نمایش «خدای کشتار» برمبنای متنی از یاسمینا رضا و بهکارگردانی سیده سحر طباطبایینیا؛ از ۱۷ آذرماه ۱۴۰۰ در «خانه نمایش مهرگان» روی صحنه رفته است. در خلاصه آن میخوانیم: فردیناندِ 11ساله با چماق، دو دندان همکلاسی خود؛ یعنی برونو را شکسته؛ و والدین فردیناند، برای دلجویی به دیدار والدین برونو میآیند. در آغاز، روابط متمدنانه است؛ اما کمکم خشونت موجود در وحشیگری نامتمدنانهشان بروز کرده و وضعیتی کمیک و درعینحال تأسفبار بهوجود میآورد! «الهام بیدارمغز» بااشارهبهاینکه درایناثر در نقش «آنت» بهروی صحنه رفته است، او را شخصیتی وسواسی برشمرده که تلاش میکند شیک باشد؛ زنیکه در خانه موردتوجه شوهرش نبوده؛ و چون شوهرش مدام درگیر کار است، هرگز فرصت نداشته به زن خود توجه کند و او همواره دچار مسئولیتهای زندگیست ... ادامه صحبتهای این هنرمند را میخوانیم.
«آنت» را دوست دارم
بازیگر نمایش «اگر شبی از شبهای تهران مسافری» بابیاناینکه «آنت» همواره میکوشد تا زندگی و مسئولیت فرزندش را برعهده بگیرد، گفت: «باتوجهبهاینکه این اثر در فضای یک تیمارستان ساخته شده و شخصیتها افرادی دیوانهاند، آنت نیز شخصیتی دیوانه و دچار هیستریک و وسواس شدید از شیکبودن و تمیزبودن است. من، در جایگاه بازیگر، وقتی برای بار اول با این شخصیت در متن مواجه شدم، او را دوست داشتم؛ البته ازپیش نیز این نمایشنامه را خوانده بودم». وی بااشارهبهاینکه در خوانش مجدد، بادقت بیشتری به متن پرداخته است، افزود: «آنت، شخصیتی مدیر دارد و میخواهد خانواده را مدیریت کند؛ اما هرگز نمیشود؛ زیرا پدر خانواده احساس مسئولیت نمیکند و تنها درگیر کار است؛ و این آنت است که از بیتوجهی رنج میبرد. اینامر موجب شده با تنشهایی دستوپنجه نرم کند که برآمده از مسائلیست که شوهرش برای او پیش آورده است».
تنش در خانواده؛ نتیجه نبود گفتوگو
بیدارمغز بابیاناینکه این نمایش به روایت خانوادهای میپردازد که برای دورهمبودن در یک ضیافت، در کنار فرزندانشان جمع شدهاند؛ اما بر سر مسائلی پیشپاافتاده با هم درگیر میشوند، گفت: «مسائل مهمی درایننمایش دیده میشود که قابلتوجه است؛ ازجمله نبود گفتوگو میان اعضای خانواده در جامعه امروز که چه بسیار مشاهده میشود همینامر، موجب تنش در خانوادهها شده است». بازیگر نمایش «امینه» باابرازتأسفازاینکه امروز انسانها به چهره نقاب دارند؛ اما نباید فراموش کنند اینافراد، تنها تا یکجایی میتوانند بهصورت خود نقاب بزنند؛ و مثلاً یک زندگی با یک تلفنهمراه، همانگونه که درایننمایش دیده میشود، بههم میریزد، گفت: «ازاینجابهبعد این نقاب از روی صورت افراد برداشته میشود. اینافراد، هرگز آنچه نشان میدهند، نیستند؛ تنها افرادی هستند که با نقاب، خود را پنهان کردهاند».
بالأخره نقابهایمان را برمیداریم
وی لباسهای افراد درایننمایش را نقابهای آنها برشمرد و بااذعانبهاینکه در زندگی، لحظاتی پیش میآید که خواسته یا ناخواسته این نقابها را برمیداریم، گفت: «یعنی شرایط زندگی ایجاب میکند بهاینسمت پیش برویم و مخاطب نیز درایناثر میبیند که باگذشتزمان، هریک از شخصیتها نقاب خویش را برمیدارد». بیدارمغز بااشارهبهاینکه این اثر، روایت شخصیتهاییست که فقط نقش بازی کرده و خود واقعیشان نیستند، گفت: «موضوع دیگری که درایناثر نمایان است، خشونتیست که بهنوعی در همه افراد دیده میشود و اینامر، نشان میدهد این خشونت به فرزندان و نسل بعد آنها نیز منتقل شده و اینافراد همواره با یکدیگر درحالبحث هستند». بازیگر نمایشنامهخوانی «ریحانه در بازی آواز میخواند» باتأکیدبراینکه در روند تولید این اثر، گروه با سختیهای بسیار دستوپنجه نرم کرد و برخی از بازیگران دچار بیماری کرونا شدند، گفت: «کرونا، تمرینات خدای کشتار را 20روز تعطیل کرد و این برای ما دشوار بود. هربار که به تمرین میآمدیم، استرس داشتیم و هرگاه کسی حین تمرین احساس بیحالی میکرد، گروه را ترس برمیداشت».
لزوم سازگاری با محدودیتهای شرایط جدید
وی باابرازتأسفازاینکه بازیگران تئاتر با همه این سختیها موردحمایت هیچ شخص یا نهادی نیستند، گفت: «هرگز اهمیتی به تولید تئاترهایی ازایندست داده نمیشود و تجربهای که دراینمدت بهدست آوردم، به من میگوید که ما درهرصورت؛ چه کرونا باشد و چه نباشد، باید خود را با شرایط وفق دهیم و هرگز اجازه ندهیم کار بخوابد». بیدارمغز، هنر را خلق نوعی از زیبایی دانسته که توسط هنرمند و خالق اثرِ هنری ایجاد میشود و برایناساس؛ گفت: «هنرمند، وظیفه خطیری در جامعه دارد؛ زیرا هنر، بیهوده خلق نمیشود و با اهداف مختلفی خلق میشود که صرفاً زیبایی نیست». وی بااذعانبهاینکه هنرمندان میخواهند چیزی را به جامعه بفهمانند و برای نسلهای بعدی پایهگذاری کنند، گفت: «ما درتلاشیم هرچه را در ذهن داریم، به مخاطب انتقال دهیم و موظف به تولید هستیم؛ زیرا ذات هنرمند، پدیدآورنده است و وظیفه دارد در طبقه روشنفکر جامعه زندگی؛ و تفکر را برای این قشر راحتتر کند».
شکست هنرمند، با وجود سانسورها و موانع
بازیگر نمایش «خدای کشتار» باابرازتأسفازاینکه امروز آنگونه که شایسته شأن هنر و هنرمند است، به این دو مقوله، توجهی نمیشود و رفتارهای شکلگرفته توسط برخی میتواند گویای اینباشدکه با هنر و هنرمند، از ریشه مخالفاند؛ گفت: «موانعی که پیشروی هنر در جامعه هست، توان ارائه و بیان تفکر و سخن را از هنر و هنرمند میگیرد. اگر یک اثر هنری در دست داشته باشیم، آنقدر سانسور و مانع سر راهمان وجود دارد که برای ارائه آن به مخاطب، مجبوریم همهرقم از شاخ و برگ این درخت تنومند بزنیم؛ ازاینرو، هریک از اجزای هنر که جامعه آمادگی پذیرش آنرا ندارد، از بدنه این درخت جدا شده و نهایتاً بهجایی میرسد که هنرمند نمیتواند در بیان آنچه در ذهن دارد، موفق شود». وی باابرازتأسفازاینکه ممیزیها و موانع موجود بر سر راه هنرمند، قدرت تفکر و خلق را از او میگیرد، اهالی ثابت تئاتر را از جمله کسانی برشمرد که برای تلطیف روح خود سمت این هنر میآیند و گفت: «برخیازافراد نیز هستند که برای اولینبار به دیدن یک نمایش مینشینند و تفاوت میان این دو دسته، بسیار است».
حال وخیم تئاتر، بعد از شیوع کرونا
بازیگر نمایش «داستان خرسهای پاندا» با ابراز خرسندی از اینکه مخاطبان «خدای کشتار» بهراحتی درمییابند که سخن این نمایش چیست و چه میخواهد بگوید، گفت: «این اثر، گذریست بر روایت زندگی خانوادههایی که سر موضوعات بیاهمیت به جدال پرداخته و بیتوجه به مسائل زندگی، بر سر مسائلی به بحثوجدل میپردازند که درحقیقت، در روند زندگی آنان هیچ تأثیری ندارد». بیدارمغز با اظهار امیدواری دراینزمینه که بعد از کرونا، شرایط نمایش، تماشاچیان و اهالی تئاتر، از امروز بهتر شود، باابرازتأسفازاینکه امروز دیگر مخاطبان تئاتر رغبتی به دیدن نمایشهای مختلف بهدلیل شیوع کرونا ندارند و وضع تئاتر نسبتبهقبل وخیم شده است، گفت: «بیشتر از ما و اطرافیانمان که دچار بیماری کرونا میشویم؛ تئاتر امروز بیمار است و نیاز به درمان دارد. متأسفانه کسی هم تلاشی برای آن نمیکند و یکسری درتلاشاند اینموضوع را بهگونهای در ذهن مردم کمرنگ و بیاهمیت جلوه دهند تا کمکم از بین برود».
عدمحمایت دولت و رسانهها از تئاتر
وی باتأکیدبراینکه تبلیغات در هنر نمایش، یک ضرورت است و همه بهخوبی میدانند نمایش، نیاز به حامی مالی دارد؛ رسانههای مختلف موجود در جامعه را یکی از مهمترین ابزار موجود دراختیار تبلیغات تئاتر برشمرده و گفت: «وقتی نمایشی میخواهد بهروی صحنه بیاید، نیاز به حامی مالی دارد؛ زیرا تئاتر توسط بخش دولتی حمایت نمیشود». وی باابرازتأسفازاینکه تولیدکنندگان پرتلاش تئاتر امروز، آنگونه که باید حمایت و دیده نمیشوند و برای بهرویصحنهبردن یک نمایش فاخر مجبورند که از جیب هزینه کنند، گفت: «دراینبین، گروههایی هستند که با شرایط موجود حتی از تولید تئاتر، بهجایاینکه سود ببرند؛ متضرر نیز میشوند؛ اما همه اینها را بهجان میخرند تا بتوانند برای دلشان یک نمایش را بهروی صحنه ببرند». بیدارمغز باتأکیدبر ضرورت و اهمیت تبلیغات در تئاتر و بابیاناینکه تبلیغات صحیحِ یک نمایش میتواند به دیدهشدن و رسیدن صدای اثر به مخاطب کمک شایانی کند، گفت: «امروز رسانههای مختلف جمعی، یکی از مهمترین نهادهای حمایتکننده تئاتر هستند؛ اما در برخیازموارد دیده میشود هزینههای سرسامآور و گران تبلیغات در رسانههای مختلف، گروههای تولید نمایشی را بهاینسمت ببرد که از تبلیغات دراینبستر، سر باز زده و یکیدیگر از مهمترین ابزارهای تبلیغی در هنر نیز بهاینشکل از دست برود».
ضربه ناشی از حضور غیرمتخصصها
این بازیگر تئاتر باابرازتأسفازاینکه امروز برخی از رسانهها بهجای رساندن صدای هنر به گوش مردم، درگیر موضوعاتی دیگر هستند و این موجب میشود آنگونه که باید، صدای هنر در جامعه طنینانداز نشود و به گوش مشتاقان هنر نرسد، گفت: «مشکلات بسیار در تئاتر؛ ازجمله نبود اسپانسر، نبود تجربه کافی در گروههای نمایشی و مدیریت تئاتر، نبود مدیریت دراینهنر و ... موجب میشود تعداد زیادی از افراد غیرمتخصص دراینهنر دیده شوند که بهرغم نداشتن تجربه کافی؛ تنهاوتنها یکسری از افراد را دور خود جمع میکنند و یک دورهمی را تشکیل میدهند که هرگز نمیتوان نام تئاتر را بر آن گذاشت و همین موجب میشود سطح کیفی آثار نمایشی بهشدت افت کند». وی باابرازتأسفازاینکه نبود نظارت بر شیوه تشکیل گروههای تئاتری موجب میشود سطح کیفی آثار روی صحنه، نسبت به سالهای گذشته پائین بیاید، افزود: «امروز دیده میشود که حتی بازبینیهایی که در حوزه نمایش انجام میشود، صرفاً صوریست و به واقعیت نزدیک نیستند؛ که همین، ضرورت ایجاد یک چهارچوب درست و مسلط بر گروههای نمایشی را صدچندان میسازد».
اجارهبهای نامناسب سالنهای خصوصی
بیدارمغز باتأکیدبراینکه تخصصیترشدن شرایط موجود در نظارت تئاتر، به تخصصیترشدن اجراهای روی صحنه کمک شایانی میکند، گفت: «نبود فضای درست برای تشکیل گروهها و تمرین آنها موجب میشود مشکلات بسیاری پیشروی اهالی نوپای تئاتر باشد و اگر گروهی تهیهکننده داشته باشد که چهبهتر و اگر نداشته باشد، مجبور است از جیب خود پول خرج کند تا مکانی را برای تمرین فراهم کند و دراینمورد نیز حمایتی دیده نمیشود». بازیگر نمایش «چند روایت مجهول روزانه» باابرازتأسفازاینکه امروز در سالنهای دولتی هیچیک از اهالی تئاتر آنطورکه باید، حمایت نمیشوند و گروهها مجبورند برای بهتردیدهشدن سراغ سالنهای خصوصی بروند، گفت: «عدمنظارت درست بر این سالنها و نبود بازه مشخصی در اجارهبهای آنها موجب شده که سالنهای خصوصی هراندازهکه بخواهند پول بگیرند و همینامر موجب میشود که متصدیان این سالنها، هرطورکه بخواهند، با اهالی تئاتر برخورد کنند».
نبود جسارت پرداختن به مسائل زنان
بیدارمغز، نبود حمایت از تئاتر، احساس مسئولیت در برخی از گروههای تئاتری، سواد، تجربه و دانش کافی و ... را از مهمترین مشکلات دیگر تئاتر برشمرده و باابرازتأسفازاینکه به موضوع «زنان» در تئاتر کمتر پرداخته میشود، گفت: «دلیل اینامر را خود متولیان تئاتر میدانند؛ اما کسی به خود این جرئت را نمیدهد و این جسارت را ندارد به مسئله زنان بپردازد؛ حالآنکه متون و نمایشهایی را میبینیم که غالباً قهرمان آنها مرد هستند؛ و هرگز به موضوعات فلسفی، روانشناسی زنان پرداخته نمیشود». وی باابرازتأسفازاینکه مسئله زنان، امروز به امر پیشپاافتادهای تبدیل شده که هنگام صحبت از آنها، هیچکس اطلاع دقیقی دربارهشان ندارد، گفت: «نمایش میتواند یکی از مهمترین ابزار موجود در حوزه آگاهیبخشی پیرامون مسائل زنان باشد؛ اما متأسفانه کسی به آن نمیپردازد و ما هرگز نویسندهای را نمیبینیم که این دغدغه را داشته باشد که بخواهد پیرامون مسائل زنان سخن بگوید».
هنرمند و لزوم دفاع از آنچه مربوط به اوست
بیدارمغز در پایان این گفتوگو باتأکیدبراینکه هنر باوجوداینکه سختیهای خاص خود را دارد و ازاینرو، هنرمند نباید کم بیاورد و باید از هنر و هرآنچه به هنر خود مربوط میشود، دفاع کند، گفت: «هنرمند وظیفه دارد بههرشکلی از هنر خویش دفاع کند و بااینکه در کشور با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنیم؛ اما نباید اینموضوع، دلیلی باشد که دست از هنر و کارکردن بکشیم. اینموضوع را در تاریخ نیز دیدهایم که بزرگان هنر تحتهرشرایطی دست از کار نکشیده و موفق شدهاند». وی بااشارهبهاینکه هنر واقعی را باید به مردم نشان داد و باید موضوعاتی باشد که مردم را برای حرکت سمت هنر ترغیب و تشویق کند، گفت: «هنر باید دیده شود، خلق آثار باید وجود داشته باشد و دستبهدست بچرخد تا جامعه در آرامش زندگی کند».
امین کردبچه زنگی
عکس: فرهاد فیضی شندی