشور ما شد که نتایج بسیار ضعیف او و عدم مدیریت صحیح وی بر بازیکنان، باعث شد که ما تا رده 12 در مسابقات المپیک ژاپن سقوط کنیم. فدراسیون وقتی چنین دید، عذر او را خواست که متأسفانه این مربی خارجی، در مصاحبهای، کشور ما را به تمسخر کشیده و گفت که اینان از من میخواهند از آب گرفتن لیمو، آب گوجهفرنگی بدهم! این مربی بیکلاس و بیتربیت، دراینهفته حتماً ازطریق وسایل تصویری و شبکههای جهانی اطلاعرسانی، دید و شنید که جوانان سروقامت والیبال ما، در مسابقات آسیایی همه حریفان را از پیشِرو برداشته و حتی تیم ژاپن را در کشور ژاپن و با حضور تماشاچیان خودی، با نتیجه 3 بر صفر شکست دادند. اهمیت این برد وقتی بیشتر مشخص میشود که بهیاد بیاوریم این نتیجه با تیمی رقم خورد که اتکاء آن به چهرههای جوانش بود و دستبرقضا یک مربی شایسته و کاردان ایرانی بهنام عطایی بر سر تیم حضور داشت و با دانش فنی و با صلابت هرچهتمامتر، تیم والیبال ما را در اندکمدتی، در آسیا به جایی رسانید که تمام حریفان خود بهخصوص چین، کره و ژاپن را شکست بدهد و بر قله آسیا بایستد و مربی گنددماغ روسی را شرمنده کند. شاید وقت آن رسیده که در تمام رشتههای ورزشی، مربیان خارجی را اخراج کرده و از استعدادهای ناب مربیان خود بهره بگیریم.