کد خبر:
291189
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۷ دي -
07:45
«ایستادن به وقت رفتن» بهروایتِ غلامرضا عربی
پیام احمدی کاشانی
غلامرضا عربی؛ کارگردان «ایستادن به وقت رفتن» گفت: «داستان این نمایش درظاهر، جدل دونفر برای احقاق حقشان است؛ که یکی میخواهد از اتاقی که در آن محبوس شده، نجات یابد و دیگری میخواهد در آن اتاق بماند؛ حدفاصل این دو اندیشه، دریست که نقطهاشتراک هردوی آنهاست. انسانها موجوداتی هستند اجتماعی. آنها علاقهمند به زندگی گروهی هستند؛ پس در این زندگی گروهی ممکن است اشتراکات زیادی در زندگیشان داشته باشند که آن اشتراکات، در زیستن آزادانه آنها تأثیرگذار باشد. داستان این اثر، بر روی اینمسئله شکل میگیرد. این متن، از هفتسالپیش توسط اینگروه تمرین میشود و طی این هفتسال در سالنها و جشنوارههای متفاوتی به مرحله بازبینی رسیده است؛ اما هیچگاه بهروی صحنه نرفت. اینکه نمایش چه مشکلی دارد را نمیدانم؛ اما اگر منظور در مشکلاتیست که جهت اجرای اثر با آن مواجه بودهایم؟ باید عرض کنم؛ سالن مناسب اجرا و عدمحمایتهای مالی لازم میتواند از اصلیترین مشکلات اجرای نمایش باشد که اکنون با آن روبهرو هستیم. سالنهای خصوصی و بار مالی که بر دوش گروههای نمایشی وجود دارد، عرصه را بر آنها تنگ میکند و دنیای خلاقیتها را بهچالش میکشاند. این نمایش، بهقلمِ محمود ناظری (یک اتاق با دو در) در مجموعه نمایشنامههای فلسفی قرار میگیرد که یکی از علاقهمندیهای زندگیام محسوب میشود. دوگانگی اندیشهای که درایناثر وجود دارد؛ و این جدل نیک و بد یا این تنوعپذیری همیشگی، عنصر قدرتمندیست که از ازل همراه بشر بوده و تا ابد هم خواهد بود. متن، سؤالهایی را مطرح میکند که ریشه در تاریخ زیست بشر دارد و البته با تغییراتی که گروه در اجرای نمایش روی نمایشنامه ایجاد کرده، این نمایش را وارد مراحل تخیل و رؤیاهای عاشقانه هم میکند که اینمقوله نیز اتفاقاً همیشه از چالشهای بزرگ بشر بوده و هست. چند نمایشنامه هست که سالها دارم روی آنها کار میکنم و جزو برنامههای آینده گروه محسوب میشود؛ اما چهزمانی بهروی صحنه خواهد رفت را نمیتوانم بهقطع بگویم. هرچند نزدیکترین اجرا، نمایش شهادت پیوتر اوهه؛ نوشته اسلاومیر مروژک و ترجمه دکتر خاکی در تالار حافظ در اردیبهشت ۱۴۰۱ خواهد بود؛ اما دنیای هنرهای نمایشی به من آموخته که یک اثر تا روی صحنه اجرا نشود، جزو برنامههای آینده نمیتواند محسوب شود».
«غلامرضا عربی»، کار نمایش را از جشنوارههای مدارس؛ و بازیگری و کارگردانی را از همان سالهای ابتدایی آغاز کرد. در سال ۱۳۸۰ از دوره آزاد کلاسهای تئاتر فرهنگسرای «بهمن» بهره جست و با دریافت درجه هنری در رشته کارگردانی تئاتر بهعنوان کارشناس تئاتر فعالیتهای خود را ادامه داد. وی کارگردانی نمایشهای «فصل بهارنارنج»، «سلاح سرد»، «محاق»، «مسافران»، «در خیابانهای سرد شب»، «درنای شب»، «کبوتری ناگهان» و «شاباشخوان» را در کارنامه دارد. وی عمدتاً علاقهمند به بازی در آثار خود نیست؛ اما در کارهای زیادی بازی کرده است.
عوامل پروژه «ایستادن به وقت رفتن» عبارتاند از نویسنده: محمود ناظری/ کارگردان: غلامرضا عربی/ بازیگران: مجتبی گوهرخای و حمیدرضا حسینعلی/ طراح صحنه و لباس: جواد مرآتی/ برنامهریز: مجید یاراحمدی/ دستیار کارگردان و منشی صحنه: سارا سعادتنیا/ موسیقی: حسین جوانمرد/ طراح پوستر و بروشور: فاطمه عبدالرحیمی/ عکاسان: مینا قانع و پیام احمدی کاشانی/ مدیران تولید: نازنین پاشا و علیرضا ناظم بافقی/ مدیر صحنه: امیرمهدی میرزایی/ مدیر روابطعمومی و تبلیغات: فریبا جدیدی/ مدیر تبلیغات مجازی: فرشته سهی/ مشاور رسانه: پیام احمدی کاشانی/ طراح گریم: مهلا شهریاری/ مجری گریم: محمدعلی شهریاری. این نمایش، تا 7 دیماه در سالن 2 «خانه نمایش مهرگان» بهروی صحنه است.