کد خبر:
291180
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ يکشنبه ۵ دي -
09:13
سخن مدیرمسئول
جفای مسئولان ورزش به دو باشگاه مردمی
علیاکبر بهبهانی
پیشدرآمد حذف باشگاههای مردمی و پرطرفدار آسیا، یعنی استقلال و پرسپولیس کلید خورد و اعلام شد که در یکدوره پنجروزه استقلال این دو باشگاه و انفکاک آنها از وزارت ورزش باید عملی شود. اینک این دو باشگاه و باشگاه گلگهر سیرجان درآستانه اخراج از مسابقات آسیایی قرار گرفتهاند و بعید بهنظر میرسد که برای این درد، در زمانی اندک، مرهمی یافت شود و بازهم باید سیل طرفداران این باشگاهها و فوتبالدوستان کشور، چوب بیتفاوتی و خودخواهی تمام رؤسای سازمان تربیتبدنی در ادوار گذشته و وزرای ورزش را بخورند؛ و باز باید حسرت بخوریم که چرا پس از 40سال که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد، این مسئولین و سردمداران ورزشی بر سر ورزش ما هرچه خواستند، آوردهاند و ما را رساندهاند به نقطه آخرین که حتی زمان گفتن و بهزبان آوردن چه کنم را هم نداریم! پنداری تحقق اصل 44 قانون اساسی یا اصل خصوصیسازی برای ورزش، هیچ مفهومی ندارد یا اینکه زیر پوشش تشکیلات ورزش ماندن این دو باشگاه مردمی، بهنوعی برای مسئولین ورزشی افتخاری بوده که هیچگاه این اصل مهم و مترقی قانون اساسی را درنظر نگرفته و این موضوع برای این رؤسا عینیت نداشته و بیخیال آن بودهاند؛ یا اینکه تشکیلات ورزش با بودجهای عظیم و باوجود داشتن وزیر و وزارتخانه، گیرایی یا دلچسبی این دو باشگاه را ندارد که نخواستند از زیر یوغ ورزش خارج شوند و بیرغبتی این رؤسا، برای سروسامان دادن به این باشگاهها، سرنوشت مبهمی را برای آنان رقم زده که میلیاردهامیلیارد بدهی به خارجیها برای قراردادهای بیمفهوم ازسوی سرپرستان همیشهموقت این دو باشگاه، با حدود 200میلیاردتومان بدهی مالیاتی، تحمیل شده و شرایط باشگاههای مورداشاره، حاصل عمل رؤسا و وزرای ورزش بوده که با تغییرات پیدرپی، سلیقهای و سیاسی، روزهای سخت و دلهرهآوری را رقم زدهاند و اگر حذف این دو باشگاه عملی شود، باید تمام رؤسای سازمان ورزش و وزرای چنددورهاخیر را به محاکمه کشید که درطول 40سال نتوانستند یا نخواستند بقای حقیقی باشگاههای اینچنینی را موجب شوند. لازماستکه یک مورد خاص و معمول در کشور آلمان را برای تنویر اذهان بیان کنم که وقتی رئیس فدراسیون فوتبال کشور آلمان به سن بازنشستگی رسید و داوطلبانه از مسئولیت فوتبال کشور بزرگی مثل آلمان، خود را کنار کشید، از این مسئول پرکار و صدالبته موفق، میخواهند تا فردی را بهجای خود برگزیند و او هم بلافاصله معاونش را که 25سال در کنار او فوتبال آلمان را در جهان به عرش اعلی رسانده بود، بهجای خود انتخاب کرد که به آن اصل ثبات مدیریت میگویند. درآنکشور در ورزش و در فوتبال، سیاست جایی ندارد و درنتیجه بسان ما مجبور نیستند که به فیفا دروغ بگویند؛ مجبور نیستند بسان ما درطولسال دهها مورد شکایت برای عدم اجرای تعهدات داشته باشند و همیشه سرشان در چنین مراجعی پائین باشد. در فوتبال آلمان، یک مربی بهنام «ویلموتس» بهخدمت گرفته نمیشود تا برای یک اقامت دوهفته و دو شکست، میلیونها دلار جریمه بپردازند. شاید هیچ کشوری در دادگاه فیفا بهاندازه کشور ما پرونده تخلف نداشته باشد؛ بهنحویکه همهروزه باشگاههای ما و فدراسیون فوتبال درآستانه تعلیق و اخراج از مسابقات فوتبال مورد تهدید هستند. ظاهراً و براساس شنیدهها، قرار است در این اندکزمان تعیینشده AFC، دو باشگاه مردمی، از زیر پوشش دو وزارتخانه دربیایند؛ یعنی بازهم تخلف و بازهم دروغ به فیفا. گیرم چندماه دیگر هم توانستیم با این حیلهها، در مسابقات حرفهای حضور داشته باشیم، عاقبت این تزویرها چیست؟ بهیقین نوعی مسکن است و بهزودی درد ما را از پای درمیآورد؛ درنتیجه به این وزیر ورزشی که صددرصد از جنس ورزش است، میگوییم تا دیر نشده ایننوع باشگاهها را به بخش خصوصی بسپارید و پسازسالها اقدامات لازم را دراینزمینه انجام دهید؛ چراکه فردا خیلیدیر است.