آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
آمارها  از پدیده «مهاجرت از روستا» چه می‌گویند؟
کد خبر: 291142 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۰ شنبه ۲۷ آذر - 07:25

آمارها از پدیده «مهاجرت از روستا» چه می‌گویند؟

مهاجرت روستاییان به شهرها در شش‌دهه‌اخیر همواره، از مهم‌ترین موضوع‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و جمعیت‌شناختی کشور بوده و گاه «بعضی» از جنبه‌های آن بررسی شده است. در یازدهمین سفر استانی رئیس‌جمهوری، آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی در نشست با اصحاب رسانه در لرستان به این‌موضوع اشاره کرد و از مهاجرت بالای مردم لرستان به‌ویژه جوانان و برخی آسیب‌های اجتماعی (که قابل‌تعمیم به دیگر استان‌هاست) گفت؛ و دو عامل «مسائل اقتصادی و فرهنگی» را برجسته کرد. وی به‌درستی اشاره کرد که در این دو حوزه، «باید فعالیت کرد؛ زیرا کارهای فرهنگی و اقتصادی باید به‌صورت هم‌زمان انجام شود». برای درک علل و عوامل مهاجرت روستاییان و تبیین دقیق آنچه در چنددهه‌اخیر رخ داده، در گام نخست نیازمند ارائه تصویری روشن و «واقعی» از شرایط کنونی هستیم؛ زیرا وقتی واقعیت مهاجرت گسترده روستاییان به شهر بیشتر و تأسف‌بارتر آشکار می‌شود که به آمار خالی‌شدن حداقل ۳۳‌هزار روستا از سکنه و تغییر ترکیب جمعیتی کشور در دهه‌های اخیر، دقیق‌تر و بااستنادبه داده‌های آماری توجه کنیم. براساس منابع موجود، بیشترین و گسترده‌ترین موج مهاجرت به شهرها، اوایل دهه ۴۰ و با آغاز اصلاحات ارضی در ایران رخ داد و این‌موضوع شش‌دهه‌بعد، به‌تناوب و با شدت‌های متغیر دنبال شده؛ در سال ۵۵ برای اولین‌بار نسبت خانوارهای شهری به روستایی نزدیک شد؛ تااینکه نهایتاً، سرشماری ۹۵ نشان داد تعداد خانوارهای شهری حدود سه‌برابر روستایی‌هاست. درواقع اگر در سال ۱۳۵۵‌سه‌میلیون و ۲۶۵‌هزارخانوار ایرانی در مناطق شهری و سه‌میلیون و ۴۴۶‌هزارخانوار در مناطق روستایی ساکن بودند، این‌رقم در سال ۹۵ تقریباً سه‌برابر به‌نفع خانواده‌های شهری شد و به‌ازای حدود ۱۸‌میلیون و ۱۲۵‌هزار ۴۸۸ خانوار شهری، فقط شش‌میلیون و ۷۰ هزارخانوار در مناطق روستایی ساکن‌اند. این‌موضوع ازنظر جمعیتی (تعداد نفرات) سیری مشابه را طی کرده؛ به‌گونه‌ای‌که در سال ۱۳۹۹ محمد امید (معاون وقت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور) اعلام کرد؛ از ۸۴‌میلیون جمعیت کشور «حدود ۲۰‌میلیون‌نفر روستایی و حدود یک‌میلیون‌نفر عشایر هستند که نزدیک به ۲۶‌درصد جمعیت کشور را شامل می‌شوند». براساس آمار؛ این ۲۶‌درصد جمعیت غیرشهری در ۶۲‌هزار آبادی و روستا ساکن هستند که ۳۹‌هزار روستا، بالای ۲۰‌خانوار جمعیت و ۲۳‌هزار روستا دارای جمعیتی کمتر از ۲۰‌خانوارند. این‌رقم نشان می‌دهد در حالتی خوش‌بینانه، رقم میانگین جمعیت ساکن در هر روستا حدود ۳۰۰ نفر است که با روستاهای پرجمعیت و مولد دهه‌های گذشته به‌کلی متفاوت بوده و درعمل، امکان بسیاری از مشاغل و کسب‌وکارهای بزرگ یا متوسط در روستاها سلب شده است. مهاجرت از روستا به شهر بااینکه روندی پایدار بوده؛ اما در دورانی اعلام شد که سیری معکوس داشته؛ ازجمله علیرضا زاهدیان (رئیس وقت مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)، تیرماه گذشته درباره مهاجرت‌ها گفت: «برآوردها نشان می‌دهد در سال‌های ۹۶ تا ۹۸، مهاجرت شهر به روستا بیش از مهاجرت روستا به شهر بوده است». واقعیت اما اینکه چنین اتفاقی به‌صورت محدود و فقط در یکی،‌دو دوره زمانی خاص رخ داده و در دوسال‌اخیر و یک پیوستار کلی، ادامه نیافته؛ درواقع، آنچه بیشتر ملموس شده، رونق موقتی (و محدود به سه‌سال) مهاجرت معکوس بوده که البته به‌نظر می‌ترسد به چند دلیل؛ ازجمله بازگشت تحریم‌ها (در سال ۹۷) و ورود ویروس کرونا (در اواخر سال ۹۸) متوقف شده باشد. در تبیین چراییِ رشد مهاجرت معکوس در سال‌های ۹۵ تا ۹۸، دلایلی بیان شده است. کارشناسان معتقدند یکی از دلایل، «وجود جذابیت‌هایی مانند اشتغال در بخش گردشگری»؛ ازجمله توقفگاه‌های بوم‌گردی (آن‌هم در برخی روستاها و نه همه آن‌ها) بود؛ و «اجرای برخی طرح‌ها که شماری از کارآفرینان را ترغیب به فعالیت اقتصادی در روستاها کرده بود». با تغییر شرایط اقتصادی ایران، بازگشت تحریم‌ها و توقف یا کاهش اعطای وام‌های اشتغال روستایی از سال ۹۸، ورق برگشت و در کنار کرونا و مصیبت‌هایش، باعث بازگشت مهاجرت‌ها به‌روال سابق؛ یعنی از روستا به شهر شد. به‌باور کارشناسان؛ در دوسال‌اخیر، کسب‌وکارهای روستایی؛ ازجمله گردشگری و صنایع‌دستی، بیشترین تأثیر منفی را از کرونا و بحران‌های جاری ارزی و تحریمی کشور پذیرفته‌اند؛ امری‌که در همان ماه‌های اول شیوع کرونا، بسیاری پیش‌بینی کرده بودند؛ مثلاً در اردیبهشت ۹۹ (سه‌ماه پس از ورود کرونا به کشور)، وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اعلام کرد با شیوع این ویروس حدود ۱۳‌هزار راهنمای گردشگری شغل خود را از دست داده‌اند. این اتفاق در بسیاری از استان‌های گردشگرپذیر تکرار؛ و درنتیجه، سبب ازدست‌رفتن مشاغل و روی‌آوردن روستاییان به شهرها شده است؛ برای‌نمونه اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان گلستان اعلام کرد؛ کرونا از اسفند ۹۸ تا پایان شهریورماه جاری، هفت‌هزارمیلیاردریال به بخش‌های مختلف بخش گردشگری این استان خسارت زده است. به‌این‌ترتیب، ادعاهایی درباره مهاجرت معکوس (از شهر به روستا) حتی اگر واقعی باشد، محدود به دو یا سه‌سال بوده و تصویر کلی مهاجرت کشور چنین‌چیزی را تائید نمی‌کند؛ اول‌‌آنکه بخشی از کاهش مهاجرت در میانه دهه ۹۰، ناشی‌ازاین واقعیت بوده که جابجایی زیاد جمعیت، پیشاپیش رخ داده بود؛ مثلاً از سال ۱۳۹۲ تا ۹۷؛ یعنی طی پنج‌سال، شامل سال‌هایی که گفته می‌شود مهاجرت به شهرها بیشتر بوده، چهارمیلیون و ۷۰۹‌هزارنفر در داخل کشور مهاجرت کرده‌اند که سهم مناطق شهری از آن، ۸۴.۴‌درصد و مقاصد روستایی ۱۵.۶‌درصد است. مجموعاً با وجود قرارداشتن ۸۵‌درصد اراضی کشاورزی، ۲۷‌درصد تولید ناخالص ملی و ۱۸‌درصد اشتغال در بخش روستایی، اکنون ۷۴‌درصد از جمعیت کشور در مناطق شهری و فقط ۲۶‌درصد در مناطق روستایی کشور زندگی می‌کنند و آن ۱۳‌هزار روستا که تنها طی ۳۰‌سال (از سال ۶۵ تا ۹۵) خالی از جمعیت شده‌اند، مدت‌ها باید طول بکشد که به‌شرط مهاجرت معکوس، دوباره شاهد نشاط و شادابی جمعیت و تولید شوند. بااین‌تفاسیر، باز به این پرسش اساسی رئیس‌جمهوری برمی‌گردیم که با وجود برخورداری بسیاری از روستاهای ما از نعمت برق، آب، گاز، خانه بهداشت، جاده و ...، «چرا یک روستایی باید مهاجرت کند و به حاشیه شهرها برود»؟

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه